طعم گوارای نمایش ملی

سی و پنج سال از عمر گروه «کوچ» گذشت و ما هنوز در خم یک کوچه از تئاتر ملی میهن مان هستیم. تئاتر ملی در پیچ‌وتاب‌های گاه ژرف و گاه بیمارگونه‌اش، هنوز نتوانسته به جایگاه شکوهمند خود برسد، هرچند بزرگان ارجمندی را از کف داده و گاه همچون شاهین سرکیسیان، بیژن مفید، ساعدی و رادی را فدای بالندگی خود کرده است. ما بر پیمان خویش وفادار مانده‌ایم و هنوز بر جایگاه بلند این بخش از تئاتر پای می‌فشاریم. درام نویسان نسل نو به میدان آمده‌اند و عمر جوان را پیشکش می‌کنند، با این چشمداشت که روزی روزگاری در سیاست کلان هنر این سامان جانمایه‌ای را که پیشکش می‌کنند پاس داشته شود و هیهات. هنوز در رسانه ملی در سال ده نمایش پارسی پخش نمی‌‌شود و این پرهیز لابد از آن روست که هنر ملی، سخنی دیگر دارد و برتافتنش دور از سیاست روز. جای خالی دستاورد هنر ملل دیگر جهان در بخش نمایش هم که خاصه خرجی محسوب می‌شود و ما از آن بی‌نصیب. آنچه می‌بینید و پیشکش نگاه پرمهرتان شده است، برگ سبزی است که افزون بر بیست سال عمرم را غارت کرده است و با همه سادگی‌هایش طعم گوارای نمایش ملی میهن‌مان را دارد و بی ادعا حرف دل گروه کوچ است و امید که بر دل بنشیند.