کلاس مفاهیم بنیادی اقتصاد مدرن در اندیشه مسیحی غربی

موسسه مطالعات سیاسی اقتصادی «پرسش» در خبری اعلام کرد: درس گفتارهای «مفاهیم بنیادی اقتصاد مدرن در اندیشه مسیحی غربی» از آبان‌ماه ۸۸ توسط دکتر موسی غنی‌نژاد در محل موسسه مطالعات سیاسی اقتصادی «پرسش» برگزار می‌گردد. علاقه‌مندان می‌توانند جهت ثبت‌نام و حضور در کلاس با روابط عمومی موسسه با تلفن: ۶-۸۸۶۵۸۶۰۳ و ۵-۸۸۷۷۳۸۰۳ تماس بگیرند و یا در خواست خود را در صفحه ثبت‌نام اینترنتی سایت www.qporsesh.com درج کنند. همچنین محل برگزاری کلاس‌ها تهران، خیابان ولیعصر، نرسیده به میدان ونک، بالاتر از پل همت، پلاک ۱۲۶۰، طبقه هم‌کف غربی، سالن همایش موسسه مطالعات سیاسی اقتصادی پرسش می‌باشد.

بنابراین گزارش، در بخشی از این برنامه درسی آمده است: برخلاف آنچه اغلب تصور می‌شود مبانی فکری علم اقتصاد نه تنها صرفا مبتنی‌بر رویکرد فایده‌گرایانه و ماتریالیستی نیست، بلکه اساساریشه در رویکرد اخلاقی - دینی بسیار عمیقی دارد که بدون توجه به آن انسجام منطقی خود را از دست می‌دهد.

سلطه تفکر فایده‌گرایانه این توهم را دامن زده است که اقتصاد مدرن تنها با رفاه مادی انسان‌ها سروکار دارد و مباحث ارزشی - اخلاقی در آن جایی ندارد، اما واقعیت این است که فایده‌گرایی همانند هر گونه تفکر مصلحت اندیشانه دارای تناقض‌های درونی غیرقابل‌حل است، از این رو نمی‌تواند چارچوبی برای اندیشه علمی تلقی شود. شرط لازم برای تفکر علمی سازگاری درونی استدلال‌ها و انسجام منطقی ناشی از اصول است حال آنکه اصول بنیادی و همه مشمول جایی در فایده‌گرایی ندارد. اندیشه اقتصادی مدرن مبتنی‌بر اصل کلی آزادی فردی است که مستقل از فایده‌گرایی، تنها به صورت ارزش بنیادی اخلاقی، دینی قابل‌تصور است.

مارکس در یادداشتی تحت‌عنوان «تزهایی درباره فوئرباخ» (تز یازدهم)، سخن بسیار معروفی دارد که «فیلسوفان آنچه تاکنون انجام داده‌اند کاری جز تفسیر دنیا به شکل‌های گوناگون نبوده است، حال آنکه آنچه مهم است تغییر دنیا است. «فکر تغییر دنیا رویکردی مدرن و کاملا متفاوت از رویکرد قدما است که دنیا را آنگونه که هست می‌پذیرفتند و به تبیین آن اکتفا می‌کردند، اما نکته مهم اینجا است که این فکر ریشه در اندیشه‌های پاپ گریگوری هفتم در سده یازدهم میلادی دارد و نه مارکس سده نوزدهم. کلیسای مسیحی غرب،‌هزاره دوم میلادی را با پارادایم جدید تغییر دنیا به منظور آماده ساختن آن برای بازگشت مسیح آغاز می‌کند. برای رسیدن به این هدف است که دستگاه پاپ زمینه‌های شگل‌گیری نهادهای مدرن را فراهم می‌آورد.

هزار سال انتظار منفعلانه (هزاره نخست) با تاکید بر ارزش‌های‌ترک دنیا برای بازگشت قریب‌الوقوع مسیح نه تنها به نتیجه نرسید، بلکه به بی‌نظمی، نا‌امیدی، فقر و در نتیجه انحطاط اخلاقی دینی و عرفی انجامید. مهم‌ترین آموزه مسیحیت انسان دوستی، دستگیری از فقرا و نیکوکاری charity است. تحقق این آموزه مستلزم دو شرط اساسی است: نخست آزادی (اختیار) و دوم ثروت (کالا و خدمات). نیکوکاری از روی اجبار و اکراه فاقد ارزش اخلاقی است و اصولا کرداری که آزادانه و داوطلبانه نباشد به لحاظ اخلاقی غیر‌قابل ارزیابی است، اما ثروت به معنی اشیا و خدمات مفید برای زندگی و رفاه انسان‌ها مهم‌ترین ابزار حفظ شان و کرامت انسانی و نوع دوستی است.‌هزار سال طول کشید تا متولیان کلیسای مسیحی خود را از اندیشه قدیمی ثروت به عنوان محصول طبیعی و مستقل از کار و ابتکار انسانی رها سازند و به پروژه مدرن و اساسا اقتصادی تغییر دنیا روی آورند. بررسی رابطه اقتصاد و اندیشه مسیحی در چهار فصل (جلسه) صورت خواهد گرفت: ۱- تحول تاریخی و روی آوردن دین‌داران مسیحی به دنیا. ۲- ریشه‌های آزادی فردی و حقوق مالکیت در الهیات مسیحی. ۳- پارادایم بنیادی اقتصاد مدرن و بحث قیمت عادلانه. ۴- فایده‌گرایی و آفت‌های فکری و اخلاقی آن.