اگر می‌خواهید طلا بخرید، ابتدا این شاخص را بررسی کنید

نویسنده: تام دایسون

مترجم: امید شکیبا

یک کباب پز گازی، بهترین تشابه را با وضعیتی دارد که اقتصاد آمریکا هم اکنون مواجه است. بانک مرکزی شیر گاز را تا حد انفجار کامل باز کرده است. صدای فس کردن گاز بلند شده است. بوی گند گاز هوا را پرکرده است و همه فشار می‌آورند تا اشتعال دیوانه‌واری به وجود آید؛ اما تا اینجا، گاز در معرض جرقه قرار نگرفته است. وقتی گاز شعله‌ور شود گلوله آتشینی به وجود خواهد آمد. آن زمان است که شاهد فرار از ‌دلار و همه پول‌های کاغذی خواهیم بود. قیمت تقریبا هر چیزی شروع به افزایش خواهد کرد، احتمالا تورمی فرار به سبک زیمبابوه. در این مطلب می‌خواهم شاخصی را معرفی کنم که لازم است زیر نظر داشته باشید تا بدانید چه زمان جرقه زده خواهد شد. وقتی این شاخص چشمک می‌زند، باید به سرعت پولتان را از ‌دلار خارج کرده و به سرمایه‌گذاری‌هایی مثل طلا و نقره تبدیل کنید.

پول یک کالا است و مثل هر کالای دیگری، قیمت آن تابعی از هر دو عامل تقاضا و عرضه است. وقتی تقاضا بالاتر از عرضه باشد، قیمت آن بالا می‌رود و قیمت اجناسی که با آن می‌توان خرید کاهش می‌یابد. وقتی تقاضا پایین‌تر از عرضه باشد، قیمت آن پایین است و قیمت اجناسی که با آن می‌توان خرید افزایش می‌یابد.

مردم این را فراموش می‌کنند. آنها معمولا فقط درباره عرضه پول فکر می‌کنند. آنها فکر می‌کنند افزایش عرضه پول به طور خودکار به تورم قیمت‌ها منجر می‌شود. آنها تقاضای پول را فراموش می‌کنند. اگر تقاضا برای پول با همان سرعت عرضه افزایش یابد، پس قیمت پول ثابت می‌ماند. تقاضا برای پول حتی می‌تواند سریع‌تر از عرضه افزایش یابد؛ به طوری که قیمت سایر کالاها کاهش می‌یابد.

این اتفاقی است که هم‌اینک روی داده است. بانک مرکزی عرضه پول را به میزان تریلیون‌ها‌دلار افزایش می‌دهد؛ اما همزمان تقاضای عظیمی برای پول نیز داریم. این تقاضا بسیار قوی است؛ به طوری که افزایش عرضه پول را خنثی می‌کند. هنوز جرقه باعث اشتعال گاز نشده است و گرفتار تورم منفی هستیم.

عرضه پول تضمین شده و تحت‌کنترل بانک مرکزی است؛ اما تقاضای پول بستگی به اعتماد و احساسات مردم دارد. امکان تغییر سریع آن در هر لحظه هست؛ به همین دلیل است که در وضعیت فعلی می‌توان آن را مثل جرقه تصور کرد. اگر سعی می‌کنید گلوله آتشین را پیش‌بینی کنید، شاخصی را که در ادامه توضیح می‌دهم، باید زیر نظر بگیرید.

تقاضا برای پول، اندکی متفاوت از تقاضا برای یک کالای معمولی است. علت این است که پول با مصرف آن از بین نمی‌رود. یک اسکناس ۲۰دلاری را در نظر بگیرید. امکان صدها بار گردش آن در اقتصاد وجود دارد؛ اما آن هنوز اسکناس ۲۰دلاری خواهد بود. پس روش اندازه‌گیری تقاضا برای اسکناس ۲۰دلاری این است که مردم چه مدت زمان آن را نگه می‌دارند قبل از اینکه خرج کنند.

برای مثال در زیمبابوه مردم پولشان را به محض اینکه دریافت می‌کنند خرج می‌کنند. هر یک ساعت بیشتری که پول نقد را نزد خود نگه دارند، نصف ارزش آن از بین می‌رود. پس آنها به سرعت پول را به غذا، بنزین یا هر کالای ضروری دیگری که نیاز دارند تبدیل می‌کنند. تقاضا برای پول در زیمبابوه به شدت پایین است. فکر کنید با چه سرعتی اسکناس‌ها در زیمبابوه به گردش در می‌آید. هر روزه هر اسکناس در هزاران معامله استفاده می‌شود؛ چون مردم برای خلاص شدن از دست آن هجوم می‌آورند.

در آمریکا، تقاضا برای پول بی‌نهایت بالا است. اوباما درباره «عمیق‌ترین بحران اقتصادی» و «توفان کامل» همچنان هشدار می‌دهد. او ناخواسته مردم را به هراس انداخته است که پولشان را پس‌انداز کنند و بدهی‌های خود را کاهش دهند. مردم پولشان را زیر بالش نگه داشته‌اند. گردش اسکناس بسیار کند است. اسکناس‌ها در معاملات زیادی در هر روز استفاده نمی‌شوند.

گوی آتشین زمانی مشتعل می‌گردد که تقاضا برای پول کاهش یابد و مردم دوباره شروع به خرج کردن کنند. اقتصاددانان در فدرال رزرو «سرعت گردش پول» را ردیابی می‌کنند که رابطه معکوسی با تقاضای پول دارد. هر زمان نمودار سرعت گردش پول شروع به افزایش کند، حواستان باشد که به سمت تورم عظیمی حرکت خواهیم کرد.

در آن مقطع باید پول‌های کاغذی خود را به طلا و نقره تبدیل کنید. همچنین با سرمایه‌گذاری در کسب‌وکارهای ایمن که درآمدهای پایدار و سود سهام می‌دهند به ثروت‌تان بیفزایید.

منبع: خبرنامه دیلی ویلث