نگاه
آیا به نقطه برگشت رسیدهایم؟
اگرچه در مورد وخامت اوضاع بازار کار اغراق شده است، اما دورنمای اقتصادی نیز همچنان متزلزل مینماید.
اگرچه در مورد وخامت اوضاع بازار کار اغراق شده است، اما دورنمای اقتصادی نیز همچنان متزلزل مینماید.
پس از افول یکنواخت اقتصاد آمریکا از آغاز سالجاری، ارقام مربوط به گزارش ماهانه بیکاری به طور ناگهانی از 322هزار نفر در ماه مه به 467هزار نفر در ماه ژوئن افزایش یافت و در نتیجه مذاکرات در مورد خروج قریبالوقوع از شرایط بحران کاهش یافتند. در 5 جولای، معاون رییسجمهور، جو بایدن، تایید کرد که کاخ سفید در مورد شدت وخامت اوضاع اقتصادی دچار اشتباه شده است. کاخ سفید در ژانویه پیشبینی کرده بود که اوج بیکاری بدون استفاده از هیچگونه محرک مالی 9درصد و با بهکارگیری محرک 8درصد است. اکنون تزریق 787میلیارد دلار در طول دو سال به عنوان محرک، به صورت قانون درآمده است، اما بیکاری هماکنون 5/9درصد است و باراک اوباما تاکید میکند که شاید به بالای 15درصد هم برسد.
اقتصاد درحالحاضر اندکی بهتر از گزارشات مربوط به ماه ژوئن عمل میکند. جیم سالیوان، عضو UBS، عنوان میکند که ارزیابیهای اخیر در مورد شرایط بازار کار به دلیل اضافه شدن مشاغل تابستانی مثلا برای دانشآموزان، شرایط را به صورت مبالغهآمیزی بد نشان میدهد. او اشاره میکند که شرایط بازار سهام، فروش مسکن و اعتماد مصرفکنندگان، همگی نشاندهنده بهبود و نقاط بازگشت هستند. یخهای عمیق در بازارهای مالی در حال آب شدن هستند. انتشار سهام و اوراق مشارکت ۳۳۸میلیارد دلار در فصل دوم سال بوده که براساس گزارش تامسون رویترز برای این سال بالاترین میزان بوده است.
از اخبار عجیب این است که به دو دلیل اقتصاد شروع به رشد دوباره برای فصل جاری نموده است.
به نظر میرسد که به پایان دورانی رسیدهایم که نقد شدن ناگهانی موجودی انبار بنگاهها با کاهش قیمت تولیدات و کاهش دستمزدها همراه بود که این از تاثیر محرکهای مالی در این رابطه است.
کشورهای دیگر هم به دلیل سهیم بودن در تامین آنچه که آمریکاییها مصرف میکردند، متحمل فشار نقد کردن موجودی انبار میشوند، در حالی که در گذشته از تامین نیازهای آمریکاییها منتفع میشدند. تولیدات جهانی در ژوئن برای اولین بار از ماه مه 2008 افزایش یافت. این نکته براساس شاخص جهانی مدیریت خرید که به وسیله Jpmorgan تنظیم شده، قابلمشاهده است.
اما هنوز باید هوشیار بود، یک بهبود پایدار و خودجوش نیازمند چیزی بیش از پرشدن دوباره انبارها و تاثیر محرکهای دولت است. این موضوع نیازمند ایجاد چرخهای مناسب برای افزایش مصرف و درآمد است و هنوز شواهدی مبنی بر این امر، به دست نیامده است. فروش اتومبیل همچنان به طرز ناامیدکنندهای پایین است. درآمد مصرفکنندهها بسیار بد است. شغلها و ساعتهای اشتغال کاهش یافتهاند، اما دستمزد ساعتی فقط ۱۷درصد در طول سه ماه گذشته رشد یافته که پایینترین نرخ از تاریخ ثبت این داده از ۱۹۶۴ است.
جان ماترویس، عضو گولدن ساکس (موسسه عظیم مالی) پیشبینی کرده که دستمزدها در سال آینده کاهش دیگری در پیش خواهند داشت.
اگر در اواخر امسال همچنان به نظر برسد که اثر محرکها ناچیز بوده و بهبودی درحد و اندازه موردنظر حاصل نشده، آن گاه فشار جهت محرکهای بیشتر، افزایش خواهد یافت. فدرال رزرو عملا نرخهای بهره کوتاهمدت را در دسامبر، به نزدیک صفر رسانید و سپس در ماه مارس «تسهیلات مقداری» به وسیله خرید اوراق قرضه با پولهای تازه انتشار یافته اعطا شدند. در ابتدا سطح موجودی خزانه پایین رفت، بقیه اتفاقات بیشتر واکنش بود، چون برخی سرمایهگذاران از واکنشهای شدید فدرال رزرو، که میتوانست تورم را زیاد کند، نگران بودند.
لورا تایسون، مشاور آقای اوباما، در 7 جولای، محرک سوم را به عنوان سیاست مالی مطرح کرده و گفت که «محرک اول ضربه کوچکی وارد آورده»، اما آقای اوباما در این مورد درنگ کرد. او این چنین استدلال میکرد که محرک اول برای تاثیرگذاری نیاز به زمان دارد.
رایها نشان دادند که هماکنون برطرف کردن کسری، برای رایدهندگان تقدم بیشتری نسبت به محرکهای بیشتر دارد.
آقای اوباما، قانون بودجه متوازن را مطرح کرد، که به او این حق را میداد که رسما محرکهای بیشتری به اقتصاد تزریق کند، اما چیزی که اعتبار مالی طرح او را خنثی میکند، حجم عظیم کسریهایی است که در اثر این سیاستها تولید خواهد شد و حتی تا بعد ازسال 2010 هم ادامه خواهد یافت.
برومن میگوید که «ما میتوانیم در سال آینده، کمی بیشتر قرض بگیریم، به شرطی که برنامه قابلحصولی برای تحتکنترل درآوردن کسری بودجه پس از آن داشته باشیم. عضو اتاق فکر عنوان کرد که «اما هیچکس این برنامه را معماری نکرده است.»
ارسال نظر