مسعود کیمیایی، کارگردان بزرگ سینمای ایران ۶۹ساله شد
سلامتی زندونیای بیملاقاتی!
دی ماه ۱۳۸۶ مسعود کیمیایی به همراه جواد طوسی در جلسهای دانشجویی حاضر شد و به سوالات دانشجویان پاسخ گفت. صراحت این سوالها و پاسخهای جالب توجه کیمیایی آن قدر بود که بد ندیدیم تا دوباره بخشهایی از آن را مرور کنیم. آقای کیمیایی دید شما بسیار تیره است. لحنتان تلخ و دیالوگهاتون سرد و جذاب و آدمهای داستانهایتان عجیب و غریب! واقعا با این دنیا زندگی میکنید؟
بله. دنیایی است که میبینم و وقتی میبینم باهاش زندگی میکنم.
بهترین بازیگر سینمای ایران ؟
نمیشه عنوان کرد که بهترین بازیگر سینمای ایران کیست. صدا، نگاه و اون تقسیم بندی حس میان بازیگر با اون کاراکتری که بازی میکنه و چیزی که فرنگیها بهش بادی لنگوئیج میگن...خب همه اینا مهمه، ولی با استعدادترین بازیگری که من دیدم بهروز وثوقی بود.
بهترین کارگردان سینمای ایران؟
این رو هم نمیشه با قاطعیت گفت. کارگردانهای زیادی هستند که اثری داشتهاند و توی آثارشون باید اونها رو پیدا کرد. من به نظرم مقاوم ترین کسی که هست و بوده داریوش مهرجویی است.
چرا فیلم قیصر بزرگترین تحول در سینمای ایران است؟
من به نظرم میاد تحول در سینمای ایران نیست. تحول در نگاه کردن و انتخاب متن بود؛ یعنی اگر این اعتراض وارد سینمای ما میشه از اینجا است که این تحول ملموس میشه. هم در ادبیات ما و هم در سینما این اعتراض هست که کشف نشده بود.
کدامیک از کارهایی که دوست دارید بسازید هنوز ساخته نشده است؟
یکیش همین عین القضات است. (رمانی از کیمیایی) این رو خیلی دوست دارم بسازم و اگر سلامتی اجازه بده حتما میسازمش.
دید شما نسبت به زن در سینمای ایران چگونه است؟
اغراق نباید کرد.یعنی اگر نگاهمون نسبت به اثر فمینیستی باشه این از واقعیت دوره. ما باید به این بپردازیم که زن در جامعه تا چه حد حضور داره و تا چه حد باید حضور داشته باشه.
چرا در سینمای ما اقتباس ادبی از ادبیات معاصر صورت نمی گیرد؟
اگر منظورتون ادبیات کلاسیک هست این آثار تکههایی رو شامل میشن که با تماشاگر ارتباط برقرار نمیکنند و اگر منظور رمانهای امروز باشند رمانهایی هستند که از سینما عقب هستند. یعنی بیشتر داستانهایی که به صورت رمان دراومدند و بیشتر هم نویسنده شون خانمها هستند خیلی رمانتیک تر از حد معمول هستند. خیلی شکننده ترند.
چرا در بعضی آثارتان مثل دندان مار یا سربازان جمعه زنهایی را نشان میدهید که یا سیگار میکشند یا معتادند؟!
نمی دونم!... ببخشید!!
آقای کیمیایی شما اگر میخواستید بین امیرعلی و رضا معروفی فیلم حکم و رضا موتوری و سید گوزنها یک شخصیت را برای ادامه زندگی انتخاب کنید کدامیک را انتخاب میکردید. منظورم این است که به شما جبر شده بود یکی از این کاراکترها را حتما ادامه دهید؟
من... قدرت رو انتخاب میکردم. (کارکتر بهروز وثوقی در گوزنها)
آقای کیمیایی بیشتر قهرمانان داستانهای شما برای جاودانه شدن باید فنا شوند؟ چرا؟!
قهرمانی که میدونه داره قهرمانانه از این جهان میره اون قهرمان نیست. اونی که نمی دونه اون قهرمانه! در واقع یک قهرمان تا پیش از اون تصویری از شمایل قهرمانانه نداره، نه! اصلا قرار نیست که همیشه قهرمانها فنا بشن. شما فنا شدن رو در جان میبینید؟! یا نبودش رو و یکباره حذف شدنش رو؟ بله! باید حذف بشه تا بمونه.
* تیتر مطلب برگرفته از دیالوگ معروف فیلم اعتراض مسعود کیمیایی است.
ارسال نظر