افزایش گستره انگلیسی

مترجم: علیرضا عبادتی

وقتی وینستون چرچیل با فرانکلین دلانو روزولت در عرشه کشتی H.M.S. متعلق به شاهزاده ولز ملاقات کرد در مورد پیوندهای مشترک بریتانیا و آمریکا سخن به میان آورد و گفت: همان زبان... همان سروده ها... کمابیش همان ایده آل ها. همان طور که از این سخن برمی آید برای برقراری روابط ویژه نباید فقط به رابطه های رسمی بین حکومت ها بسنده شود بلکه باید برقراری ارتباط بین مردم و درک یکدیگر گسترش و تعمیق پیدا کند.

بنابراین من می‌خواهم پیشنهاد کنم روابط بین دو سوی اقیانوس اطلس - که همیشه بیش از منافع، تاریخ و زبان مشترک، ریشه در مسائل بنیادی و ماندگار داشته- تا چه حد می‌تواند دوباره نو شده و به حوزه‌های نوین نسل جدید گسترش یابد.

اول، همکاری پویا بین دانشگاه‌ها را بسیار بیشتر از وضع موجود پیشنهاد می‌کنم. اعضای کابینه من از زمان تحصیلشان در دانشگاه‌های ایالات متحده بهره کافی بردند و بیل کلینتون هم بورسیه رودیز در دانشگاه آکسفورد بود. همچنین بورسیه‌های مارشال و فولبرایت چند دهه است که باعث تبادل دانشجو بین دو کشور شده است. اما من می‌خواهم فرصتی ایجاد شود که در هر دو سوی اقیانوس اطلس دانشجویان بیشتری از شانس تحصیل در خارج از کشورشان برخوردار شوند.

خیلی وقت است که دانشگاه‌ها طوری برنامه‌ریزی کرده‌اند که همه دانشجویان‌شان بخشی از دوره تحصیلی را خارج از کشور بگذرانند و دریافت مدرک را به آن منوط کرده‌اند. مدیر کینگ کالج لندن و ریاست دانشگاه نیویورک گروهی را تشکیل خواهند داد که راه‌های همکاری بین موسسات بریتانیایی و آمریکایی را بررسی کنند و همکاری احتمالی، از طریق گسترش تبادل تحقیقات آغاز خواهد شد. من تعهد می‌کنم، اگر دانشجویان بریتانیایی نیاز مالی برای سفر به ایالات متحده داشته باشند تا یک ترم را در آمریکا بگذرانند از آن حمایت برخوردار شوند.

دوم، من همکاری در سطح بنگاه‌های تجاری را پیشنهاد می‌کنم، طوری که اداره‌کنندگان جوان کسب و کارهای مختلف در دو سوی اقیانوس اطلس به طور منظم به تبادل اطلاعات بپردازند و ازیکدیگر بیاموزند. بنگاه مارک یور مارک -که در جهت کارآفرینی در میان جوانان بریتانیایی فعالیت می‌کند- در ماه نوامبر امسال به کمک بنیاد کوفمان در ایالات متحده اولین همکاری را تحت عنوان هفته کارآفرینی جهانی سازماندهی خواهد کرد.

سوم، پشنهاد بعدی من - به یاد اندرو کارنگی - گردهم آمدن بنگاه‌های خیریه بریتانیایی و آمریکایی است تا در کنارهم به بررسی پروژه‌هایی بپردازند که کار مشترک در آن تفاوت زیادی ایجاد می‌کند. بنیاد هانتر و بنگاه کارنگی در نیویورک به توافق رسیده‌اند که میزبانی مجمعی از سازمان های خیرخواه و بشردوست با شرکت کنندگانی نظیر بنیاد بیل و ملیندا گیتس را در ایالات متحده بر عهده بگیرند. قانونگذاران در هر دو سوی اقیانوس به گفت و گو خواهند پرداخت و این که چگونه قوانین مربوط به اهدا و خیرخواهی می‌تواند بنگاه‌های خیریه آمریکا و بریتانیا را به هم نزدیک کند، به خصوص بریتانیا می‌تواند از آمریکا بیاموزد که چگونه بنگاه خیریه در اینجا به ثبت برسد و از معافیت‌های مالیاتی برخوردار شود.

چهارم، با توجه به سنت‌های دیرینه و پایدارِ تعامل بین بریتانیا و ایالات متحده - از شناسایی ژن ها توسط کریک و واتسون تا پروژه شناسایی ژنوم انسان - پیشنهاد من این است که همکاری ما در تحقیقات مربوط به مسائل پزشکی و درمانی تقویت شود. دو شرکت وِلکام تراست و کَنسر ریسرچ در بریتانیا در حال همکاری با آمریکا و شرکای بین المللی هستند تا فهرست کامل و جامعی از ژن های جهش یافته گرد آورند تا شانس بهتری برای مبارزه با این بیماری مهلک فراهم آید.

به عنوان بخشی از برنامه ایجاد بزرگترین مرکز تحقیقاتی اروپا در سنت پانکراس لندن، پروفسور سر پال نرس، کارشناسانی را از آمریکا و بریتانیا گرد هم خواهد آورد تا درک ما از این بیماری افزایش یابد و میزان درمان آن بهبود یابد.

پنجم، با کار با یکدیگر کشورهای ما می‌توانند فرق شگرفی ایجاد کنند به خصوص در زمینه پیامدهای مربوط به تغییر در آب و هوا. موسسه فناوری‌های انرژی بریتانیا - که برای تحقیقات و توسعه به منظور کاهش کربن و آثار آن تاسیس شده - حاضر است با تحقیقات محیط زیستی ایالات متحده مرتبط شود.

ششم، در عصر اینترنت جوانان در دوقاره می‌توانند با هم صحبت کنند. من می‌خواهم که آنان بتوانند همدیگر را ملاقات کنند.

ماه گذشته، شورای بریتانیایی، ابتکاری به نام دو سوی اطلس در ۲۰۲۰ را راه اندازی کرد. بر اساس این طرح قرار است مدیران و رهبران جوان آمریکا، بریتانیا و اروپا دور هم جمع شوند. سازمان V در بریتانیا -که قصد دارد بر انرژی جوانان مهمیز بزند- خود را با برنامه های مشابه در آمریکا همگام خواهد کرد تا به این وسیله راه‌هایی پیدا شود که از طریق آن جوانان بتوانند داوطلبانه در کشور یکدیگر به خدمت بپردازند.

هر یک از این ابتکارها وسیله ای مدرن برای ابراز شیوه های جدید برقراری ارتباط در قرن بیست و یکم است که موجب نزدیک شدن انسان ها به هم و افزایش درکشان از یکدیگر و تشخیص موهبت های ناشی از همکاری دو ملت است. این ابتکارهای جدید، نشانه اتصال بیشتر بین جوامع است که در آن هزاران نفر از مردم می‌توانند از طریق کانال‌های مولتی مدیا (یعنی چند رسانه‌ای و متشکل از متن، عکس، صوت و تصویر) همدیگر را رو در رو ببینند و به دانش و درکی برسند که به نفع آنان و هر دو کشور است.

در نیم قرن گذشته نه تنها زبان انگلیسی زبان شکسپیر و مارک توآین و جی کی رولینگ و کورمک مک کارتی بوده است، بلکه به زبان علم، تجارت، دیپلماسی، اینترنت و سفر تبدیل شده است.

در نهایت پیشنهاد می‌کنم بریتانیا و آمریکا با هم تلاش کنند به زبانی بین‌المللی دست پیدا کنند که در سراسر دنیا در دسترس باشد. من امروز از شورای بریتانیا می‌خواهم ابتکار جدیدی به خرج دهد و به کمک بخش خصوصی و سازمان های مردم نهاد [ترجمه کلمه NGO] در امریکا به تمام کسانی که می‌خواهند انگلیسی یاد بگیرند، کمک کنند.اقیانوس اطلس بین آمریکا و بریتانیا هزاران مایل فاصله انداخته و همین باعث شده فرهنگ‌های ملی ما با هم تفاوت پیدا کند، اما نقاط مشترک بسیار زیادی وجود دارد که می‌تواند ما را به هم نزدیک کند و مانع جدایی بین ما شود. باور دارم، اگر خودمان بخواهیم، ارتباطات ما در آینده می‌تواند بسیار بیشتر از آن چه در گذشته وجود داشته موجب شناخت نقاط مشترک جدید شود و دستاوردهایی را به بار آورد، نه فقط برای دو ملت، بلکه برای تمام دنیا.

منبع:irdiplomacy.ir