دیدگاه
ریشه های تاریخی بدبینی ایرانیان به انگلیس - ۲ اردیبهشت ۸۷
بخش چهارم
۱۹ - ناپلئون که به شکست فرانسه در واترلو تن داده بود (۱۸۱۸) دیگر تهدیدی برای انگلیس از نظر نفوذ در هند محسوب نمیشد و بنابراین اهمیت ایران در منطقه کاهش یافته بود، نمایندگی انگلیس در ایران به کاردار تبدیل شد و انگلیس پیمان اتحادی با روسها منعقد کرد.
دکتر محمد مهدی بهکیش
بخش چهارم
۱۹ - ناپلئون که به شکست فرانسه در واترلو تن داده بود (۱۸۱۸) دیگر تهدیدی برای انگلیس از نظر نفوذ در هند محسوب نمیشد و بنابراین اهمیت ایران در منطقه کاهش یافته بود، نمایندگی انگلیس در ایران به کاردار تبدیل شد و انگلیس پیمان اتحادی با روسها منعقد کرد.
این اتفاقات نشان میدهد که چگونه اهمیت ایران به رقابت کشورهای بزرگ بستگی داشته است. همچنین به نظر میرسد اینگونه اتفاقات، زمینه ساز بدبینی تاریخی ایرانیان به انگلیس و روسیه به شمار آید. بحث آن نیست که چرا این کشورها به دنبال منافع خود بودهاند که این امر واقعیتی است مورد قبول ولی بحث آن است که به محض تغییر شرایط، تعهدات خود با ایران را نادیده میگرفتند و بهرغم خسارتهایی که متوجه ایران میگردید، راه خود را میپیمودند و ایران برای آنان فقط به عنوان پلی برای گذر به سوی منافع شان مطرح بوده است و جز آن اهمیت جدی دیگری برای ایران قائل نبودند و البته ایران نیز نتوانسته است از این مزیت خود به درستی استفاده نماید و بنابراین در فقدان یک استراتژی معقول و متکی بر امکانات کشور، اوضاع ایران هر روز دستخوش تحولاتی شده است که به جای اتکا بر خواست داخلی، ریشه در عوامل بیرونی و چگونگی تعامل کشورهای بزرگ با یکدیگر در منطقه، داشته است.
در این زمینه میتوان شاهد تاریخی دیگری را ذکر کرد و آن زمانی است که انگلیسیها، به راهاندازی جنگ بین ایران و روسیه در غرب همت گماشتند (۱۸۲۴) تا روسها در شمال غرب ایران درگیر شوند (هم زمان با صلح ایران و عثمانی که در آن عهدنامه ارز و روم منعقد شد) و بنابراین متوجه شمال شرقی ایران نشوند و در نتیجه خطری از جانب روسیه متوجه هند نگردد، زیرا که انگلیسیها احساس خطر از جانب آن کشور میکردند و بنابراین میتوانستند از ایران آزاد شده از جنگ با عثمانی استفاده نمایند و به همین دلیل پس از یک دوره کم توجهی به ایران دوباره در پی ایجاد رابطه دوستی با ایران برآمدند (۱۸۲۶) و در نهایت موفق شدند آتش جنگ ایران و روسیه را روشن کنند که به دور دوم جنگهای ایران و روسیه موسوم گردید و در نهایت پس از دو سال جنگ به انعقاد عهدنامه ترکمنچای با روسیه منجر شد که خسارات بسیاری برای ایران به دنبال آورد.
۲۰ - انگلیسیها که همچنان سیاست محافظت از هندوستان را دنبال میکردند، سرجان مک نیل را به عنوان سفیر به ایران فرستادند (۱۸۳۶). ولی او به دلیل تعطیلی سفارت انگلیس (۱۸۴۰ تا ۱۸۳۸) اکثرا در ایران نبود. در این اثنا، انگلیسیها، بهرغم حضور کم رنگشان در ایران، در مقابل کوشش ایران برای فتح هرات ایستادگی کردند و برای فشار به ایران جزیره خارک را اشغال کردند و تهدید به تصرف بوشهر نمودند که بالاخره به انصراف محمدشاه (که به روسها نیز تمایل داشت) از حمله به هرات انجامید (۱۸۴۰).
۲۱ - انگلیسیها از شرایط ضعف ایران استفاده کرده و به انعقاد یک عهدنامه جدید با ایران مبادرت کردند (۱۸۴۱) و کلیه امتیازاتی را به دست آوردند، از جمله کاپیتولاسیون که روسها در عهدنامه ترکمنچای از ایران کسب کرده بودند و البته انگلیسیها جزیره خارک را تخلیه کردند (۱۸۴۲). در این دوران که رقابت روس و انگلیس مجددا شروع شده بود، مک نیل وزیر مختار انگلیس در ایران کتابی تحت عنوان مقاصد توسعهطلبانه روسها در ایران نوشته است که ابعاد بسیاری از خواسته روسها در ایران را آشکار ساخته است.
۲۲ - از اوایل دهه ۱۸۵۰، انگلیسیها روش برخورد با ایران را تغییر دادند و مسائلی چون جلوگیری از حمل برده (۱۸۵۱) محور مذاکرات با ایران شد. در همین بین، سفارتخانه ایران در انگلیس افتتاح شد و رابطهای رسمی بین دو دولت شکل گرفت.
انگلیسیها در دوره سلطنت محمدشاه و ناصرالدین شاه، سیاست محافظت از هندوستان را هم چنان دنبال کردند و نفوذ نظامی خود در خلیجفارس را حتی به بهانه بشردوستانه جلوگیری از برده فروشی بسط دادند و عملا ایران را از جنوب با محاصره نظامی - اقتصادی مواجه کردند.
باید توجه داشت که انقلاب صنعتی در جهان غرب و به خصوص در انگلیس در سالهای ۱۷۶۰ تا ۱۸۳۰ اتفاق افتاد که نیروی بازوی انسانی با ماشین جایگزین شد، ولی مرحله دوم انقلاب صنعتی در حدود ۱۸۵۰ تحقق یافت که کشتی با نیروی بخار مورد استفاده قرار گرفت و موجب گسترش تجارت انگلیس شد. استفاده از کشتی بخار و بهرهگیری از کانالهای آبی ارتباطی، استفاده بهتر از جادهها و بالاخره بهرهگیری از راه آهن موجباتی را فراهم آورد که حضور انگلیس در هندوستان را پراهمیتتر کرد، زیرا سرعت تولید و جابهجایی کالا به شدت افزایش یافت و نیاز به تامین مواد اولیه و دسترسی به بازار، برای فروش محصولات تولیدی، از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار شد.
۲۳ - از اوایل قرن بیستم که موضوع استخراج نفت در ایران مطرح گردید و منجر به کشف اولین چاه نفت در آقاجاری شد (۱۹۱۱)، اهمیت ایران در منطقه افزایش یافت و مسائل مربوط به روابط ایران و غرب، به خصوص با انگلیس، تغییر عمده نمود که نیاز به تحلیلی جداگانه دارد که در فرصتی دیگر ارائه خواهد شد.
اگر بخواهیم چگونگی ارتباط ایران با انگلیس را تا زمان کشف نفت در ایران جمع بندی نماییم و دلایل بدبینی ایرانیان به انگلیس را خلاصه کنیم میتوان به موارد پر اهمیت زیر اشاره کرد:
۱ - این مطالعه که نزدیک به چهار قرن را در بر میگیرد، نشان از آن دارد که اهمیت موقعیت جغرافیایی ایران همیشه مورد توجه کشورهای اروپایی و روسیه بوده است. انگلیس در پی حفظ حضور خود در هندوستان بوده و روسیه برای دسترسی به آبهای اقیانوس از طریق خلیجفارس تلاش گسترده داشته است.
۲ - این مطالعه تایید مینماید که در دوره فوق، علایق سیاسی کشورهای انگلیس و روسیه در ایران قویتر از علایق اقتصادی آنان بوده است. بهترتیبی که بهرغم حضور پررنگ انگلیسیها در ایران، سرمایهگذاری خاصی جهت بهرهگیری از مزیتهای ایران صورت نگرفت. البته علایق تجاری وجود داشته است که حضور شعب کمپانی هند شرقی در نقاط مختلف ایران به خصوص در بندر عباس و بوشهر موید آن میباشد، ولی وجه سیاسی حضور این کمپانی در ایران پررنگتر از وجوه اقتصادی آن است. کشور روسیه در مقایسه با انگلیس، علایق اقتصادی بیشتری در ایران داشت، ولی علایق سیاسی آن کشور نیز همیشه غالب بوده است.
۳ - اهداف توسعه طلبانه ایرانیان نیز موجبات وابستگی شدید به قدرتهای بزرگ را فراهم آورده است و این نیاز زمینه مناسب برای بهرهگیری کشورهای انگلیس و روسیه را شکل داده است.
۴ - روابط ایران با انگلیس در دوره سلطنت شاه عباس اول و به خصوص دوران شاه صفی گسترش زیاد پیدا کرد، ولی در دوران شاه عباس دوم رابطه محدود شد و بسیاری از امتیازات انگلیس در ایران لغو شد. شدت بدبینی ایران به انگلیس در دوره نادرشاه شکل جدی گرفت که نادر به منافع انگلیس در هند دست درازی کرد.
۵ - از دوره کریمخان زند رابطه ایران و انگلیس توسعه پیدا کرد و بوشهر مرکز تجاری انگلیس در ایران شد، ولی دیری نپایید که رابطه رو به وخامت گذاشت و بدبینی گستردهای نسبت به فعالیت انگلیسیها در ایران به وجود آمد. انگلیسیها اخراج شدند و مرکز فعالیت آنان در بوشهر تعطیل شد.
ارسال نظر