حدس بزنید
این بار چه چیز غیب میشود؟
حکایت بازار عرضه و تقاضای ایران از آن حکایتهای نابی است که فقط مختص خودمان است. یک روز از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در آن یافت میشود و یک روز ابتداییترین کالایی که حق آدمی است، غیب میشود.
مریم خباز
حکایت بازار عرضه و تقاضای ایران از آن حکایتهای نابی است که فقط مختص خودمان است. یک روز از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در آن یافت میشود و یک روز ابتداییترین کالایی که حق آدمی است، غیب میشود. گاهی اوقات فقط کافی است سر را برای آرمیدن بر بالین بگذاری و بعد از چند ساعت استراحت، دم دمای ظهر به بازار بروی تا نیست شدن یک جنس را به چشم ببینی. هنوز داستان نایاب شدن پیاز که مردم را برای مدتی به زحمت انداخت از ذهنها پاک نشده؛ روزهایی که این ماده خوراکی را گنجی کرد که فقط به دست عدهای خاص میرسید. روزهای زندگی بدون گوجهفرنگی هم که زیاد از آن نمیگذرد؛ زمانی که گوجهفرنگیهای جنوب به پایتخت نرسید و همنوعان گلخانهایاش تا کیلویی ۲۵۰۰ تومان البته به بعضیها که توان خریدش را داشتند، فروخته شد. این هم یادمان است که چند وقتی کره قحطی شد همان قاتق صبحانهای که بعضیها میگویند روغن نباتی است. البته سیبزمینی هم از قافله عقب نماند و با طنازی، خود را از چشم مردم برای مدتی مخفی کرد. تخممرغ را که دیگر همه یادشان است، واقعا روزهای نبود تخممرغ و گشتن مغازهها به امید یافتنش فراموش شدنی نیست. حالا هم که شیر غیبش زده. نمیدانم چه اتفاقی در شرف وقوع است. البته شاید آن طور که ما فکر میکنیم کاسهای زیر نیمکاسه نباشد، ولی هرچه هست به نظر میرسد عدهای که انحصار بعضی کالاها به دستشان است میخواهند هرچند وقت یک بار از این انحصار استفاده کرده و دولت را تحت فشار بگذارند، اما بعضی مواقع داستان اینگونه هم پیچیده نیست، مثلا وقتی گوجهفرنگی گران و کمیاب شد علتش به میوه ننشستن بوتهها بود و وقتی پیاز نایاب شد دلیلش مبلغ ناچیزی بود که دولت بابت خرید آن به کشاورزان میپرداخت. پس پیازها روی زمین ماند و گندید و محصولی شد که نه به کشاورز و نه به مردم وفا نکرد. البته شاید میان غیبت دورهای بعضی محصولات رابطهای وجود داشته باشد.
شاید دستهایی درکارند که نمیتوانند به همآمیختن تخم مرغ و گوجهفرنگی به هم و تناول املتی خوشمزه با پیاز را ببینند. البته امکان دارد بعضی روشنفکرنماها هم میخواهند به بعضیها بفهمانند ما که دم از پیشرفت میزنیم هنوز در طبقه اول هرم مازلو (نیازهای جسمی) گیر کردهایم، اما به اعتقاد ما بحث آنقدرها هم جدی نیست. ما فکر میکنیم این کالاهای اساسی با هم قرار گذاشتهاند تا نوبتی قایم شوند. آنها میخواهند با مردم بازی کنند. راستی حدس میزنید کالایی که این بار غیب میشود، چیست؟
ارسال نظر