خرید به زور چک و لگد

ندا گنجی

همین که قصد می‌کنید در این ایام و از میان حجم عظیم کارهای موسوم به خانه‌تکانی زمانی را هم به خرید اختصاص دهید، اراده‌تان ستودنی است، حال بماند که هر دو اینها هم خانه‌تکانی و هم خرید، غم بزرگی به دل مردان خانواده‌ها می‌نشاند که راه گریزی از آن ندارند. اما اگر تمام این مراحل را پشت سر گذارید، برای ورود به مرحله بعد یا بازار، باید لباس رزم به تن کنید وگرنه بهتر است فکر خرید را از سرتان خارج کنید که به هیچ وجه به عواقب آن نمی‌ارزد.

آخر بازارها که دیگر بازار نیستند و از حدود یک ماه پیش به میادین جنگ تبدیل شده‌اند.

حال اگر تمام عواقب آن را به دیده منت می‌پذیرید، چاره‌ای نیست، حداقل با به همراه بردن سپر، کلاه‌خود و زره میزان جراحت‌ها را به کمترین میزان آن برسانید؛ به‌علاوه برای محکم‌کاری رعایت نکات ایمنی را نیز فراموش نکنید:

از آنجا که مقابل ویترین‌ها در قبضه مشتریان قوی هیکل قرار دارد، اگر احیانا جزو افراد ریزنقش هستید از تلاش برای دیدن ویترین خودداری کنید که ممکن است به قیمت از دست دادن جانتان تمام شود. اگر هم قد و بالای بلندتان همواره والده گرامی را وادار به قربان‌صدقه رفتن می‌کرده شانستان از گروه قبلی بیشتر خواهد بود، بنابراین پاورچین پاورچین و کاملا بااحتیاط به ویترین نزدیک شوید و بدون آنکه کسی از حضورتان باخبر شود تنها به یک سرک کشیدن و نگاه سطحی به اجناس بسنده کنید وگرنه موج سقلمه‌ها است که به سوی شما حواله خواهد شد. اگر چیزی باب میل خود نیافتید به سرعت نور از محل دور شوید و همین نکات را برای مغازه‌های بعدی هم رعایت کنید؛ به نفعتان است.

و اما داخل مغازه‌ها نیز آوردگاهی دیگر است که چیزی کمتر از خود بازار ندارد.

فروشنده‌هایی که تا یک ماه پیش که نه، دو هفته قبل مگس‌کش به دست، طول و عرض مغازه‌هایشان را به هم می‌دوختند حالا چند دقیقه‌ای از لحظه ورودت باید بگذرد تا با نیم‌نگاهشان بپرسند چه می‌خواهی؟ و تو پس از آنکه چندین بار با صدای بلند خواسته‌ات را گفته‌ای و او نشنیده حالا خروسک گرفتی و صدایت دیگر در نمی‌آید. اگر با هزار زحمت توانستی حرفت را به فروشنده بگویی همان‌جا معامله را جوش بده و به هیچ‌وجه فکر پرو کردن آن را هم به مخیله‌ات راه نده، چرا که برای ایستادن در امتداد قطار آدم‌هایی که برای پرو کردن این‌پا و آن‌پا می‌کنند حداقل باید نیم‌‌ساعت تا ۴۵دقیقه وقت اختصاص دهید... .