ما بیتقصیریم!
گیر سازمان بازرسی به ایرانخودرو
دیروز حسابی دلتنگ دوستان خودروساز خود به خصوص ایرانخودروییهای عزیز شده و پیدرپی لعنت بر خود میفرستادیم که چرا با توهمات و تنگنظریهای خود موجبات تیره و تار شدن روابط استراتژیکمان را با عزیزان مذکور فراهم آوردهایم که ناگهان فاکسی از رفقای بازرسمان در سازمان مربوطه به دستمان رسید با این مضمون که دوستان ایرانخودرویی به جای برآورده کردن انتظارات مشتریان داخلی، بر باد دادهاند همان انتظارات مذکور را.
دیروز حسابی دلتنگ دوستان خودروساز خود به خصوص ایرانخودروییهای عزیز شده و پیدرپی لعنت بر خود میفرستادیم که چرا با توهمات و تنگنظریهای خود موجبات تیره و تار شدن روابط استراتژیکمان را با عزیزان مذکور فراهم آوردهایم که ناگهان فاکسی از رفقای بازرسمان در سازمان مربوطه به دستمان رسید با این مضمون که دوستان ایرانخودرویی به جای برآورده کردن انتظارات مشتریان داخلی، بر باد دادهاند همان انتظارات مذکور را.
عکس: دنیای اقتصاد، حمید جانیپور
با رویت سطور پر از انتقاد فاکس ارسالی، ما که به شدت از مظلومیت و معصومیت دوستان ایرانخودرویی به تنگ آمده و چشمان کور شدهمان از شدت اشک دچار آبگرفتگی شده بود. کله خود را به درو دیوار تحریریه کوبیدیم و از فرط ناراحتی درازکش رو به قبله افتادیم. پس از برگشتن به حالت نیمهطبیعی، از نو شروع به از نظر گذراندن فاکس کذایی کردیم. در بند اول آن آمده بود، دوستان ایرانخودرویی، خدمات (بخوانید زحمات) پس از فروش را بیخیال شده و اندکی بیش از اندکی، مشتریان را پیچاندهاند. ظاهرا برخی دوستان عزیزمان در نمایندگیهای ایرانخودرو، به جای خدمات پس از فروش، زحمات پس از خرید را ارائه داده و بعضی جاها نیز، زیرآبی رفتهاند، بیمعرفتها!
البته یک زمان فکر نکنید رفقای نمایندگیما خلاف خاصی را مرتکب شده باشند، به هیچ وجه جان خودشان! وقتی کمی بیش از کمی از گارانتی عزیزان مشتری، استفاده غیرقانونی فرموده و اندکی موجبات نارضایتی ما و شما را فراهم آوردهاند. (البته ما که گاری هم نداریم ولی به هر حال هرچه در ایرانخودرو میگذرد یک جورایی به ما نیز مربوط است و هر جا پای دوستان ایرانخودروییمان در میان باشد، ما نیز خودمان را به زور قاطی میکنیم.)
اما بدتر از موضوع نارضایتی، اینکه مشتریان ایران خودرو نسبت به این شرکت بیاعتماد شدهاند. (البته اگر سابقا اعتمادی وجود داشته باشد که ما چیزی یادمان نمیآید!)
رفقای بازرس ما در سازمان مربوطه در بند دوم گیرنامه خود، دوستان ایران خودرویی را به وجود ایرادهای فنی و مهم در خودروهای تولیدیشان متهم کردهاند. هر چند که ما معتقدیم این وصلهها به هیچ وجه به عزیزان ما در این شرکت نمیچسبد! ولی احتمال میدهیم منظور از ایرادهای فنی و مهم، همان آتشسوزیهای پژو 405 و سمند، مصرف سوخت پرشیا و آلودهسازیهوا توسط جناب روآ ویا مواردی تو همین مایهها باشد. هر چند که به اعتقاد ما و البته دوستان ایران خودرویی، این چهار تا آتشسوزی و یکی دو لیتر بیشتر لمباندن بنزین توسط جناب پرشیا و کمی تا قسمتی آلوده کردن هوا توسط روآ، که دیگر این قدر سر و صدا و گیس و گیسکشی ندارد آن هم در این اوضاع توهمی! از طرفی دوستان ایران خودرویی به لحاظ احساس تعهدی که نسبت به زمین و هوا و بنزین و مشتری دارند مرحوم RD و وانتپیکان (البته نوع قدیمیاش) را از خط تولید اخراج کرده و برای 405 و سمند هم که فراخوان زدند بنده خداها! البته اینکه چرا عزیزان ایران خودرویی از همان اول سیستم سوخترسانی ایمنی را روی خودروهای مذکور مجروح سوار نکردند تا دیگر احتیاجی به فراخوان نداشته باشد، به ما اصلا ربطی ندارد. شما را
نمیدانیم البته!
از دیگر گیرهای رفقای بازرسمان در سازمان مربوطه مساله پیش فروش خودروهای ایران خودرو است. ظاهرا عزیزان، پول مربوطه جهت پیش فروش را از مشتریانی چون ما و شما (باز ما خودمان را قاطی کردیم) اخذ کرده به حسابشان واریز فرمودهاند منتهی احتمالا یادشان رفته است باید عوض پولهای دریافتی چیزی شبیه خودرو تحویل ملت دهند (مطمئن باشید فقط فراموش کردند وگرنه، هم شما میدانید هم ما که دوستان ایران خودرویی شهره خوش قولیشان در آفاق پیچیده است!) حالا همه اینها به کنار به گفته رفقای بازرسمان در سازمان مربوطه، ایرانخودروییهای عزیز، علاوه بر اینکه یادشان رفته خودرو تحویل مشتریان بدهند، ظاهرا سود ناشی از از فراموشی مذکور را هم هاپولی کرده و یک جورایی پیچاندهاند زرنگها! البته این موضوع گاهی اتفاق افتاده نه همیشه!
احتمالا منظورشان روآ است
بند آخر گیرنامه رفقای بازرسمان در سازمان مربوطه، به پایینآمدن کیفیت برخی محصولات دوستان ایرانخودرویی اشاره دارد. چون ما به قول عزیزان روابطعمومی، توهم داریم و از نگاه علمی و فنی پرتیم خیلی خودمان را در این بحث قاطی نمیکنیم. ولی حدس میزنیم در این مورد مشروحه باز هم پای روآ و تنی چند از اعضای گروهک پژو در میان باشد. البته فقط حدس میزنیم. این را هم در پایان داشته باشید که برخی عزیزان مالی در ایرانخودرو خوشسلیقگیهای شخصی را در هزینههای تحمیلی نفوذ داده، اعمال کردهاند. بیسلیقهها!
از ما نخواهید خیلی وارد بحث مذکور شویم، از شما چه پنهان حتی خود رفقای بازرس ما در سازمان مربوطه هم چندان خبری را از آن به بیرون درز ندادهاند. محافظهکارها!
در هر صورت هدف ما از این مطلب، تنها اطلاعرسانی بود و بس. امیدواریم دوستان ایرانخودروییمان به خصوص عزیزان روابطعمومی، گیرنامه بالا را از چشم کور شده ما ندیده و آنرا ناشی از توهمات ما ندانند.
ولی این را بدانند که این بار اگر قصد ارسال جوابیه و تکذیبیه و مصیبتنامه را داشتند به آدرس ما نفرستند؛ چون این دفعه پای رفقای بازرسمان در سازمان مربوطه در کار است و ....
ارسال نظر