منجی درونتان را آزاد کنید!

فرزاد زمانی

هر قدر که مشکلات فعلی شما جدی باشند، هر قدر نسبت به خود احساس بدی داشته باشید، هر قدر درد و رنج افسردگی جان و روحتان را رنجور و خسته کرده باشد، در درون شما توان و انرژی کافی برای آزادی از بند همه اینها وجود دارد!

از کودکی در گوشتان خوانده‌اند که آتش احساس و قدرت انگیزه‌ها و غرایز طبیعی (که عامل حمایت از خود در برابر خطرها، حفظ جان، خلاقیت و...) را خاموش کنید، حرف گوش‌کن باشید، آرام باشید و مطیع و فرمانبردار! در اطرافتان همه چنین زندگی می‌کنند و بیش از هر چیز در زندگی گوشه‌ای آرام و کنج خلوتی را جست‌وجو کرده‌اند. شما نیز هرگز مایل نبوده‌اید خودتان را در میان این جمع عافیت‌طلب انگشت‌نما کنید! این همان نیروی غریزی و خلاقی است که نیاکان ما را در مقابل بلایای طبیعی، حیوانات وحشی و طبیعت سرسخت حفظ کرد و منجر به ایجاد تمدن‌ها شد.

بدین ترتیب، به اقتضای این آرامش‌طلبی هزار و یک محنت و تحقیر را به جان خریده‌اید و به دروغ نام پذیرش واقعیات و اقتضائات بر آن گذاشته‌اید.

به هر میزان که آتش این غرایز و انرژی ذاتی را کور می‌کنید، زندگی شما از هیجان و لذت که همه شیرینی زندگی است، خالی می‌شود.

درک شرایط و وضعیتی که شما را ملزم به آزاد کردن این منجی درونتان می‌کند، موضوعی حیاتی است:

اگر قلبا مطمئن شده‌اید که شرایط خوبی ندارید! خودتان را به آن راه نزنید! قبول کنید که اوضاع خراب است! مشکل دارید و باید کاری بکنید!

مراقب بدنتان باشید! انقباض عضلات بدن، ناراحتی گوارشی، استرس و اضطراب، بی‌خوابی و بدخوابی نشانه‌های جدی هستند که نشان می‌دهند شما به شدت تلاش می‌کنید نیروی درونتان را خاموش کنید. این کار را متوقف کنید!

شرایطی را که نشانه فلج ذهنی شما هستند، دریابید. وقتی سیگار را با سیگار روشن می‌کنید، با قرص آرامبخش می‌خوابید و فقط برای آرامش اعصاب فورا پس از کار به خانه پناه می‌برید، قطعا بدانید که مشکلی دارید.

آماده شوید که برای نجات خودتان اقدامات عملی انجام دهید. هنگامی که وضعیت زندگی شما رضایتبخش نیست، کاملا منفعل می‌شوید، انگیزه هر تقلایی از شما سلب می‌شود و رکود زندگی شما را در بر می‌گیرد. ولی با سکون شما اوضاع ساکن نمی‌شود، بلکه به مراتب بدتر می‌شود. پس منتظر چه هستید!

دروغ‌هایتان را بپذیرید! هر وقت دیدید اوقاتتان با جملاتی مثل «باید چنین کنم...»، «دوست دارم چنان کنم...»، «من چنین و چنان کردم چون...» و مانند آن پر شده، بدانید دروغ‌ها شما را در برگرفته‌اند. دروغ گفتن را متوقف کنید! رو به آینه بایستید و به خودتان بگویید: «تا این لحظه انتخاب خودم بود که زندگیم رضایتبخش نباشد، اما از این لحظه انتخاب من چیز دیگری خواهد بود». برای آزاد شدن منجی درونتان لازم نیست چیز خاصی تهیه کنید، بخرید یا انجام دهید! کافی است در برابرش مقاومت نکنید، سرکوبش نکنید و به او توجه کنید. این یک آتش است! یک نیروی بی‌نظیر! خودش می‌داند با شما چه کند و چگونه خون، انرژی، لذت و هیجان را به زندگی شما برگرداند.