جان مینارد کینز
مردی که هیتلر را پیشبینی میکرد
متفکران کمی در اقتصاد این گونه مانند جان مینارد کینز بدعتگذاری کردهاند. او امروز ۶۲سال بعد از مرگش هنوز هم اقتصاد را دوقطبی کرده است. آیا دولت واقعا برای اینکه اقتصاد را به جهش درآورد، باید دخالت کند؟
مترجم: محبوبه رمضانی
متفکران کمی در اقتصاد این گونه مانند جان مینارد کینز بدعتگذاری کردهاند. او امروز ۶۲سال بعد از مرگش هنوز هم اقتصاد را دوقطبی کرده است. آیا دولت واقعا برای اینکه اقتصاد را به جهش درآورد، باید دخالت کند؟ جان میناردکینز حتی در شبکه ویدیویی یوتیوب، هم قابلدسترسی است. کینز حتی در حوزهای هم که توجهی به اقتصاد نداشته باشد، شناخته شده است. زیرا او به عنوان مخالف مکتب متفکران اقتصادی است که برای دولت صرفا نقش مراقب شبانه را تعیین کرده است. دولت نباید صرفا نقش مراقب و نگهبان را داشته باشد؛ بلکه باید گهگاه مداخله در امور اقتصادی هم داشته باشد. زیرا تقاضا مجموعه اقتصاد را هدایت میکند و دولت به آن تعلق دارد. کینز بود که موضوع گودالها را مطرح کرد. کینز انگلیسی از اینکه دولت باید صرفا و ضرورتا خود خریدار (اربابرجوع) شود، دفاع کرد. بنابراین بهتر آن است که مردم گودالها را بکنند و دوباره پر کنند تا اینکه به بیکاری اکتفا کنند، زیرا به هر حال این گونه تقاضا رونق میگیرد و تقویت میشود.
اتحادیهها در سطح جهان برای شفافسازی تقاضا هنوز هم در ۲۱آوریل، هر ساله به یاد سالروز مرگ وی شمعی را روشن میکنند.
او درخواست افزایش دستمزدها را یک اساس و بنیان علمی میداند. کینز خود از یک ناامنی فطری در اقتصاد صحبت میکند.
به نظر او تعادل در بازار کار به طور خودکار ایجاد نمیشود. یعنی همان چیزی که تا به امروز نظریه غالب دیگری تشریح کرده است.
برای کسب تعادل در بازار کار، دولت هم موظف است در کنار مصرفکنندگان خصوصی وارد عمل شود. براساس نظریه کینز، دولت باید در یک وضعیت اقتصادی نامناسب از طریق سفارشها مثلا سفارشهای عنوان شده ساختمانی، اقتصاد را حمایت کند. کسری هزینهها اصطلاحی است که مدتها دهان به دهان گشته است و احیانا کینز خود تحتتاثیر آن واقع نشده است. در یک وضعیت اقتصادی مطلوب دولت میتواند خود هزینهها را مثلا توسط افزایش مالیات بر ارزش افزوده تامین کند. این تصویر در سطح کارفرمایان هم باید مصداق داشته باشد آنها خود مسوولیتی را در قبال مجموعه اقتصاد به عهده دارند. از این جهت کارفرمایان نباید بنابر یک توصیه حتی در زمان بحران هم دستمزد کارمندان را کم کنند.
جان مینارد کینز، متفکر اقتصاد در سال ۱۸۸۳ در کمبریج متولد شد. پدر او خود یک استاد علوم اقتصادی بود. کینز فلسفه، تاریخ، ریاضی و اقتصاد را در کمبریج تحصیل کرد. وی ناشر «خبرنامه اقتصادی» و عضو کمیسیون مالی و ارزی هند بود. کینز در سال ۱۹۴۶ درگذشت.
اقتصاد به خوبی تعدیل شده
براساس نظریهای که کینز مطرح کرد اقتصاد به خوبی تعدیل شده باقی میماند و نباید افراط در هیچ جهتی وجود داشته باشد. احیانا کینز خود از چنین احتمالی میکاست. زیرا متخصص اقتصاد کلان بودن با اهمیتتر از پدر نظریه تقاضا بودن است.
به عنوان مثال، کینز خود در مذاکرات تاریخی شرکت میکند. در درجه اول آنچه که در سال ۱۹۱۹ در ورسای تعیین و مشخص شد، این بود که چگونه آلمانیهای از رقیب شکست خورده در جنگ جهانی اول عمل کردند و آلمان قبل از هر چیز چه میزان خسارت را به قدرتهای بزرگ باید پرداخت میکرد. متفقین تقاضای ۱۶۰میلیارد مارک کردند.
تفسیر کینز: قدرت پرداخت ۱۶۰ یا فقط ۱۰۰میلیارد مارک به احتمال عاقلانه در محدوده ممکنی قرار ندارد.
کسانی که معتقدند آلمان میتواند سالانه میلیاردها مارک بیشتری را پرداخت کند، میتوانند ادعا کنند که به عقیده آنها کدام کالای معینی از چنین پرداختی باید تامین شود و در کدام بازار باید این کالاها فروخته شود.
آنها سزاوار هیچ عقیدهای نیستند تا اینکه خود را دقیقتر بیان کنند و نتایجشان را از طریق اظهارات قابل درکی مورد حمایت قرار دهند.
بعدها کینز در یک سخنرانی علت و دلیل مهم بحران اقتصادی جهان را در دهه ۳۰ در آن چیزی دید که آدولف هیتلر را به قدرت آورد. کینز در برتون وودز هم به همراه حزب بود. بدین ترتیب کینز سیستم ارزی معتبر جهانی را در فواصل سالهای ۱۹۷۳-۱۹۴۴ به عنوان مدیر و رهبر انگلیسی مذاکره، ایجاد کرد. این سیستم خود به طلای پشتوانه دلار تکیه داشت و در واقع به طور موقت بانک جهانی و همچنین ذخیره ارز بینالمللی را خلق کرد. اما برای کینز این خود یک شکست بود.
هاری دکستر وایت، رقیب وقت کینز بود. او یک آمریکایی و رییس وزارت مالی آن دوران بود. او میخواست جایگاه دلار کشورش را تقویت شده بپندارد. نتیجه معلوم است. شفافیت دلار به عنوان ارز جهانی محرز شده بود. یک هیات اقتصاددان آمریکایی نقل کرد، ما در جنگ پیروز نشدیم تا اینکه حالا خود از یک جمع بانکداران اطاعت کنیم. آمریکاییان این چنین توانستند پول خود را مناسب و خودبسنده سازند و سیاست ارزی را تعیین کنند.
همه اعضای دولتهای دیگر باید خود را تنظیم میکردند تا در عدم تعادل دائمی جهانی مداخله کنند. کینز به خلق ذخیره ارزی رای داد. او آن را بنکور نامید. کینز در حال حاضر الگویی برای تمامی متخصصان جوان اقتصاد کلان است. او هرگز جایزه نوبل را دریافت نکرد؛ اما معروفیت جهانی وی برکسی پوشیده نیست.
منبع: اشپیگل آنلاین
ارسال نظر