گزارشی از وضعیت قیمت برخی از کالاها در فروشگاههای زنجیرهای
فروشگاههای پولخوار
اغلب افراد نسبت به فروشگاههای زنجیرهای سطح شهر انتظار خاصی دارند. آنها به امید ارزان بودن قیمتها پا به چنین مکانی میگذارند؛ چرا که مردم به فروشگاههای زنجیرهای به چشم یک مرکز خرید یا بورس کالا نگاه میکنند، در نتیجه تصور میکنند که قیمت اجناس باید نسبت به سایر فروشگاههای آزاد دیگر منصفانهتر باشد.
اغلب افراد نسبت به فروشگاههای زنجیرهای سطح شهر انتظار خاصی دارند. آنها به امید ارزان بودن قیمتها پا به چنین مکانی میگذارند؛ چرا که مردم به فروشگاههای زنجیرهای به چشم یک مرکز خرید یا بورس کالا نگاه میکنند، در نتیجه تصور میکنند که قیمت اجناس باید نسبت به سایر فروشگاههای آزاد دیگر منصفانهتر باشد.
اما خوب است هنگامی که پا در فروشگاههای زنجیرهای همچون شهروند و رفاه میگذارید، فکر ارزان بودن کالاها را از ذهن خود بیرون کنید؛ زیرا ممکن است با دیدن برچسب قیمتها، تصورات شما درست از آب در نیاید و حتی بعضی از قیمتها باعث شوکه شدن شما بشود.
در پی یک تماس تلفنی، شهروندی درخواست کرده بود تا از قیمتهای بسیار بالای لوازم صوتی و تصویری در فروشگاههای زنجیرهای گزارشی تهیه کنیم و این شد که تصمیم گرفتم در اولین فرصت برای تهیه گزارش به این فروشگاههای زنجیرهای بروم.
بعد از عبور از ورودیه فروشگاه با جمعیتی سرگردان روبهرو شدم که هر کسی به سویی میرفت و از داخل قفسهها اجناسی بر میداشتند و با کمی برانداز سرجایش میگذاشتند یا بعضی افراد هم در مقایسه بین دو کالا نمیدانستند که کدامیک را برای خرید انتخاب کنند.
با گذری سریع به قسمتی که لوازم خانگی نام داشت، وارد شدم. همه قفسهها و بیشتر فضای داخل سالن از لوازم صوتی و تصویری پرشده بود.
شروع به قدم زدن کردم تا لیستی از قیمت کالاها را تهیه کنم. قصد من فقط تحقیق بود؛ اما افرادی که از کنار من میگذشتند به قصد خرید آمده بودند که اکثرشان یکنگاه و یک شعار مشترک داشتند و آن هم نگاههای حیرتزده و شعارهایی شبیه به اینکه«چقدر گران است.»
مدتزمانی را که در فروشگاه سپری کردم به این نتیجه رسیدم که گامهای افراد بیشتر از دو حالت نیست: دستهای از افراد قدمهایشان را سریعتر بر میداشتند تا زودتر به قیمت مورد نظرشان برسند، دسته دیگر قدمهایشان را بسیار کند بر میداشتند؛ چرا که محو قیمتهای کذایی میشدند و نگاههایشان گواهی میداد که هضم برخی از رقمها که نقش قیمت را بازی میکردند، برایشان سخت شده است.
یکی از مشتریان به شخصی که همراهش بود، میگفت: «انگار باید کالایی را که از قبل برای خریدش نقشه کشیده بودیم، کنار بگذاریم و تنها به مقدار مبلغی که به همراه داریم، فکر کنیم تا ببینیم چه کالای مشابهی را با این مقدار پول میتوانیم خریداری کنیم.»
شاید همین تصورات درست یا نادرست افراد نسبت به قیمت کالاها علتی برای گفتن این حرفها باشد؛ چراکه از نظر افراد خرید از فروشگاههای آزاد خیابانی که در سطح شهر هم کم نیستند، بیحرف و حدیثتر از خرید از فروشگاههای بزرگ زنجیرهای است و به قول گفتنی ظاهر و باطنشان هم یکی است.
چیدمان، رنگ و لعاب لوازم خانگی در فروشگاههای زنجیرهای همان قدر که میتواند یک تصویر بسیار زیبا و جذاب را در چشمان شما ایجاد کند و سبب میشود که شما خودتان را در یک دنیایی از تکنولوژی مدرن لوازم صوتی و برقی تصور کنید، به همان اندازه تعجب و حیرت، قیمتهای بالای کالاها شما را هر دقیقه از این شوک زیبا خارج میکند.
برچسبهای قیمت همانند کالاها خودنمایی میکنند و حتی گاهی اوقات بیشتر از جلوه کالاها، جلبتوجه میکنند.
اما حالا، زمان فروش ویژه است و متصدیان فروش کالاها سعی دارند با هر ترفندی که شده با کلی تعریف و تمجید شما را برای خرید کالای موردنظرتان تسلیم کنند؛ ولی کمتر پیش میآید که شخصی تسلیم این همه اصرار شود؛ چرا که قیمتها در حدی هستند که حتی به طور ناخواسته مانع از خرید شما میشوند و توان مقابله و ایستادگی شما خودمختار و بیاختیار افزایش پیدا خواهد کرد.
قیمتها با فرازی بدون نشیب همراه است و در مقایسه قیمت یک کالا در فروشگاه نسبت به همان قیمت در بازار حداقل از دو هزار تومان گرفته تا حداکثر ۳۰۰هزار تومان قیمتها متفاوت است. حتی پیش میآید، در فروشگاه کالایی را با افزایش یک هزار تومان برای فروش عرضه میکنند.
اگر کسی از قیمتهای داخل بازار آگاهی داشته باشد، در این مکانها بیشتر به قیمتها خیره میشود و ماشینحساب ذهنش را برای عمل جمع و تفریق روشن میکند تا اینکه به شکل و شمایل لوازم نگاه کند.
در یک نظرخواهی از مشتریان فروشگاه در رابطه با قیمتها با این پاسخها روبهرو شدم:
بعضی از افراد این فروشگاهها را مانند یک نمایشگاهی میدانند که به جای خرید از آنها میتوان با خیال راحت قدم زد و از دیدن تمامی اجناس و کالاها لذت برد و اطلاعات لازم را درباره پیشرفت تکنولوژی به دست آورد و این گشت و گذار هیچ خرجی هم نخواهد داشت.
دسته دیگری از افراد بیان میکردند که بعضی از کالاهای این فروشگاهها به خاطر قیمتهایشان بیشتر جنبه تزیینی دارند و نه چیز دیگری.
عدهای دیگر اظهار میکردند که اگر کسی قصد خرید لوازم صوتی و تصویری را داشته باشد، باید با جیبی پر از پول به این مکان بیاید و خود را از قبل برای روبهرو شدن با این قیمتها آماده کند.
متصدیان فروش هم برای این سوال که چرا برخی از کالاها آنقدر گران هستند، پاسخهای متفاوتی میدانند. جوابهایی مانند: «قیمتها همینه»، «قیمتها اتفاقا مناسبه»، «ما از کمی یا زیاد بودن قیمتها خبری نداریم»، «هرکسی که پولشو داشته باشه میخره» و...
خلاصه اینکه این مساله از سوی مشتریان ثابت شده که برای خرید کالا به خصوص لوازم صوتی و تصویری از فروشگاههای بزرگ زنجیرهای باید دسته تراول یا جیبی پر از پول به همراه داشته باشید تا حداقل خجالتزده تصمیمی که برای خرید گرفتهاید، نشوید.
زیرا پول شرط اول ورود شما به فروشگاه برای خرید است البته با سرزدن به فروشگاهها و نظاره قیمتهای لوازم صوتی، تصویری و برقی بیشتر متوجه منظور ما خواهید شد که چه مقدار پول را به همراه باید داشته باشید؛ اما بعضی از بخشهای فروشگاه مانند توزیع مواد غذایی از قیمتهای منصفانهتر و مناسبتری برخوردار است؛ زیرا به همان مقدار که تنوع در محصولات زیاد است، قیمتها هم بسیار متفاوت است و محصول موردنظر را میتوان با هر قیمتی خریداری کرد.
برای خرید لوازمخانگی (صوتی، تصویری و برقی) میتوان به مراکز فروش یا بهتر است بگوییم همان محل بورس کالاها بروید و حداقل، کالایی را با سود کمتر برای فروشنده و با مبلغ قابل قبولتری خریداری کنید.
ارسال نظر