کین و مهر در رابطه آلمانیها و ترکها
در سالهای ۱۹۶۰، یکی از روزنامههای ترکیه عکس بزرگی از رفتگر میان سالی چاپ کرده بود که در آن رفتگر به تیر سیمانی چراغ برق تکیه داده بود، سیگاری بر لب داشت و دسته بلند جارویش که به شانهاش تکیه داشت از قدش بلندتر بود و مخصوصا طوری چاپ شده بود که از کادر عکس هم بیرون زده بود. در شرح عکس نوشته شده بود، حقوق این هموطن که در شهر هامبورگ به جاروکشی اشتغال دارد از دو برابر حقوق نخستوزیر ترکیه بیشتر است.
در طول دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ پای کارگران ترک، بعد از ایتالیاییها، اسپانیاییها، یونانیها، یوگوسلاوها و ... به آلمان باز شد. آلمانیها برای بازسازی ویرانیهای جنگ جهانی دوم، سخت نیازمند کارگران نیمه ماهر بودند.
این کارگران به کارهایی میپرداختند که خود آلمانیها رغبت چندانی به انجام آنها نشان نمیدادند. به این کارگران خارجی، که برای انجام کار معین و مدت مشخص به آلمان رفته بودند، «کارگر مهمان» میگفتند و کشور میزبان هم طبیعتا حضور آنها را موسمی و موقت تلقی میکرد. کارگران مهاجر عمدتا در فعالیتهای خدماتی فعالیت میکردند، از نظافت معابر گرفته تا شستوشوی ساختمانها و شیشهها و پنجره ساختمانهای مرتفع.
اما فرقی که «مهمانان» ترک با سایر «مدعوین» پیدا کردند این بود که کارگران اروپایی بعد از اتمام قراردادهایشان به وطن بازگشتند، ولی مهمانان ترک، نه فقط حاضر به ترک «مهمانی» نشدند، بلکه بعد از مدتی بنا بر ضرورتهای انسانی و اجتماعی اجازه یافتند اعضای خانواده و اهل بیت را نیز به نزد خود فراخوانند. این گروه از مهاجران ترک غالبا از طبقات پایین اجتماع و عمدتا از اهالی شرق آناتولی و مناطق روستایی بودند و گفته میشود بسیاری از آنها قبل از سفر به آلمان حتی شهرهای کوچک مجاور روستایشان را هم ندیده بودند، چه رسد به شهرهای مرکزی بزرگی مانند آنکارا و استانبول.
این جمعیت تازه وارد نه فقط با معیارهای زندگی در یک جامعه شهری اروپایی ناآشنا بود بلکه شکل و ظاهر آنها نیز تعجب و حیرت آلمانها را بر میانگیخت.
به تعبیر یک نویسنده ترک:
«این مهاجرین مانند مسافران یک سفینه فضایی بودند که در یک سیاره ناشناس فرود آمده باشند. زیرا همانقدر که مسافران از دیدن عجایب محیط و منظر سیاره ناشناس در تحیر بودند به همان میزان هم اهالی محل از مشاهده هیأت ظاهری و نحوه رفتار و کردار این مسافران به حیرت و هراس افتاده بودند.» بعد از مدتی، آنگاه که پای ترکها به تدریج به اماکن عمومی و محلهای گذران اوقات فراغت باز شد، با مقاومت و اعتراض شدید آلمانها مواجه شدند. آنان حاضر نبودند حضور ترکها را در کنار خود و در سر میزهای مجاور تحمل کنند و غالبا به عنوان اعتراض، دستهجمعی محل را ترک میکردند. از این رو لوحهای در برابر درهای ورودی این قبیل اماکن میآویختند که در آن بهطور مودبانه از پذیرایی از مشتریان ترک پوزش میطلبید.
این رفتارها، البته بعدها با دخالت مراجع قانونی، متوقف شد اما یکسره از میان نرفت. با وجود این، مهاجران ترک، که اینک نسل سوم آنها به عرصه رسیده است، نتوانستند چنانکه باید در جامعه آلمان جذب شوند.
از دلایل عدم جذب مهاجران ترک در جامعه آلمان، علاوهبر مغایرتهای بسیار شدید فرهنگی و تعلقات قومی، یکی هم قوانین کشور میزبان بوده است که کسی به صرف تولد در آن کشور تبعه آلمان شمرده نمیشود.
در نتیجه، در طول ۳۰ - ۴۰سال گذشته، سه نسل متوالی از ساکنان دائمی در آن کشور به عرصه رسیدند که فاقد تابعیت کشور بودند. اما این جمعیت چند میلیونی، خودبهخود از حقوق شهروندی، مانند بهداشت، مسکن و آموزشوپرورش بهرهمند میشدند.
به قرار آمارهای رسمی، در سال ۲۰۰۴، ۳۶درصد شهروندان ترک، بهرغم آنکه در آلمان به دنیا آمدهاند و به طور دائم در آن کشور زندگی میکنند فاقدتابعیت آلمان هستند.
در سال ۲۰۰۰، پارلمان آلمان قانونی تصویب کرد که براساس آن به آن دسته از فرزندان مهاجرین که در آلمان متولد شدهاند تابعیت کشور داده شد. اما چون کشور آلمان «تابعیت دوگانه» را نمیپذیرد، بنابراین دارندگان این نوع تابعیتها، که به اعتبار تولد در آلمان از والدین خارجی از آن برخوردار میشوند، میان سنین ۱۸ تا ۲۳سالگی باید یکی از دو ملیت آلمانی یا پدری را انتخاب کنند و از دیگری برای همیشه چشم بپوشند. با این حال نباید جامعه ترک آلمان را، که جمعیت آن را حدود ۸/۲میلیون نفر برآورد میکنند، یکسره خارج از جریان زندگی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی آن کشور دانست.
نه تنها ترکهای مهاجر موفق شدهاند تاریخ و فرهنگ سرزمین اجدادی خودشان را در آلمان بشناسانند، بلکه بسیاری از ترکهای نسل دوم وسوم توانستهاند در عرصههای سینما، ورزش، موسیقی و ادبیات بدرخشند و افتخاراتی برای آن کشور کسب کنند.
بسیاری از ترکها در قلمروهای سیاسی و فعالیتهای اجتماعی حضور چشمگیر دارند. آمارها حاکی از آن است که ترکها معمولا از حزب «سوسیال دموکرات» آلمان جانبداری میکنند و عده قابلملاحظهای از آنها اکنون در پارلمانهای فدرال و ایالتی و محلی عضویت دارند. نقش مهاجرین ترک در عرصههای صنعت و تولید آلمان همواره مورد ستایش مقامات رسمی آن کشور بوده است. بهطور مثال در سال ۲۰۰۰، رمضان چاوش اوغلی، یکی از مهاجرین نسل اول، در مراسم دریافت پلاک تقدیر از گرهارد شرودر، صدر اعظم وقت آلمان، به عنوان «موفقترین کارفرمای سال» گفت: «۳۰سال پیش در این کشور حمال بودم. حالا در کارگاههای لباسدوزی من ۲۰۰۰نفر به کار مشغولند. به خود و این کشور میبالم.»
ارسال نظر