مذاکره با گروه ۱+۳
حتما در زندگی روزمره خود برایتان پیش آمده است که کسی یا کسانی شما را سینجین کرده باشند.
حسین درویشی
حتما در زندگی روزمره خود برایتان پیش آمده است که کسی یا کسانی شما را سینجین کرده باشند. بله، امروزه من هم سینجین شدم!! البته لازم به ذکر است که من ظاهرا با گروه ۱+۳ بانک صنعت و معدن بندرعباس به مذاکره نشسته بودم. اما این مذاکره بیشتر شبیه اثبات جرم کردم بود تا مذاکره و حل مشکلات....!! گفتوگوها چنان صورتی به خود گرفته بود که برای چند لحظه احساس کردم که از سوی موساد محاکمه میشوم!! زیرا با یک نگاه به رفتار و گفتارشان منفی بودن افکار گروه را به راحتی میشد تشخیص داد...! من در یکطرف میز کنفرانس و گروه چهار نفره در آن سوی میز محاکمه را آغاز نمودند!! و اما در روبهروی ما تختهسفید کوچکی آویزان بود که یکی از افراد گروه با ماژیکی تیره و خشن به سوی تخته شتافت و با ۴خط عمودی و افقی کروکی محل اجرای طرح را ترسیم کرد تا ۴ دستگاه ماشین تزریق و ۲ ماشین ورقساز را با طول کمتر از ۱۰ متر و عرض کمتر از ۳ متر در سولهای به مساحت ۵۶۰ متر مربع اسکان دهد. اما با ترسیم ۴ دستگاه چنان تختهسفید را با جان و دل سیاه نمود که نه تنها جا برای ۲ دستگاه ورقساز باقی نماند، بلکه سوزنی هم به زمین نمیرسید!!. آیا در ۵۶۰متر مربع نمیتوان این دستگاهها را چید؟!! راستی نگفتم برای چه محاکمه میشدم! چون میخواهم کارخانهای را راهاندازی کنم که نه تنها در داخل کشور، بلکه در کشورهای همسایه هم همتا ندارد!. چون میخواهم بیش از ۳۷نفر اشتغالزایی ایجاد کنم! چون سرمایهای هرچند ناچیزم را به جبلعلی نبردم!. چون میخواهم صنعتی را در منطقه ایجاد کنم و برای میهنم افتخار باشم! چون میخواهم به جای دلالبازی و خارجنمودن سرمایه از کشور ارز وارد کنیم؛ هرچند کم هم باشد، اما از گفتوگوهای این محاکمه دریافتم که گروه آرزو داشتند بهجای ۵۶۰متر مربع سوله ۵۶متر بود! و بهجای تولید ۱۲۰۰۰۰عدد در سال ۱۲عدد کارشناسی میشد! و باز آرزو داشتند قیمت تمامشده تولید بیشتر از وارداتی آن تمام میشد. و دوباره آرزو داشتند کارگران افغانی را بر ایرانی ترجیح دهم! و صد بار آرزو داشتند که امثال من هیچگاه پیدا نمیشدند! و اما این پافشاری آنها بر این موارد بود که بنده را ناچار کرده است تا من و امثال من چنین فکر کنیم، البته غیر از این هم نیست و حال با این آرزوها در نظر دارند ۷ ماه سرگرداننمودن مجموعهای صنعتی و عملکردهای غیراصولی و نامسوولانه خود را برای خود و افکار عمومی توجیه نمایند؛ زیرا خود خوب میدانند که کارشناسان بانک عامل معقول نیست در قشم طرحی را تایید و مصوب نمایند و باز همان بانک و همان کارشناسان و همان طرح را بعد از گذشت چند روز در بندرعباس غیره مصوب و غیرتوجیهی قلمداد میکنند! و با زسخنان هر روز خود را فردا منکر شوند و در جواب بگویند این موارد تنها در مورد بانک صدق نمیکند، بلکه در مورد بیشتر جاهای این مملکت و از ما بزرگترها چنین است پس بر ما ایرادی وارد نیست!!!. آیا یکی از شعارهای اصلی دولت نهم دفاع از تولید و اشتغالزایی نمیباشد؟ آیا رییسجمهوری محبوب بر پاسخگویی مدیران مصر نیستند پس چرا مدیران بانک عامل چنین عمل میکند؟! مگر قانونی غیر از قانون دولت محترم بر آن حاکمیت دارد؟!! و اما در پایان تنها میگویم کلید همه مشکلات صداقت است که امیدوارم همه دارای چنین کلیدی باشند.
ارسال نظر