مواظب دستفروشها باشیم
داغ داغ بفرما!
اینجا تهران است. کلان شهری پرجمعیت با مشاغلی متفاوت. کارمند و کارگر، تحصیلکرده و بیسواد؛ خلاصه از هر قشری که فکرش را بکنید در این شهر جمع شدهاند و مشغول زندگی کردن هستند.
اینجا تهران است. کلان شهری پرجمعیت با مشاغلی متفاوت. کارمند و کارگر، تحصیلکرده و بیسواد؛ خلاصه از هر قشری که فکرش را بکنید در این شهر جمع شدهاند و مشغول زندگی کردن هستند.
هر کس به هر راهی در این آشفته بازار اقتصاد سعی میکند تا از پس مخارج زندگیاش سربلند و پیروز برآید. در کنار مشاغل مختلفی که افراد مشغول به انجام آنها هستند، یکسری مشاغل کاذب نیز وجود دارند. در حالی که این گونه مشاغل هیچ پشتوانه و آینده مناسبی هم ندارند، اما عدهای با تن دادن به این گونه کارها سعی بر غلبه کردن به غول مخارج سرسامآور زندگی روزمرهشان دارند.
نمیدانم تا به حال توجهی به فروشندگانی که با چرخهای تافی اقدام به عرضه مواد خوراکی میکنند، داشتهاید. همان کسانی که از ساعات اولیه روز تا پاسی از شب در خیابانهای پرجمعیت و اطراف پارکها و مراکز تفریحی پرسه میزنند و مشغول فروش کالاهایشان هستند.
بابا رحمت یکی از همین افراد است. او هر روز ساعت 9 صبح تا حدود 10 شب سر خیابان محل سکونت ما پاتوق میکند تا بتواند باقالیهایی را که روی همان چرخ تافیاش پخته است، بفروشد. جلوتر میروم تا با او صحبت کنم.
سلام
سلام جوان
بابارحمت چند سال داری و چند وقت است که به این کار مشغولی؟
چیزی حدود 65 بهار از عمرم میگذرد و از 18سالگی که به تهران آمدم با همین چرخ روزی خانوادهام را از خداوند گرفتهام.
چرا به سراغ کار بهتری نرفتی؟
سالها پیش که به تهران آمدم هیچ کسی را در این شهر نداشتم و از آنجایی که نه حرفهای داشتم و نه سواد درست و حسابی هیچ کاری پیدا نکردم تا اینکه بعد از گذشت چند روز هنگامی که داشتم از خیابان عبور میکردم، چشمم به یکی از همولایتیهایم افتاد که مشغول همین کار بود. او بود که با خرید این چرخ مرا وارد این کار کرد و من هم تا امروز با فروختن این گونه مواد خوراکی کسب درآمد کردهام.
جنسهایت را از کجا میآوری؟
بستگی به نوع محصولی دارد که بخواهیم آن را بفروشیم. الان که هوا سرد است و مردم به دنبال تغییر ذائقه با خوردنیهای گرم هستند، به سراغ فروش لبو و باقالی پخته آمدهام. اگر بخواهم لبو بفروشم، باید از میدان ترهبار خام آن را تهیه کنم و اگر هم باقالی باشد از خیابان مولوی باقالی خشک شده را خریداری میکنم و پس از پختن آنها را میفروشم.
از کارت راضی هستی؟
دیگر از این حرفها گذشته است که بخواهم از کار راضی یا ناراضی باشم. در این شهر کسی به هر طریقی که میتواند باید پول در بیاورد تا بتواند از عهده مخارج زندگیاش برآید. ما هم که درس نخواندیم و کار دیگری بلد نیستیم مجبوریم صبح تا شب در این هوای سرد منتظر بمانیم تا روزی زن و بچههایمان را در بیاوریم.
درآمدت چقدر است؟
خدا برکت بدهد. معمولا روزی 15 تا 20هزار تومان؛ به شرطی که باران و برف اجازه کاسبی بدهد.
تا به حال هیچ نهادی از کار کردنت نسبت به این شکل جلوگیری کرده است؟
البته ماموران سد معبر شهرداری هر روز ما را از کار کردن منع میکنند و ما مجبوریم تا همیشه در حال پرسه زدن در خیابانهای شهر باشیم.
ولی من هر روز شما را در این جا میبینیم.
بله، ماموران شهرداری چند وقتی است که به خاطر سن زیادم کاری با من ندارند؛ اما دیگر همکارانم را همیشه از ایستادن در این مکان منع میکنند.
تقریبا همه کسانی که مثل شما کار میکنند قیمتهای مشخصی برای محصولاتشان دارند. این کار چگونه صورت میگیرد؟
هر روز حدود ساعت 6صبح که برای خرید مواد اولیه راهی بازار میشویم، همدیگر را میبینیم و در همان جا است که بر سر قیمتها به توافق میرسیم.
بیشتر در چه مناطقی فعالیت میکنید؟
خیابانهای پرجمعیت و کنار پارکها بهترین مکان برای کار ما است. هر کجا که جمعیت زیادی در رفت و آمد باشد، یکی از ما در آن جا حضور داریم. البته هر چند نفر یک خیابان را پاتوق میکنند و دیگر کسی حق ندارد در آنجا کار کند.
تغییر ذائقه به قیمت بیماری
بیش از 90درصد از مواد خوراکی که به دست اینگونه افراد؛ یعنی کسانی که با چرخهای تافی اقدام به عرضه محصولاتی نظیر باقالی، لبو، شلغم و... میکنند، غیربهداشتی است و مراحل تولید و طبخ آنها دور از چشمهای حساس وزارت بهداشت صورت میگیرد؛ به همین دلیل وزارت بهداشت با همکاری شهرداری اقدام به جمعآوری اینگونه افراد میکند.
دکتر قاسمی معتقد است: استفاده از مواد خوراکی که به دست اینگونه افراد عرضه میشود، هیچگاه از لحاظ بهداشتی مورد قبول نیست و میتواند خطرات بسیار جدی را برای سلامت انسان داشته باشد.
در برخی موارد دیده شده که با مصرف چنین محصولاتی افراد دچار مسمومیتهای بسیار خطرناکی شدهاند؛ چرا که هیچ نظارتی از سوی مراجع ذیربط بر فعالیت آنها نیست و معلوم نیست که در تهیه محصولاتشان تا چه حدی بهداشت رعایت شده است.
در نتیجه با این تفاسیر دیگر فکر نمیکنم استفاده از خوراکیهای آنها صلاح باشد و افرادی که توان طبخ چنین موادی را در منزل ندارند، میتوانند با مراجعه به مکانهایی که از سوی وزارت بهداشت دارای مجوز هستند، تغییر ذائقه بدهند و بدون هیچگونه تهدیدی برای سلامتیشان از طعم خوشمزه چنین مواد خوراکی لذت ببرند.
دکتر قاسمی میگوید: به نظر من سلامتی و تندرستی بهترین نعمتی است که خداوند به بشر اهدا کرده است، پس با کمی دقت در استفاده از انواع مواد خوراکی که هر کدام به گونهای برای رساندن انواع ویتامینها و موادمغذی برای بدن امری اجتنابناپذیر هستند، میتواند انسان را همیشه سالم و سرحال نگاه دارد. به طور کلی با پرداخت مبلغی بیشتر از قیمت دستفروشها افراد مختلف میتوانند با خیالی آسوده و آرامش خاطر به سلامتی خود و جامعه کمک کنند.
از آنجایی که بیشترین مشتریان دستفروشان مواد خوراکی دانشآموزان و افرادی در سنین زیر ۱۵سال گزارش شده است، بنابراین به خانوادهها باید هشدار داد تا با جلوگیری از استفاده فرزندانشان از چنین مواد خوراکی آنها را که در معرض خطرات بیشتری هستند، یاری کنند تا دچار حادثههای تلخ برای گذراندن تنها لحظاتی کوتاه نشوند و با دادن آموزشهای لازم به آنها بقبولانند که باید از چه مراکزی اقدام به تهیه مایحتاجشان بکنند.
ارسال نظر