پیگیری یک تماس مسوولان، قنات و فاضلاب را تشخیص ندادند
آپارتمانی در آب
ساعت ۱۱صبح بود که تلفن بخش راهنمای روز به صدا درآمد و آن طرف خط آقایی با صدای گرفتهای گفت: «خانم خواهش میکنم به دادم برسید،؛ تمام وسایل زندگیام روی آب است، لطفا به آدرسی که خدمتتان میدهم، بیایید تا از وضعیت اسفناک ما گزارشی تهیه کنید تا شاید مسوولان از طریق مطبوعات به مشکل ما رسیدگی کنند».
ساعت ۱۱صبح بود که تلفن بخش راهنمای روز به صدا درآمد و آن طرف خط آقایی با صدای گرفتهای گفت: «خانم خواهش میکنم به دادم برسید،؛ تمام وسایل زندگیام روی آب است، لطفا به آدرسی که خدمتتان میدهم، بیایید تا از وضعیت اسفناک ما گزارشی تهیه کنید تا شاید مسوولان از طریق مطبوعات به مشکل ما رسیدگی کنند».
عکس: نسیم گلی
ساعتی بعد من به همراه عکاس روزنامه به آدرسی که آن شخص داده بود (خیابان شریعتی، خیابان معلم، کوچه نجیبینیا) رسیدیم.
در بین راه فکر میکردم که با آپارتمان نوسازی روبهرو خواهم شد یا حداقل با یک محلهای که بافت مسکونی آن جدید و نوساز است. اما هنگامی که کوچه نجیبینیا را پیدا کردیم و یک نگاه اجمالی به آن انداختم کاملا توی ذوقم خورد؛ چرا که هیچ خبری از آپارتمانهای نوساز و بافت جدید نبود، تا جایی که چشم کار میکرد آپارتمانهایی دیده میشدند که قدمت چندین ساله با ظاهری ناآراسته داشتند
و آپارتمانها به طور نامنظمی در کنار یکدیگر قرار گرفته بودند.
کوچه نجیبینیا هزار تویی بود که متر به متر، به کوچه دیگری راه پیدا میکرد، به همین دلیل حدود ۱۰دقیقه بود که ما به دور خودمان یا بهتر به دور کوچههای این هزار تو میگشتیم تا پلاک مورد نظر را پیدا کنیم، بالاخره موفق شدیم و در زدیم. در این حین یکی از همسایگان در اطراف آن آپارتمان ما را دید و گفت: «برای تهیه گزارش به اینجا آمدهاید؟» و هنگامی که جواب مثبت ما را شنید، گفت: قبل از شما، خیلیهای دیگر آمدند ولی هیچکاری نتوانستند بکنند».
اینجا بود که به یاد صحبتهای آن آقا افتادم که میگفت: «شاید شما بتوانید کاری کنید که مشکل ما حل شود». در این هنگام خانم جوانی که بچه خردسالی در بغل داشت در را باز کرد و بعد از معرفی خودمان وارد ساختمان شدیم و با راهنمایی آن خانم به طرف طبقه همکف ساختمان رفتیم. وقتی وارد پاگرد راهرو شدیم، طبقه همکف پنج پله پایینتر از سطح حیاط بود. با دیدن آن وضعیت، هر دویمان شوکزده شدیم.
آب، طبقه همکف را تا ارتفاع ۴۰سانتیمتر شاید هم بیشتر فرا گرفته بود به طوری که پله آخر تا زیر پله دوم کاملا در آب فرو رفته بود و وسایلی بودند که روی آب شنا میکردند، هر از گاهی هم بوی تعفنی به مشام میخورد. وقتی از پنجره نورگیر حیاط به داخل آن واحد مسکونی نگاه کردم، وسایلی مانند میز، صندلی، گلدان و ... را دیدم که تا کمر در آب فرو رفته بودند.
وقتی پرسیدم که این اتفاق دقیقا چه زمانی رخ داده؟ خانم جوان گفت: اوایل مرداد ماه بود که متوجه شدیم چاه گرفته است و آب را به سختی دفع میکند و به همین علت چند دفعه افرادی که حرفهشان چاهبازکنی بود به اینجا آمدند و چاه را باز کردند. اما مشکل پایان نگرفت و دوباره تکرار شد. شخصی که در طبقه همکف ساکن بود، متوجه نشت آب از پشت کابینتهای آشپزخانه شده بود و حدس میزد که حتما لوله آب ترکیده و این نشت مربوط به آن است و همین موضوع باعث شد تا از یک لولهکش بخواهیم بیاید تا کف زمین آشپزخانه را بکند.
هنگامی که زمین آشپزخانه را میکند متوجه شدیم که ایراد کار از لوله آب نیست، زیرا لوله سالم بود ولی آبی بود که قل میزد و خارج میشد و فهمیدیم این نشتی مربوط به قناتی است که از زیر خانهها عبور کرده است.»
یکی دیگر از ساکنان، مردی جوان بود که اظهار میکرد در این منطقه دو قنات وجود دارد. به گفته او یکی از آن دو قنات در سال 1365 کور شده اما قنات دیگر هنوز جاری است و درصد زیادی از آپارتمانهای مسکونی و واحدهای تجاری این منطقه به روی این قنات قرار گرفتهاند که اکثر آنها هم کم یا زیاد مانند ما با این مشکل دست و پنجه نرم میکنند. او در میان صحبتهایش به ساختمانی که دیوار به دیوار ساختمانشان واقع شده بود، اشاره کرد و گفت: که آب، طبقه همکف آنها را به ارتفاع 70سانتیمتر گرفته است.
شخص ساکن در این طبقه با اینکه جایی را به غیر از خانه خود نداشت، ترجیح داد تا در محل کار خود زندگی کند تا در یک خانهای که حکم دریاچه را دارد. اما سه طبقه دیگر خالی از سکنه نیست و سه خانواده در حال زندگی کردن هستند. در نگاه خانم جوان میتوانستم اضطراب را به وضوح ببینم زمانی که با نگرانی بیان میکرد که شبها با چه ترس و لرزی میخوابد و فرزندش را در آغوشش میگیرد و مدام فکر میکند هر لحظه امکان دارد ساختمان فرو بریزد و در زیر آوار جانشان را از دست بدهند.
در این میان آقای سخایی، ساکن طبقه همکف میگوید: ما چند دفعه به وسیله پمپ، آب را تخلیه کردیم و حتی در طی یک مرحله 170هزار لیتر آب خارج کردیم و هزینه همین یک بار 400هزار تومان شد اما نکته جالبی که بود، پر شدن فضا از آب بعد از 30دقیقه پس از تخلیه آب بود که میزان آب نیز دوبرابر شد.
به گفته ساکنان این محله طی دو ماه گذشته، مشکل دیگری که به وجود آمده است، مخلوط شدن آب فاضلاب با آب خروجی از قنات است که سبب ایجاد بوی نامطبوع در این ساختمان و کوچه شده است.
از آنها سوال میکنم که برای حل این مشکل به کدام سازمانها مراجعه کردهاید که یکی از آنها میگوید به سازمان آتشنشانی، شهرداری منطقه هفت و سازمان آب و فاضلاب مراجعه کردهاند که هر کدام از این سازمانها با دادن جوابهای سربالا، رفع این مشکل را از سر خود باز کردهاند.
آتشنشانی به ساکنان این ساختمان گفته که شهرداری به ما اجازه انجام این نوع عملیات را نمیدهد؛ چرا که به علت وجود قنات در این منطقه، تخلیه آب در این ساختمان یا هر جای دیگر بیفایده بوده و کارساز نخواهد بود.
علیرضا مهدیزاده، یکی دیگر از ساکنان این ساختمان میگوید: هنگامی که ماموران شهرداری برای بررسی به آنجا آمدند، در پایان بررسیهای خود گفتند که این آب مربوط به چاه فاضلاب است و به قنات ربطی ندارد!
البته همه ما از تعجب مانده بودیم که آبی که مانند اشک چشم تمیز و بیبو است، چطور ممکن است که آب فاضلاب باشد. به گفته ساکنان البته آنها با این جواب قانع نشدهاند و طی درخواستهای مکرر از شهرداری خواستار شدند تا بار دیگر برای انجام بررسی های لازمه بیایند و در آخر ماموران شهرداری پذیرفتند که این آب قنات است نه آب فاضلاب. اما آنها با آوردن بهانههایی مختلف مانند سردی هوا و نبود بودجه کافی برای این عملیات، هیچ اقدامی نکردند.
و تا الان که شش ماه از این ماجرا میگذرد، هنوز به این وضعیت غیرقابل تحمل رسیدگی نشده است. البته در این میان شهرداری یک لطف هم که کرده و آن اینکه یک پمپ آب دست دوم به ساکنین این ساختمان هدیه کرده است!
البته جالب است بدانید شهرداری، ادارهای که حامی پاکیزگی و نظافت هر منطقه است، راهحلی برای جداسازی آب فاضلاب از آب قنات این ساختمان ارائه کرده است و آن هم ریختن آب فاضلاب به داخل جوی کوچه است!
خندهدار و جالب است که شهرداری منطقه هفت، چنین پیشنهادی برای حل این مساله ارائه داده است.
با این تفاسیر ساکنان این ساختمان بعد از کملطفی شهرداری تصمیم گرفتند تا نامهای با وصف اوضاع پیشآمده به همراه یک CD که نشاندهنده آبگرفتگی طبقه همکف است برای دفتر ریاستجمهوری و شورای شهر بفرستند؛ اما دریغ از یک نیمنگاه یا یک تماس چند دقیقهای. واقعا جای تاسف دارد، خانهای که هر لحظه امکان دارد فرو بریزد و خسارات جانی بدهد، مورد توجه هیچ یک از مسوولان ذیربط واقع نشده است.
ارسال نظر