کتابپایان جنگ جهانی که ما میشناسیم
دکترین شوک؛ ظهور سرمایهداری مصیبتبار
طی چند دهه گذشته بسیاری از ایدهها و نظریههایی که نخستینبار از سوی تئوریسینهای چپ رادیکال مطرح شدند، کارکرد خود را در نظامهای دست راستی پیدا کردند.
نویسنده: نائومی کلین
طی چند دهه گذشته بسیاری از ایدهها و نظریههایی که نخستینبار از سوی تئوریسینهای چپ رادیکال مطرح شدند، کارکرد خود را در نظامهای دست راستی پیدا کردند. برای مثال لنین اعتقاد داشت که بشر در موقعیت آشوب و دگرگونیهای فاجعهبار سریعتر از هر زمان دیگری پیشرفت میکند و حال این ایده که پیشرفت اقتصادی از طریق نابودی کامل جوامع قابل دستیابی است، به یکی از محورهای پیشبرد پروژه بازار آزاد نئولیبرالها تبدیل شده است.
پیشرفتهای اقتصادی به شیوه اتحاد جماهیر شوروی میراثی از نابودی بشری و اکولوژیک از خود باقی گذاشته است و در همین حال سیاستهای نئولیبرالی نیز در بسیاری از کشورها نتایج نسبتا مشابهی به بار آورده است. اما در حالی که اعتقاد مارکسیستی نسبت به طرح و برنامهریزری مرکز محور هر روز بیش از گذشته رنگ میبازد، اعتقاد متعصبانه به سیاستهای بازار آزاد مقبولیت و مشروعیتی روزافزون پیدا میکند.
بسیاری از کارشناسان و نویسندگان به ویرانههایی که پیامد تحمیل سیاستهای بازار آزاد در اقصینقاط جهان بودهاند، اشاره کردهاند. در آفریقا، آسیا، آمریکای لاتین و اروپای شرقی، خصوصیسازیهای کورکورانه و تحمیل تغییرات ساختاری منجر به رکود اقتصادی و فروپاشی اجتماعی در ابعاد وسیع شده است.
«دکترین شوک» که تازهترین و مهمترین کتاب نائومی کلین، نویسنده و فعال سیاسی، محسوب میشود، به تاریخنگاری اقتصاد جهان طی نیم قرن گذشته و چگونگی ظهور بنیادگرایان معتقد به بازار آزاد میپردازد. «سرمایهداری مصیبتبار»، نامی که کلین به فرآیند تحمیل اقتصاد نئولیبرال و مبتنیبر بازار آزاد داده است، گاه برای پیشبرد خود محتاج ترور و ایجاد رعب و وحشت همگانی است: خرابیهای ناشی از توفان کاترینا در نئواورلئان باعث مهاجرت بسیاری از سیاهپوستان فقیر و جایگزینی مدارس دولتی با مدارس خصوصی شد؛ شکنجهها و کشتارهایی که در شیلی دوران حکومت پینوشه و آرژانتین تحت حاکمیت ژنرالها صورت میگرفت، همگی در واقع راههایی برای از بین بردن مقاومت در برابر بازار آزاد بودند؛ نابسامانی و بیثباتی اقتصادی روسیه و لهستان در پی سقوط کمونیسم، باعث شد تا حکومتهای این دو کشور بتوانند از طریق نوعی «شوکدرمانی»، اصلاحات اقتصادی مورد نظر نظام سرمایهداری را به اجرا بگذارند.
کلین بر این اعتقاد است که نئولیبرالیسم در زمره «دکترینهای بسته و بنیادگرایانهای» قرار دارد که قادر به همزیستی با دیگر نظامهای اعتقادی نیستند. به این ترتیب چارهای جز این نمیماند که «جهان موجود محو و نابود شود تا راه برای ابداعات پیوریتنی نئولیبرالیسم هموار شود: نظامی که با منطق انجیلی خود و استعارههایی چون آتش بزرگ و سیل بزرگ، به ناچار منجر به خشونت خواهد شد.»
به اعتقاد کلین، فروپاشیهای اجتماعی که سیاستهای اقتصادی نئولیبرال را همراهی کردهاند، نتیجه ضعف مدیریت و ناکارآمدی مجریان این سیاستها نیست. این تخریبها و فروپاشیها جزء ذاتی پروژههای بازار آزاد است که تنها در محیطی ویرانشده و فاجعهدیده قادر به پیشرفت است: «یک نظام اقتصادی که نیازمند رشد پایدار و پیوسته است و در عین حال در برابر هرگونه برنامهریزی و چارهاندیشی زیستمحیطی نیز مقاومت میکند، به خودی خود موجب ایجاد جریان پیوستهای از فجایع کوچک و بزرگ مالی، نظامی و اکولوژیک میشود. ولع بیش از حد برای دستیابی به سودهای آسان و کوتاه مدت، بازار سهام، ارز و مستغلات را به ماشینهای ایجاد بحران بدل میکند.»
کتابهای بسیار معدودی هستند که به ما کمک میکنند درک بهتری از جهان اطرافمان داشته باشیم و «دکترین شوک» بیشک یکی از این کتابها است. کلین با گردش در سراسر جهان، سیاستهای دقیقا یکسانی را آشکار میکند که برای تحمیل اقتصاد مبتنیبر بازار آزاد در کشورهای متفاوتی چون شیلی زمان پینوشه، روسیه زمان یلتسین، چین و عراق پس از سقوط صدام به اجرا گذاشته شدند.
«دکترین شوک» بیشک بخشی از قدرت و تاثیرگذاری خود را مدیون تشابهات و تناظرهایی است که کلین در زمینههای ظاهرا مستقل از یکدیگر تشخیص میدهد. یکی از تشابهات هشداردهنده، نزدیکی و قرابت فراوان سیاستهای شوکدرمانی برای تحمیل اقتصاد نئولیبرال و مبتنیبر بازار آزاد و تکنیکهای شکنجهای است که در جنگ علیه تروریسم از سوی نظامیان آمریکایی به کار گرفته میشود.
اما آیا پروژه بازار آزاد شکست خورده است؟ آنچنان که کلین به ما نشان میدهد، شوکدرمانی بازار آزاد در عمل به اهداف تعیینشدهاش دست یافته است. در حالی که عراق امروز جامعهای خشونتزده و ناامن است که در آن حضور در یک جلسه تجاری میتواند منجر به مرگ شما شود، شرکتهایی مانند هالیبرتون که در ویرانههای جامعه عراق عمل میکنند، به سودهای سرشاری دست پیدا میکنند.
به این ترتیب «دکترین شوک» هم به رغم محدودیتها و کاستیهایش، در کنار دیگر کتابها و ایدههای ارزندهای قرار میگیرد که به فهم ما از جهان پس از جنگ سرد کمک کردهاند: ایده «پایان تاریخ» که از سوی فرانسیس فوکویاما مطرح شد و اشاره به این داشت که تمامی جوامع در نهایت تحت کنترل لیبرال دمکراسی و بازارآزاد در میآیند؛ مفهوم «برخورد تمدنها» که از سوی ساموئل هانتینگتون مطرح شد و نشان داد که طرح ایده پایان تریخ از سوی فوکویاما تا حد زیادی سادهانگارانه و اغراق شده است.
و اکنون نیز مباحث مطروحه از سوی کلین در برابر ایده جهان تختی که جهانیسازی تا اعماق آن نفوذ کرده و از سوی متفکرینی چون توماس فریدمن (در کتاب «جهان مسطح است») بیان شدهاند، قرار میگیرد؛ به این ترتیب هنگامی که فجایع به تخریب و تسطیح جوامع میپردازند، سرمایهداری از راه میرسد و از موقعیت برای بهرهمندی مادی و گسترش نفوذ خود استفاده میکند. به این ترتیب هر چند هر یک از این فرضیهها کاستیها و نقایص خاص خود را دارند، اما همگی آنها به ما کمک میکنند تا شکل و مسیر تحولات جهان ناپایدار و متزلزل معاصر را بهتر درک کنیم.
منبع: Irdiplomacy.ir
ارسال نظر