فصل جدید برای جنگ با‌تروریسم

نشریه سیاست خارجی ‌و مرکز پیشرفت آمریکا، گزارشی را منتشر می‌کنند که در آن از بیش از ۱۰۰ نفراز کارشناسان سیاست خارجی آمریکا- چه جمهوری‌خواه و چه دموکرات- در رابطه سیاست‌های دولت آمریکا و امنیت ملی آن سوال و نظرخواهی می‌شود.

این گزارش برای اولین بار در جولای۲۰۰۶ منتشر شد و آخرین شماره آن در ماه فوریه بود. متنی که در زیر می‌آید خلاصه‌ای از این گزارش است که در نشریه سیاست خارجی به چاپ رسیده است. آمریکایی‌ها امروزه بیش از هر زمان دیگری به جنگ با‌تروریسم می‌اندیشند. ‌ترکیب جنگ‌های خونین عراق و افغانستان و حملات‌ تروریستی که از بریتانیا تا سومالیا ادامه یافته است باعث شده است تا نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری خود را بر پایه اینکه چطور می‌توانند تهدید‌ها را کاهش دهند، معرفی کنند.

پس از گذشت ۶ سال از حملات‌ تروریستی ۱۱سپتامبر سال ۲۰۰۱ تنها ۲۹‌درصد از آمریکاییان معتقدند که ایالات متحده در جنگ با‌ترور پیروز بوده است و این یعنی کمترین‌ درصد در هر موضوع مرتبط با ۱۱سپتامبر. اما آمریکاییان همچنین خود را امن و بی‌خطر محسوب می‌‌کنند.

شش دهم معتقدند که حمله‌ تروریستی دیگری محتمل نخواهد بود. همچنین، بیش از ۶۰‌درصد از آمریکائیان می‌گویند که تصمیم حمله به عراق اشتباه بوده است و هنوز حدود نیمی‌ معتقدند که از اقدامات نظامی‌ شبیه این، برای توقف ایران از دستیابی به فن‌آوری اتمی، حمایت خواهند کرد.

چنین ناسازگاری در دیدگاه‌ها ممکن است ریشه در این داشته باشد که ما به طور فزاینده در پی آن هستیم تا بین موجی از تهدیدهای پراکنده و دشمن شبیه که عرف را به مبارزه می‌طلبد مصالحه و توافق ایجاد کنیم.

در گستره خاورمیانه وجنوب آسیا، برخی از کشورهای شبیه که اکنون متحدین ایالات متحده هستند، در‌ ترویج‌ تروریست گناهکار هستند و این که معتقدند ما به دنبال اجرای عدالت بودیم. ذکر اولویت در چنین پارادوکس مشکلی دشوار خواهد بود. پس چگونه ممکن است فردی به این نتیجه برسد که جنگ با‌تروریست آمریکا را امن‌تر یا پر‌خطرتر کرده است؟

جهانی که گزارش‌های F.P ترسیم می‌کند، جهانی است که به سمت تهدیدهای بیشتر پیش می‌رود. حدود ۹۱‌درصد از مردم معتقدند که جهان برای آمریکا و ایالات‌متحده پرمخاطره‌تر می‌شود. ضمن افزایش رقم ۹‌درصدی از شش ماه گذشته، ۸۴درصد اعتقاد دارند که آمریکا در جنگ با ‌ترور موفق نخواهد بود، ۸۰‌درصد در انتظار حمله ‌تروریستی همانند ۱۱سپتامبر در این دهه هستند.

نتایج از یک سال گذشته تغییرات اندکی داشته است.

با نگرش مثبت، به نظر می‌رسد که بسیاری از نهادهای کلیدی که از طریق امنیت ملی آمریکا تضمین می‌شوند، در وظایف خود پیشرفت داشته اند.۶ نهاد از۹ نهاد، از جمله دپارتمان دفاع بالاترین امتیاز را در رنج ۰ تا ۱۰ کسب کرده‌اند. بسیاری از سیاست‌هایی که این نهادها دنبال می‌کردند به خوبی اجرا نمی‌شد.

تقریبا تمام سیاست خارجی دولت آمریکا-از فعالیت‌های نظارت داخلی و بازداشت مظنونین اقدامات‌ تروریستی در گوانتانامو تا سیاست‌های انرژی و تلاش آمریکا در خاورمیانه برای اجرای پروسه صلح- به طرز زیرکانه‌ای مورد نقد کارشناسان قرار گرفت. برای مثال بیش از۶ نفر از هر ۱۰ کارشناس معتقدند که سیاست انرژی آمریکا برای امنیت ملی این کشور بازخورد منفی داشته است.

کارشناسان همچنین نسبت به انتقال مظنونین اقدامات ‌تروریستی به کشورهایی که به شکنجه زندانیان معروف هستند و سیاست پنتاگون نسبت به نگهداری آنها پیش از تشکیل دادگاه نظامی، انتقاد دارند.

هیچ اقدام دیگر دولت آمریکا به اندازه جنگ در عراق مورد انتقاد تند قرار گرفت. تقریبا همه -۹۲درصد، که این رقم افزایش ۵‌درصدی از سال گذشته داشته است - از کارشناسان معتقدند که جنگ عراق تاثیر منفی بر روی امنیت ملی داشته است.

۸۴درصد از کسانی که خود را محافظه کار می‌دانند با دید مبهمی ‌نسبت به تاثیر جنگ می‌نگرند. بیش از نیمی از کارشناسان مخالف تصمیم کاخ سفید در مورد افزایش نیرو در بغداد هستند. که این رقم با افزایش چشمگیر ۲۲درصدی از ۶ ماه گذشته روبه‌رو بوده است.

جنگ در عراق باعث شده است تا مجمع امنیت ملی نسبت به بروز اشتباهات مشابه در نقاط دیگر حساس شود. به عنوان مثال تنها ۸درصد به حملات نظامی‌ در پاسخ به فعالیت‌های هسته‌ای تهران تمایل دارند. از سوی دیگر، هشت دهم پاسخ دهندگان، معتقدند که آمریکا برای پایان برنامه هسته‌ای ایران، باید مذاکرات رسمی ‌و دیپلماتیک داشته باشد. پس از شروع جنگ در ماه فوریه ایالات متحده حدود۲۸۰۰۰ سرباز برای آرام کردن عراق راهی بغداد کرد. استقرار امنیت از طریق درهم شکستن نیروها در بغداد مؤلفه اصلی برنامه ضدشورشی که توسط ژنرال دیوید پترائوس فرمانده عالیرتبه آمریکایی تهیه شده بود، به حساب می‌‌آمد. اکنون تعداد سربازان آمریکایی در بیشترین میزان از سال ۲۰۰۵ بوده است. اما آیا طرح پترائوس اکنون کارایی دارد؟

کارشناسان این‌گونه فکر نمی‌کنند. بیش از نیمی‌ از آنها معتقدند که طرح اثری منفی بر روی امنیت ملی آمریکا داشته است. این آمار در بین احزاب مختلف، متفاوت است. ۶۴‌درصد از کارشناسان حزب محافظه‌کار معتقدند که حمله اثری نداشته است و یا اگر هم داشته اثری منفی بوده است.

هنگامی‌ که از آنها خواسته شد تا نسبت به کنترل آمریکا در عراق امتیاز دهند، میانگین ۹/۲را از ۱۰ به آن دادند. دیپلماسی عمومی‌حکومت، سیاستی بود که کمترین امتیاز را گرفت.

۳۵درصداز کارشناسان عقیده دارند دیکتاتورهای عرب از اصلاحات دلسرد خواهند شد و فقط ۵درصد امید داشتند که القاعده ضعیف‌تر و ۳‌درصد پیش‌بینی می‌کردند عراق نماد دموکراسی در خاورمیانه خواهد شد.

با وجود فشارهای بسیار سیاست خارجی که امروزه وجود دارد، آمریکا به دوست وهم پیمانی برای تکیه به آن احتیاج دارد، بر اساس نظر کارشناسان، نبایست چشم امیدی به مسکو داشت.

هنگامی‌که از آنان در رابطه با متحد آمریکا پرسیده شد ۳۴درصد از آنان روسیه را انتخاب کردند.جدای از دوستی‌های پیچیده‌ای چون پاکستان و عربستان سعودی.

کرملین در مخالفت با جنگ با عراق و رهبری خطرناک آمریکا در جهان صحبت‌هایی داشته است و از حمایت تصمیمات بین‌المللی علیه ایران، امتناع ورزیده است. اکثریتی معتقدند که باید نوعی پیوند میان گروه‌هایی که در صندوق‌های رای از آنها حمایت می‌شوند برقرار کرد. مثل حماس در قلمرو فلسطین یا حزب‌ا... در لبنان.

منبع: irdiplomacy.ir