کتابغولی که از شیشه خارج شد
خطمقدم پاکستان؛ نبرد با شبهنظامیان اسلامگرا
روزنامهنگاران و دیپلماتهایی که در پاکستان خدمت کردهاند، خوب میدانند که در این کشور هیچ وقت اوضاع کسالتبار نمیماند و همیشه اتفاقی در حال وقوع است. سیر وقایع و اتفاقات در پاکستان آنچنان سریع است که هیچکس نمیداند فردا ممکن است چه تحول تازهای در این کشور پیش بیاید. در سال گذشته نیز، از بلوای مسجد سرخ تا ترور بینظیر بوتو، پاکستان بارها و بارها کارشناسان و ناظران مسائل بینالمللی را غافلگیر کرد.
به همین خاطر کتابی که موضوع بررسی خود را کشور پاکستان و به طور ویژه شبهنظامیان اسلامگرای این کشور قرار دهد، با این خطر روبرو است که حتی پیش از خشک شدن مرکب چاپش، کهنه و قدیمی شود. اما کتاب «خط مقدم پاکستان...»، اثر زاهد حسین، نویسنده و روزنامهنگار کهنهکار این حوزه که سابقه کار در نشریاتی چون نیوزویک و والاستریتژورنال را در کارنامه خود دارد، اثری خواندنی و روشنگر است.
این کتاب روایتی استثنایی از جنگ و درگیری پاکستان با یکی از مخلوقات خود، یعنی گروههای جهادی اسلامگرا، است که اکنون چون غولی که از شیشه خارج شده باشد، غیرقابل کنترل شده است. این گروهها که در دهه ۸۰ و با حمایت سازمان سیا از سوی سازمان اطلاعاتی پاکستان پایهریزی شدند، فلسفه وجودیشان نبرد با نیروهای اتحاد جماهیر شوروی بود که در آن زمان افغانستان را اشغال کرده بودند.
اما با خروج نیروهای شوروی از افغانستان و پایان جنگ سرد، سرنخ این گروهها از میان انگشتان سازمان سیا و همچنین سازمان اطلاعاتی پاکستان لغزید و سپس در پی حملات ۱۱سپتامبر و طرح اولویتهای جدیدی در صحنه جهانی، این کشور خود را در موقعیتی یافت که باید به ناچار با گروههای مخلوق خود میجنگید.
کتاب زاهد حسین با روایت دو ماجرا آغاز میشود که به خوبی سرشت متناقض پاکستان معاصر را به ما نشان میدهد. نخست، توصیف دقیق ماجرای ترور نافرجام پرویز مشرف در سال ۲۰۰۴ است که در آن زمان چهارمین تلاش برای ترور مشرف ظرف دو سال و جدیترین این تلاشها محسوب میشد: تروری که بعدها مشخص شد از سوی شماری از عناصر جهادی و افسران ناراضی ارتش طرحریزی شده است.
ماجرای دوم تا زمان حمله آمریکا به افغانستان در پی حملات تروریستی ۱۱سپتامبر به عقب بازمیگردد. در حالی که دولت پاکستان رسما شانه به شانه آمریکا در جنگ علیه تروریسم قرار گرفته بود، زاهد حسین روایت میکند که با چشمان خودش شاهد ورود هزاران پاکستانی مسلح به افغانستان برای جنگ با نیروهای ائتلافی به رهبری آمریکا بوده است.
زاهد حسین با مرور تاریخ پاکستان از زمان استقلال این کشور تاکنون، نشان میدهد که چگونه حاکمان این کشور بارها و بارها برای منافع کوتاه مدت خود دست به تضعیف دموکراسی در این کشور زدهاند و در عوض عناصر نظامیـاسلامی رادیکال جامعه پاکستان را تقویت کردهاند. این عمل موجب ایجاد هیولایی شده است که با خشونت کور و بیهدف خود نه تنها جامعه پاکستان، بلکه همسایگان این کشور را نیز تهدید میکند. این هیولا که به میل و اراده خود عمل میکند و تحت کنترل هیچکس نیست، امروز میتواند بینظیر بوتو را ترور کند و فردا میتواند به ناآرامیهای منطقه کشمیر دامن بزند و دامنه خود را تا شبهقاره هند گسترش دهد. عجیبتر آن که هر چند دو پدرخوانده اصلی این هیولا، یعنی آمریکا و سازمان اطلاعاتی پاکستان امروز هر دو در برابر آن ایستادهاند، اما این هیولا روز به روز فربهتر و فعالتر میشود.
از نگاه هند، این وضعیت بسیار تشویشآمیز و نگرانکننده است. بسیاری از عناصر تشکیلدهنده این هیولای رادیکال، موضعی ضد هند دارند و این موضع به نوعی با فلسفه وجودیشان پیوند خورده است. همانطور که حسین در کتاب خود از قول فرماندهان گروههای رادیکالی چون لشکر تویبا نقل میکند، هدف این گروهها تنها بازپسگیری منطقه کشمیر نیست و آنها قصد دارند کل خاک شبهقاره را ضمیمه قلمروی اسلام کنند. نمونههایی مانند حمله تروریستی گروه جیش محمد به پارلمان هند، نشان میدهد که این ادعاها تنها بلوف نیست و در پشت آنها اراده قدرتمندی وجود دارد.
هر چند از زمان نگارش کتاب زاهد حسین وقایع مهمی در صحنه سیاسی پاکستان روی داده است، اما این کتاب به خوانندگان خود کمک میکند تا درکی عمیق و ریشهای از تحولات این کشور به دست بیاورند و با شناخت پیشزمینه تحولاتی که منجر به تشکیل گروههایی چون طالبان شد، قضاوت بهتری درباره تحولات روز منطقه و جهان داشته باشند.
منتقدان، کتاب حسین را منبعی دقیق و جامع برای شناخت پاکستان و درگیری این کشور با گروههای اسلامگرا دانستهاند، کتابی که با استفاده از طیف گستردهای از منابع و مصاحبه با چهرههای سرشناس سیاسی و نظامی پاکستان، شناختی عمیق از وضعیت این کشور و مهمترین چالشهای پیش روی آن در نخستین دهه قرن بیستم به خوانندگان خود عرضه میکند.
منبع: irdiplomacy.ir
ارسال نظر