کتاب
اژدهاى چینى و فیل هندى
معجزات اقتصادی در قاره آسیا چندان غریب نیست. شکوفایی اقتصادی کشورهایی چون ژاپن، کرهجنوبی، تایوان و کشورهای جنوب شرق آسیا در سالهای اخیر، گواهی بر این مدعاست، اما ظهور تقریبا همزمان چین و هند به مثابه دو ابرقدرت اقتصادی، نشانگر تغییراتی جدی در وضعیت تجاری و ژئوپولتیک جهان طی سالهای آینده است.
فیل و اژدها: ظهور هند و چین و معنای آن برای همه ما
معجزات اقتصادی در قاره آسیا چندان غریب نیست. شکوفایی اقتصادی کشورهایی چون ژاپن، کرهجنوبی، تایوان و کشورهای جنوب شرق آسیا در سالهای اخیر، گواهی بر این مدعاست، اما ظهور تقریبا همزمان چین و هند به مثابه دو ابرقدرت اقتصادی، نشانگر تغییراتی جدی در وضعیت تجاری و ژئوپولتیک جهان طی سالهای آینده است. این امر در کانون توجه کتاب تازه خانم روبین مردیت، از دبیران اقتصادی ارشد مجله فوربس است که یکی از جامعترین منابع در مورد تحولات اقتصادی این دو کشور آسیایی در سالهای اخیر محسوب میشود.
مردیت با توجه به تجربیات و شناخت عمیق خود از اقتصاد این دو قدرت آسیایی، با پردازش طیف وسیعی از اطلاعات خام درباره اقتصاد این دو کشور، تصویری جامع از تحولات اقتصادی هند و چین برای خوانندگان خود ترسیم میکند.
به رغم دامنه گسترده موضوع مورد بحث، نویسنده با درآمیختن تاریخ، آمار و اطلاعات، تجارب شخصی و تحلیلهای اقتصادی، موفق میشود خوانندگان خود را به گونهای عمیق با ماهیت تحولات اقتصادی این دو غول اقتصادی قاره آسیا آشنا کند.
خانم مردیت، بحث خود را با کلیشهای آشنا در بحثهای اقتصادی مربوط به دو کشور هند (فیل) و چین (اژدها) آغاز میکند، یعنی تضاد آشکاری که میان شکوه آشکار زیرساختهای فوق مدرن چین و جادههای پر دستانداز و فرودگاههای نیمه مخروبه هند وجود دارد، اما این بار مقصود نویسنده کتاب از اشاره به این تضادهای ظاهری، ارزیابی دوباره آنها به شیوهای است که مفهومی تازه و فراتر از معنای ظاهریشان پیدا کنند. به نوشته مردیت، هر چند هند همچنان به لحاظ سرمایهگذاری در زیرساختهای اقتصادی از چین عقب است، اما این کشور توان خود را در پیشروی در مسیر اصلاحات اقتصادی از طریق منابع دیگری به دست میآورد.
در حالی که چین به کمک توانایی خود در بسیج سرمایه و نیروی کار به یک قطب عظیم تولیدات صنعتی و نیمه صنعتی در جهان تبدیل شده است، هند در مسیر شکوفایی اقتصادی خود به دریای عظیم نیروی کار تحصیلکرده و ماهرش متکی است. تفاوت اقتصاد هند و چین، تفاوت اقتصادی متکی بر مغز (هند) با اقتصادی متکی بر نیروی عضلانی (چین) است. با این حال مردیت بر این نکته تاکید میکند که هند برای دستیابی به توان تولید بالقوه خود، به ناچار نیازمند سرمایهگذاری در راهها، فرودگاهها، بنادر و دیگر زیرساختهای اقتصادیاش است. چین نیز برای فرا رفتن از سطح فعلی خود به عنوان یک کارخانه عظیم تبدیل مواد اولیه و تضمین رشد اقتصادی خود در سالهای آینده، باید بر سرعت و شدت تلاشهایش برای تربیت نیروی انسانی ماهر اضافه کند؛اما مردیت، در عین حال تلاش میکند تا اهمیت بیش از حدی برای این تفاوتها قائل نشود، چرا که یکی از مضامین محوری کتاب او شیوهای است که هند و چین یکدیگر را تکمیل میکنند و به ظهور یکدیگر به مثابه دو ابرقدرت اقتصادی کمک میکنند. در واقع همکاری هند و چین با یکدیگر که به تدریج در حال وقوع است، تعریف تازهای از تجارت جهانی در سالهای آینده ارائه خواهد داد.
شیوه جدید تولید صنعتی از خط تولید سنتی که هنری فورد پایهگذار آن بود، فاصله گرفته است و اکنون یک محصول در چندین مرحله و چندین کشور متفاوت تولید میشود. مردیت، با پیگیری مسیر تولید محصول سادهای مانند یک پلیور کتانی، نشان میدهد که ماده خام این پلیورها برای تبدیل به محصول نهایی، مسیر فرانسه، چین و ایالات متحده را از طریق یک کشتی، پنج کامیون، سه کارخانه و یک هواپیما میپیمایند تا در نهایت به دست مصرفکننده برسند. ویکتور فونگ، رئیس شرکت هنگکنگی لی اند فونگ، این مسیر ادیسهمانند محصولات تولیدی در جهان امروز را، «اتومیزاسیون خط تولید» لقب میدهد.
مردیت نشان میدهند که چین و هند به جای رقابت در مسیر این خط تولید جهانی، یکدیگر را کامل میکنند و منابع خود را به مثابه ابزاری وسوسهانگیز به کارخانههای غربی که در پی کاهش هزینه و افزایش سرعت چرخه تولید خود هستند، عرضه میکنند.
به رغم هشدارهایی که در مورد تاثیر ناگوار شکوفایی اقتصادی هند و چین در غرب و به ویژه آمریکا شنیده میشود، مردیت نشان میدهد که کمپانیهای غربی بیش از همه از شکوفایی اقتصادی این دو کشور بهره بردهاند. برچسب «ساخت چین» در واقع باید «ساخت آمریکا در چین» یا «ساخت اروپا در چین» خوانده شود و در نهایت این مصرفکنندگان اروپایی و آمریکایی هستند که از هزینههای تولید پایین در چین سود میبرند. به همین خاطر اروپا و آمریکا نباید شکوفایی اقتصادی چین و هند را تهدیدی برای خود محسوب کنند. اما هند و چین تنها مناسبات تولید را دگرگون نکردهاند، بلکه با خیل عظیم جمعیت دارای درآمد پایین و زیرمتوسط خود بازار مصرف را نیز به شیوهای بیسابقه دستخوش تغییر کردهاند. بازاریابی سنتی کمپانیهای چندملیتی همیشه ۲۰درصد بالای هرم درآمدی جوامع را هدف خود قرار میدهد، اما مردیت پیشبینی میکند که بازار مصرف عظیم چین و هند به زودی این شیوه را تغییر میدهد. مردیت مینویسد: «بخش اعظم منابع مالی بازار هند در پایین هرم درآمدی قرار دارد، اما به خاطر رشد اقتصادی چین و هند که سه برابر سریعتر از آمریکا، ژاپن و چندین برابر سریعتر از اروپا است، چشمپوشی از این منابع عظیم برای شرکتها و کارخانههای چند ملیتی در آینده ناممکن خواهد بود.»
با این حال، کتاب خانم مردیت تنها به ستایش و تکریم رشد اقتصادی این دو غول آسیایی اختصاص نیافته است. مردیت بخش قابل ملاحظهای از کتاب خود را به توضیح مخاطرات اجتماعی، زیستمحیطی، سیاسی و ژئوپولتیکی اختصاص میدهد که در مسیر رشد اقتصادی این دو کشور آسیایی قرار گرفتهاند. به این ترتیب کتاب « فیل و اژدها: ظهور هند و چین و معنای آن برای همه ما» به توصیفی متعادل و منصفانه درباره وضعیت فعلی هند و چین، مسیری که این دو کشور پیمودهاند و مسیری که باید در آینده طی کنند، تبدیل میشود. کتاب «فیل و اژدها...» طی چند ماهی که از انتشار آن میگذرد، به یکی از تاثیرگذارترین و پرفروشترین کتابهای اقتصادی چند سال اخیر تبدیل شده است. ژوزف استگلیتز، برنده جایزه نوبل اقتصاد، این کتاب را «شرحی هیجانانگیز از بزرگترین داستان اقتصادی دوران ما» خوانده است و ارنستو زدیلو، مدیر مرکز جهانیسازی دانشگاه ییل، کتاب خانم مردیت را «شرحی متفکرانه از فرصتها و چالشهای دو غول اقتصادی قاره آسیا که موتور محرکه اصلی اقتصاد جهانی در قرن بیست و یکم خواهند بود»، معرفی کرده است.
«دنیای اقتصاد» به زودی ترجمه کامل این کتاب را به صورت پاورقی منتشر خواهد کرد.
منبع: Irdiplomacy.ir
ارسال نظر