جایى که مرگ بخشى از زندگى است
چارلز دیکنز در خیابانهاى داکا احساس مىکند در شهر زادگاه خود قدم مىزند. کودکان پابرهنه در انتظار مادران و خواهران خود هستند تا از کارخانههاى پارچهبافى به خانه بیایند. انگار به صفحات کتاب «خانه بىحفاظ» بازگشتهایم، دودکشهاى کارخانههاى آجرپزى در دود و مه تیره رنگ به سختى دیده مىشوند.
زاغهنشینهاى حاشیه داکا، پایتخت بنگلادش مانند لندن عصر ویکتوریایى از بوى بد توالتهایى که سر هم بندى شدهاند و پسابشان به خیابانها مىریزد، آلوده شدهاند. بنگلادش دو هفته گذشته مرکز توجه جهانیان بود و مرگ سههزار نفر در اثر توفان تاسف بسیارى را برانگیخت.
با این حال حتى اگر بنگلادش از کانون توجه خارج شود و همه نگاهها به سمت سیل، قحطى یا زلزله در کشور دیگرى معطوف شود، بوى گند خیابانهاى این شهر از بین نمىرود و عوامل تولیدکننده این بو به عنوان دومین عامل مرگ و میر کودکان پس از بیمارىهاى تنفسى به قوت خود باقى مىماند. ۲۰۰ نفر در هر ساعت بر اثر این آلودگىها مىمیرند.
با توالتهاى سیفوندار و سیستم فاضلاب پیشرفتهاى که این روزها از آن برخورداریم برایمان سخت است که به خاطر بیاوریم لندن هم زمانى مانند داکا بود.
لندن که قلب تپنده امپراتورى بریتانیاى کبیر در میانه قرن نوزدهم محسوب مىشد، نمىتوانست از بزرگ شدن و هجوم ساکنان دیگر نقاط در امان باشد. فاضلاب این شهر در آن زمان یا به خانههاى مردمان فقیر سرازیر مىشد یا به داخل خیابانها.
سال ۱۸۵۸ تابستان بسیار گرمى داشت که نمایندگان پارلمان را با مشکلى مواجه کرد که در آن زمان «بوى گند بزرگ» نامیده شد.
در عرض سه هفته اعضاى پارلمان فردى به نام سر جوزف بازالگت را مامور ایجاد سیستم فاضلاب تازهاى کردند؛ سیستمى که مانع از سرریز فاضلاب خانهها به رودخانه یا خیابانهاى شهر شود.
نتایج حاصل از این اقدام، چشمگیر و آنى بود: مرگ و میر مردم در اثر دو بیمارى وبا و حصبه متوقف شد.
وقتى در سال ۱۸۹۰ فاضلاب شهرى لندن گسترده تر شد و مناطق بیشترى را در برگرفت، نتیجه این اقدام کاهش مرگ و میر در میان نوزادان بود.
در همان روزهایى که توفان، بنگلادش را زیر و رو مىکرد سازمان ملل متحد سال آینده را به عنوان سال ایجاد شبکههاى فاضلاب بهداشتى نامگذارى کرد تا این واقعیت را آشکار کند که هنوز ۶/۲میلیارد نفر از ساکنان زمین (نزدیک به نیمى از مردم جهان) بدون شبکههاى فاضلاب زندگى مىکنند. همین مساله پیش زمینهاى براى بسیارى از بیمارىهاى دیگر است که بیش از همه کودکان را تهدید مىکند.
با وجود این اهمیت مساله فاضلاب بهداشتى هیچ وقت در اولویتهاى اصلى سازمانهاى بینالمللى وجود نداشت. حتى در فهرست اهداف سازمان ملل درهزاره جدید که باید تا سال ۲۰۱۵ به آنها دست یافت، هیچ نشانى از این موضوع به چشم نمىخورد.
با اصرارهاى موسسههاى خیریهاى مانند واتراید بود که سازمان ملل پذیرفت در برنامههاى خود توجه به مردمى که توالت و فاضلاب بهداشتى ندارند را بگنجاند.
بر اساس پژوهشهاى انجام شده در موسسه واتراید بسیارى از هزینههایى که براى تحصیل کودکان در مناطق فقیر جهان صرفمىشود به دلیل ابتلاى آن کودکان به بیمارىهایى مانند اسهال بدون استفاده مىماند.
بر همین اساس هر دلارى که براى ایجاد توالت و فاضلاب بهداشتى هزینه شود، برگشت هزینهاى به اندازه ۹ دلار در حوزه سلامت به همراه دارد.
حکومت بنگلادش که از پشتوانه ارتش نیز برخوردار است، برنامههایى را طراحى کرده تا بر اساس آنها تا سال ۲۰۱۰ بتواند دسترسى ۱۰۰درصد به توالت و فاضلاب بهداشتى در سراسر کشور را فراهم کند، اما این طرح به راحتى قابل اجرا نیست. مشکل اصلى آن به حاشیه شهر داکا باز مىگردد که با سرعتى عجیب در حال گسترش است.
ابوالبرکت، استاد اقتصاد دانشگاه داکا، معتقد است آنچه در این شهر اتفاق افتاده رشد شهرنشینى نیست، بلکه رشد زاغهنشینى است.
او درباره آمار رسمى درباره توسعه فاضلاب بهداشتى نیز تردید دارد. بر اساس این آمار، پوشش سیستم فاضلاب بهداشتى از ۳۳درصد در سال ۲۰۰۳ به ۸۴درصد در حال حاضر رسیده است.
هر چند با آغاز این طرح منابع اقتصادى زیادى صرف شد و توالتهاى بسیارى براى نصب در مناطق مختلف کشور ارسال شد، اما عملا تغییرى در رفتار مردم به چشم نمىخورد. تغییر در این زمینه زمانى حاصل شد که انجام این کار از راس هرم قدرت به بخشهاى پایینتر منتقل شد و این افراد به تشریح مزایاى فاضلاب بهداشتى براى مردم عامى کشور پرداختند.
بر اساس این رویکرد بود که حتى فقیرترین خانوادهها حاضر شدند به طور داوطلبانه براى احداث توالت شخصى خودشان اقدام کنند. در یکى از روستاهایى که پنج ساعت با داکا فاصله دارد تمام خانهها تحت پوشش سیستم بهداشتى فاضلاب قرار گرفتهاند. یکى از مادران این روستا مىگوید: «قبلا بچههاى ما به اسهال دچار بودند، اما الان دیگر اثرى از این بیمارىها نیست.»
با این حال پیش بردن این هدف در شهرها بسیار دشوارتر است. در داکا فقط یک شبکه فاضلاب وجود دارد که یک چهارم شهر با جمعیتى در حدود ۱۲میلیون نفر را پوشش مىدهد.
جان مولر، از کارکنان سفارت آلمان در بنگلادش مىگوید: «داکا با سرعتى بیش از آنچه بتوان آن را کنترل کرد در حال رشد است. با این حال مشکلات موجود به دسترسى نداشتن به تکنولوژى مربوط نمىشود. مشکل اصلى در سیاستگذارى، قوانین و منابع اقتصادى است.»
در انگلستان زمانى که طرح فاضلاب سراسرى آغاز شد، افراد ثروتمند نیز با آن همکارى کردند، اما در داکا به هیچ وجه چنین شرایطى وجود ندارد.
محمد صبور، مدیر موسسه واتراید در بنگلادش مىگوید: «در انگلستان آن زمان، صاحبان کارخانهها کارگرانى سالم مىخواستند، اما در اینجا اگر ۱۰۰کارگر مریض بشود، ۲۰۰ نفر بیکار دیگر وجود دارد که سالم هستند. تنها کارخانهاى که از گسترش شبکههاى بهداشتى فاضلاب حمایت مىکند کارخانه تونیلور است که به این ترتیب مىتواند صابون بیشترى بفروشد.»
ارسال نظر