چالشهای اقتصادی عکاسی خبری در ایران
فریمهایی که خریدار ندارند
تصویر چاپ شده سربازان آمریکایی در مجله تایم که یک سرباز شورشی سومالیایی را روی زمین میکشند، احساسات مردم آمریکا را چنان تحریک میکند که کاخ سفید ناگزیر میشود سربازان آمریکایی را از سومالی خارج کند.
رهام وزیری
تصویر چاپ شده سربازان آمریکایی در مجله تایم که یک سرباز شورشی سومالیایی را روی زمین میکشند، احساسات مردم آمریکا را چنان تحریک میکند که کاخ سفید ناگزیر میشود سربازان آمریکایی را از سومالی خارج کند. شب سهمیهبندی بنزین - عکس: شهرام شریف
تصویر دانشجوی چینی با آن چهره خونآلود در روز سیاه میدان «تیان آن من» حس همدردی مردم جهان را با اصلاحطلبان چینی برمیانگیزد و آن تصویر معروف شلیک به مغز سرباز ویتکنگ در جریان جنگ ویتنام هنوز پس از سه دهه نماد همه تلخیها و شقاوتهای جنگ به حساب میآید.
ثبت این لحظههای بیتکرار و هزاران واقعه خبری دیگر که هر روزه در جهان رخ میدهند، حاصل تلاش و علاقه عکاسان خبری از گوشهگوشه جهان است. عکاس - خبرنگارانی که برای ثبت یک لحظه تاریخساز انواع خطرات را به جان میخرند. جهان ژورنالیسم امروزه به درستی، سختی و اهمیت کار اینان را دریافته است و برای تلاش و محصولی که تولید میکنند، اهمیتی دوچندان قائل است. بهایی که مطبوعات معتبر جهان برای تکعکسهای خبری میپردازند، به مراتب بیش از قیمتی است که برای گزارشهایی از همان واقعه پرداخت میشود. عکس، امروزه به یک زبان بینالمللی در ژورنالیسم تبدیل شده است که هر رسانه چاپی بهتر روش استفاده از این زبان را آموخته باشد، لاجرم شدت و وسعت تاثیرگذاری بیشتری خواهد داشت.
نشریاتی همچون مجله «لایف» و «مردم» با تیراژهای چندمیلیونی عمده صفحات خود را به چاپ عکسهای تاثیرگذار اختصاص میدهند. به گفته دکتر یونس شکرخواه، مدرس دانشگاه و روزنامهنگار، اهمیت عکس تا آن حد در این نشریات زیاد است که شرکتهایی که آگهیهای بازرگانی خود را به این نشریات میدهند، یک یا دو صفحه بعد از آگهی خود را نیز خریداری میکنند تا در آن صفحات عکسی چاپ نشود که در روحیه خواننده تاثیر منفی بگذارد و ضربه تبلیغاتی آنها را خنثی کند.
اما در ایران داستان بر مدار دیگری است و آن روی سکه فتوژورنالیسم خودنمایی میکند. رویی که چندان خوشایند نیست و چنانچه بر همین منوال ادامه پیدا کند، شاهد سقوط فتوژورنالیسم در ایران خواهیم بود. آشکارا مشخص است که چرخ فتوژورنالیسم ایران نمیچرخد و عکاسی خبری ایران نمیتواند به عنوان یک حرفه مستقل به حیات خود ادامه دهد. این را میشود از میزان حضور عکاسان ایرانی در بحرانهای جهانی متوجه شد. عکاسی خبری هنری گران و هزینهبر است؛ اما این تولید پرهزینه در ایران خریدار چندانی ندارد. رسانههای چاپی اعم از روزنامه، هفتهنامه و ماهنامهها، اصلیترین محل استفاده از عکسهای خبری هستند، اما رسانههای چاپی که به تجربه دریافتهاند میتوان عکسها را مجانی به دست آورد، کمتر تمایلی به پرداخت وجه و خریداری عکس از عکاسان خبری دارند و در بسیاری موارد هم اصلا با خرید عکس بیگانهاند.
عکس خبری در ایران تبدیل به یک کالای عمومی شده است که دولت از طریق خبرگزاریها آن را تولید میکند و در این میان عکاسان خبری به عنوان بخشخصوصی در این میان قدرت رقابت با دولت را ندارند. تقریبا میتوان عکس تمام اتفاقات رخ داده در طول روز را در خبرگزاریها به صورت مجانی پیدا کرد و در این شرایط طبیعی است که دیگر کمتر نشریهای به دنبال عکس اورژینال خواهد رفت. عکاسان خبری نیز ترجیح خواهند داد که به استخدام این مراکز درآیند و تبدیل شدن عکاس به کارمندی که باید هر روز ساعت بزند و هشت ساعت سر کار خود حاضر شود، بزرگترین ضربهها را به فتوژورنالیسم وارد میکند. در این میان کمترین تقصیر به گردن عکاسان خبری است.
حسن سربخشیان، عکاس خبری و دبیرسرویس عکس دفتر خبرگزاری آسوشیتدپرس در ایران عقیده دارد که یکی از دلایل اینکه مطبوعات ایران برای عکس خبری ارزش قایل نیستند، این است که در ایران مطبوعات برای کسب درآمد به تولید و عرضه محصولات متکی نیستند. چرخ مطبوعات یا از طریق آگهی یا از طریق یارانههای دولتی چرخیده است. در نتیجه برای ارائه محصول با کیفیت به دنبال منابع اصلی نبودهاند. وی در ادامه با اشاره به اینکه ماموریت عکاسان خبری ماموریتی گران است، گفت: نتیجه این میشود که مطبوعات از عکسهایی استفاده میکنند که به صورت رایگان از اینترنت دریافت میشود. وی نبود قانون کپیرایت را در ایران از دیگر عوامل استفاده نامناسب از عکس عنوان کرد و گفت: خبرگزاریها نقش فاجعه باری در ساکن شدن اقتصاد عکاسی ایران دارند. خبرگزاریها با ارائه عکس رایگان تیشه به ریشه کار حرفهای خود میزنند و جالب اینکه این کار آگاهانه انجام میشود. وی در کنار ضعف مالی مطبوعات از دو عامل «نخواستن» و «ندانستن» یاد کرد و گفت: در ایران سواد تصویری دستاندرکاران مطبوعات کم است و بیشتر سردبیران مطبوعات ذهنیت متنی دارند. تمام مطبوعات معتبر جهان ۳۰ تا ۴۰درصد صفحه اول خود را به عکس اختصاص میدهند؛ در حالی که در ایران اینگونه نیست. عکس بزرگ و مناسب میتواند بسیار تاثیرگذار باشد.
با او مساله اشتراک عکس از آژانسهای خارجی را مطرح کردیم و سربخشیان در پاسخ گفت: به جرات میتوانم بگویم که تعداد روزنامههایی که در ایران اشتراک عکس خبرگزاریهای خارجی را دارند، به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد.
رضا معطریان دبیر سرویس عکس هفتهنامه شهروند امروز اما مساله را فاجعهبارتر از این میداند که در عمق بازار محصولات فرهنگی ایران رسوخ کرده است. رضا معطریان با بیان اینکه این مساله تنها معطوف به بخش عکس نیست، گفت: در جامعه محصولات فرهنگی قیمت خود را ندارند. ماحصل یک عمر تلاش و زندگی استاد محمدرضا شجریان را میتوانید به قیمت ۵۰۰ تومان روی یک لوح فشرده خریداری کنید. در حوزه سینما سود اصلی را کسانی که در کار تکثیر غیرمجاز دست دارند، میبرند.
دبیر سرویس عکس هفتهنامه شهروند امروز با ذکر این نکته که امروز در حوزه مطبوعات به پدیده عکس مجانی رسیدهایم، گفت: در مطبوعات عادت کردهایم از طریق اینترنت و بدون پرداخت پول و رعایت حقوق مولف عکسهای مورد نیاز را تهیه کنیم. در این شرایط کمتر ناشری حاضر میشود عکس مورد نیاز نشریهاش را خریداری کند. معطریان با ابراز تاسف از اینکه برخی عکاسان خبری این حوزه را ترک کردهاند، گفت: عکاسان خبری در سالهای اخیر رو به عکاسی هنری و صنعتی آوردهاند تا از گزند مشکلات اقتصادی عکاسی خبری دور بمانند و البته این اتفاق به نفع عکاسی مطبوعاتی ایران نیست. وی افزود: در همه جای دنیا عکاسان عکسهای خبری خود را روی اینترنت قرار میدهند تا کسانی که علاقه دارند یا قصد استفاده حرفهای از آن را دارند، بتوانند عکسها را مشاهده و خریداری کنند. اما در ایران قرار دادن عکس روی اینترنت به منزله ارائه مجوز برای استفاده رایگان و بدون اطلاع عکاس است. پدیده عکس رایگان به قدری جا افتاده است که اگر عکاسی حقوق خود را از انتشار یک عکس مطالبه کند، برای جامعه مطبوعاتی عجیب میآید.
معطریان در ادامه با بیان اینکه در ایران قیمتی برای عکس وجود ندارد، گفت: در صورتی که قیمت عکس در ایران واقعی شود، عکاسی خبری حرفهای پردرآمد است. در ایران ما تولیدکننده خبر نیستیم، بلکه مصرفکننده خبر هستیم و در بسیاری موارد اخبار و عکسها به نقل از منابع مختلف دیگر ارائه میشوند. در حالی که در روزنامه معتبری همچون نیویورکتایمز اهمیت دارد که خبر و عکس به نقل از خبرنگار و عکاس خود روزنامه که در محل حاضر است، نقل شود. وی نبود یک سیستم مشخص را عامل مهمی در به وجود آمدن این وضعیت دانست و گفت: زمانی که انجمن صنفی روزنامهنگاران نمیتواند برای حل این مشکل گامی بردارد، انجمن صنفی عکاسان خبری که به مراتب کوچکتر و دارای توان کمتری است هم نمیتواند کاری از پیش ببرد. وی با انتقاد از پدیده قرار گرفتن عکس رایگان روی خروجی خبرگزاریها گفت: باید با پدیده عکس رایگان مبارزه کنیم و بهگونهای باشد که تکتک عکاسان برای آثارشان قیمت بگذارند تا آینده عکس خبری به خطر نیفتد و شاهد رشد عکاسی خبری باشیم.
پیام برازجانی، سردبیر تنها آژانس اختصاصی عکس ایران که عکسهای خود را تنها از طریق فروش عرضه میکند، قرار گرفتن عکس رایگان روی خروجی خبرگزاریها را دلیل اصلی سقوط اقتصاد عکس خبری ایران میداند. به اعتقاد سردبیر آژانس عکس سوره خبرگزاریها که قصد دارند ایدهها و جهتگیریهای خود را ترویج کنند، باید از ابزاری برای جلب مخاطب سود ببرند و آن ابزار عرضه رایگان خبر و عکس خبری است. وی با بیان اینکه همیشه وقتی کالایی فروش نمیرود، به معنی آن است که کالایی مشابه به صورت رایگان عرضه میشود، گفت: در مورد عکس خبری با توجه به تعدد منابع، عرضه رایگان بسیار بیشتر از تقاضا وجود دارد و طبیعی است که در این شرایط کسی به دنبال خریداری عکس نخواهد رفت.
برازجانی با انتقاد از نبود رقابت در عرصه عکس خبری گفت: بین آژانسهایی همانند سوره و خبرگزاریها رقابتی وجود ندارد و ما ترجیح میدهیم روی این شرایط نابرابر اسم رقابت نگذاریم؛ چرا که آنها کالای خود را رایگان عرضه میکنند. وی در ادامه از عملکرد عکاسان شاغل در مطبوعات انتقاد کرد و گفت: یک دلیل غیرقابل چشمپوشی عملکرد ضعیف عکاسان حاضر در جراید است. آنها نتوانستهاند در محیط کار خود درک لازم را نسبت به اهمیت عکس و کپیرایت به وجود آورند و مدیران خود را مجاب کنند که از عکس رایگان استفاده نکنند. برازجانی با عنوان کردن اینکه آژانس سوره سعی کرده است به استانداردهای بینالمللی از نظر ذکر تاریخ و مکان و شرح عکس نزدیک شود، گفت: با این وصف تنها در یک یا دو مورد به مطبوعات داخلی عکس فروخته است و اکثر عکسهای فروش رفته به آژانسهای خارجی عرضه شده است.
وی عکاسان را نیز در به وجود آمدن این شرایط بیتقصیر ندانست و گفت: تا زمانی که عکاس به عنوان تولیدکننده اجازه میدهد اثر او به صورت مجانی چاپ شود، هیچگاه این وضعیت سروسامان پیدا نمیکند. وی برای مطلوب شدن بازار عکس خبری پیشنهاد میکند که در گام اول خبرگزاریها حتی اگر عکس خود را مجانی ارائه میدهند، برای دسترسی مطبوعات اکانت اختصاص دهند تا دستکم مشخص شود عکس به کجا رفته و در کجا استفاده شده است. وی با گلایه از همکاران مطبوعاتی خود گفت: در روزنامهها و نشریات هر نوع دستکاری که میخواهند، روی عکس انجام میدهند؛ در حالی که در خارج حتی عکسی را که خریداری شده است، دستکاری نمیکنند.
مهدی قاسمی، عکاس خبری خبرگزاری ایسنا مساله را بسیار فاجعهبارتر و بحرانیتر از دیگران میبیند. وی در این زمینه میگوید: در مطبوعات ایران از همان ابتدا عکس به معنی واقعی و اثرگذار جایگاهی نداشت و با به وجود آمدن خبرگزاریها و قرار گرفتن عکس رایگان روی سایتها، این نگاه غیرجدی تشدید شد. به عقیده این عکاس خبری وجود عکس رایگان خبرگزاریها در درجه دوم اهمیت قرار دارد و مهمترین مساله نبود یک صنف قوی برای حمایت از حقوق عکاسان خبری است. چندین بار از طریق انجمن صنفی عکاسان مطبوعات برخوردهایی صورت گرفت، اما به دلیل نبود قدرت کافی به نتیجه نرسید.
مهدی قاسمی با بیان اینکه مشکل بسیار ریشهایتر از استفاده رایگان از عکسها است، گفت: در بسیاری از مطبوعات نه تنها برای استفاده از عکس پولی پرداخت نمیشود، بلکه از ذکر نام عکاس نیز خودداری میکنند. وی با انتقاد از نبود قانون کپیرایت در ایران آن را عامل از بین رفتن حقوق عکاسان خبری عنوان کرد و گفت: عکس خبری در ایران قیمت مشخصی ندارد. هستند کسانی که برای ۵۰۰فریم عکس تنها ۱۰هزار تومان میگیرند. وی قیمت متداول هر فریم عکس خبری را در ایران بین ۳۰ تا ۵۰هزار تومان ذکر کرد.
قاسمی مشکل خبرگزاریها را داشتن بودجه دولتی عنوان کرد و گفت: ویژگی یک بنگاه حرفهای این است که بتواند از نظر اقتصادی خودش را اداره کند. اگر واحدی درآمدزایی داشت، میتوان برای به آن عنوان حرفهای را به کار برد.
آنچه این عکاسان عنوان میکنند تنها بخشی از مشکلات عکاسی خبری ایران است. در مجموع میتوان گفت: که عرضه عکس رایگان، نبود قانون حمایت از حقوق مولفین و مصنفین، نرسیدن عکس خبری به جایگاه واقعی خود در مطبوعات کشور و ضعف مالی عکاسان ایران برای حضور پررنگ در رویدادهای جهانی در گوشه و کنار دنیا از مهمترین چالشهایی است که عکاسی خبری ایران با آن دستوپنجه نرم میکند.
ارسال نظر