دانستنیهایی عمومی درباره پاکستان
گریز از فقر و خشونت و تجربه ابعاد دیگری از فلاکت − پاکستان سرزمین «مهاجران» است. نخبگان کشور را سران طوایف، زمینداران بزرگ، افسران عالیرتبه، تجار، نوکیسهگان شهری و تحصیلکردگان صاحبمنصب تشکیل میدهند. «دموکراسی» پاکستانی توزیع قدرت در میان این قشر است.
پاکستان همسایه شرقی ایران است. این کشور با جمعیتی بالغ بر ۱۶۵میلیون تن، پس از اندونزی، بزرگترین کشور اسلامی از لحاظ شمار اهالی است. پاکستان علاوه بر ایران با افغانستان، چین و هندوستان همسایه است.
وسعت پاکستان ۸۰۰هزار کیلومترمربع است. این کشور در آغاز دو تکه بود. بخش شرقی آن که بنگلادش خوانده میشود، در سال ۱۹۷۱ استقلال یافت.
پایتخت آن کشور اسلامآباد است که حدود ۸۰۰هزار نفر جمعیت دارد. دو شهر عمده پاکستان؛ کراچی (با حدود ۱۲میلیون جمعیت) و لاهور (با حدود ۵ / ۶میلیون جمعیت) هستند.
پاکستان رسما ساختاری فدراتیو دارد و از چهار ایالت شمال غربی، پنجاب، سند و بلوچستان تشکیل شده است. در این کشور به پنجاه زبان سخن گفته میشود. زبانهای رسمی اردو و انگلیسی هستند.اهالی از اقوام و طوایف مختلفاند. تعلق قومی دراین کشور قویتر از تعلق ملی است. دولت مرکزی در برخی نواحی هیچگونه نفوذی ندارد. جمعیت هنوز در حال حرکت است. درگیری میان ساکنان برخی شهرها با «مهاجران» از موضوعهای خبرساز کشور است.سرزمین «پاکها» هویت خود را اساسا در مقابل هندوستان تعریف میکند. در ایدئولوژی قدرت در پاکستان، جدایی آن از هندوستان در سال ۱۹۴۷ جدایی «پاک» از «ناپاک» تلقی میشود.
پاکستان اولین «جمهوری اسلامی» جهان است. این کشور از سال ۱۹۵۶ خود را به چنین عنوانی خوانده است.نخبگان کشور را سران طوایف، زمینداران بزرگ، افسران عالیرتبه، تجار، ثروتمندان شهری و تحصیلکردگان صاحبمنصب تشکیل میدهند. «دموکراسی» پاکستانی توزیع قدرت در میان این قشر است. به خاطر پویش اجتماعی و سیاسی و نیز اوضاع منطقه، موازنه مدام به هم میخورد، جای «دموکراسی» را دیکتاتوری نظامی میگیرد؛ اما چون قدرت اصلی نمیتواند به محور قدرت تبدیل شود، پایگاهی محکم برای خود ایجاد کند و دیگران را مجبور به رضایت به سهم خویش گرداند، دوباره آن دیکتاتوری به «دموکراسی» عادتشده پاکستانی گذار میکند.
پاکستان کشوری اتمی؛ اما بسیار فقیر است. ۱۷درصد اهالی با درآمدی کمتر از یک دلار در روز زندگی را سر میکنند.
پدیده بارز اجتماعی در پاکستان گریز تودهای از ده به شهر است. دور شهرها کمانی از حلبیآبادها کشیده شده است. برخی از کودکان فقیر راهی مدارس دینی میشوند تا گرسنه نمانند و آیندهای داشته باشند. افراطیون و خشونتگراها از میان آنان سربازگیری میکنند.
منبع: IRDiplomacy
ارسال نظر