چالش‌های توسعه شرکت‌های مهندسی

روح‌ا... شرفیان اردکانی

بخش پایانی

در نظر اول بازار داخلی با ویژگی سیستم حمایتی و پشتیبانی دولتی برای تفکر انحصارزده شرکتی به صورت مانعی در راه پیشرفت و توسعه است، اما مولفه‌های اولیه رشد در همین مساله نهفته است. به این ترتیب به نوعی مولفه‌های هزینه و زمان در این نوع بازار در درجه کمتر اهمیت قرار دارند. فرصت سعی و خطا، تحصیل سود و کسب تجربه بدون احساس خطر از حذف شدن امتیازی است که می‌تواند به بسترسازی فعالیت‌های شرکت کمک کند. مناسب‌ترین راهکار در راستای تحقیق و توسعه با استفاده از فرصت‌های دولتی، کسب هر چه بهتر و زودتر تجربه است. ویژگی دومی که می‌توان برای بازار داخلی متصور شد، مشخصه رو به رشد بودن این بازار است. چنین بازاری نیاز فراوانی به تکنولوژی و کالاهای با ارزش تکنولوژیک بالا دارد؛ بنابراین فراگیری دانش و ارائه آن کاملا اقتصادی است، اما روش فراگیری و تثبیت دانش از مهم‌ترین چالش‌های این دوره است.

بازار و صنعت رو به رشد را دارد این خصوصیت که خواهان مطالب جدید است به طوری که این مباحث پرکننده خلاء موجود بین کشورهای در حال توسعه و کشورهای توسعه یافته هستند. به این ترتیب کسب تجربه‌های صنایع خارجی و انجام درست و صحیح این پروژه‌ها در سطح وسیع در داخل کشور و بعضا به همراه بهینه‌سازی یا ایجاد تغییرات مناسب در راستای انطباق با نیازهای صنایع داخلی یا بازارهای قابل دسترسی، می‌تواند به عنوان راهبردی محکم و درست پیشنهاد شود. فعالیت‌ها در راستای مالکیت و به‌دست گرفتن دانش و تجربه در زمینه‌های موردنظر و فهم و توانایی انجام پروژه‌های تکمیلی در زمینه‌های صنعتی که برای کار انتخاب شده‌اند، می‌تواند به عنوان یک رویکرد در تحقیق و توسعه در این مبحث در نظر گرفته شود.

شناخت نیازهای داخلی همراه با مشخصه‌ها و ویژگی‌های بازار کشور با مبناها و رویکرد صنعتی شدن، روند رو به رشد توسعه و نیل به توسعه پایدار، خصائص و تجربیات کشور در فراهم‌آوری دانش و اطلاعات، ایجاد پیوستگی و فرآوری دانش به نوعی می‌تواند خلاء و فاصله دانش و صنعت مورد درخواست صنایع داخلی را پر کند. این امر بدون نیاز به صنایع پیشرفته دنیا تحت کنترل شرکت‌های خارجی با تکنولوژی‌های گران قیمت و البته بالاتر از انتظارات درخواستی، بر مبنای مهندسی و عملیات‌های نرم‌افزاری و بعضا سخت افزاری با تکیه بر توانایی محلی تحقق‌پذیر خواهد بود.

در برهه توسعه اقتصادی، خرید ماشین‌آلات و تجهیزات همراه با انتقال تکنولوژی (در حد دانش فنی) برای کشورهای در حال توسعه و تشنه تکنولوژی و فن، با توجه به عدم اشراف بر کلیت زمینه فنی، معمولا بسیار گران‌تر از حد معمول آن انجام می‌شود. عدم آگاهی از ارتباط دو سویه میزان نیاز و حجم تکنولوژی ارائه شده نیز به این مساله دامن می‌زند. در حالیکه نیاز به توسعه و پیشرفت صنایع داخلی و ایجاد ارزش افزوده در صنعت با اجرای خطوط تولیدی آینده‌دار قابل بررسی است، می‌توان با تکیه بر توانایی‌های داخلی و کسب دانش جدید به همراه ظرفیت‌های کسب شده، با اجرای درست و هدفمند قراردادهای سرمایه‌گذاری خارجی، شالوده تحقیق و توسعه با دیدگاه کسب و کار بازار داخلی در وهله اول و در پی آن خارجی را پایه‌ریزی کرد.

بخش دوم تدوین استراتژی جهت واحد تحقیق و توسعه، شامل نگاه و نتیجه‌گیری از تحولات لحظه ای کنونی در صنعت و اقتصاد خارجی است. تغییرات در شکل‌گیری و الحاق شرکت‌ها، شروع دوره‌های جدید در خلق و نمو تکنولوژی و شرایط بازارها از ویژگی‌های بارز تحولات نوین عرصه اقتصاد خارجی است. در این مقال برداشت‌های مناسب از تغییرات همراه با پیش‌بینی درست از آینده تحولات و نتیجه‌گیری متناسب با نوع و چگونگی تحولات به عنوان قدم اول شناخته می‌شود. شناسایی و تعریف جهت‌گیری‌ها بر مبنای سود و درک دوره‌های آغاز تکنولوژی‌ها بسیار با اهمیت است. مهم‌تر اینکه وجه اقتصادی و بازار متحول آینده می‌باید به عنوان فاکتور پراهمیت در تعیین فاز اجرایی تحقیقات داخلی، در نظر گرفته شود. ارائه فن یا مشارکت در تولید و نمو علم با رویکرد اقتصادی باعث می‌شود که شرکت در عرصه جهانی وارد شده و به‌راحتی امکان حذف نداشته باشد.

در هر دو بخش به صورت مجزا می‌باید توجیه اقتصادی در نظر گرفته شود و تعریف رویکردها به صورت جداگانه صورت پذیرد. برای تعریف ارتباط میان بخش‌ها می‌توان مسیری از تجربیات و دانش‌های نهادینه شده در بخش توسعه داخلی به سوی بخش توسعه علوم جدید باز کرد. جریان باز و محافظت شده اطلاعات از ویژگی‌های این مسیر است. محافظت از اطلاعات امری ضروری است. هر دو بخش باید دارای اتصال به قسمت‌های مختلف با وظایف متفاوت شرکت باشند تا به‌طور همزمان از اطلاعات به‌دست آمده و مشترک، در طی پروژه‌ها استفاده شود. حتی سمت و سوی آینده‌نگری در طرح‌های تحقیق و توسعه را می‌توان در قراردادهای جدید وارد کرد و به نوعی از فعالیت‌های موجود به صورت دو جانبه بهره برداری کرد. استفاده از قراردادهای انجامی و تعریف درست از انتقال تکنولوژی و فن یک توجیه درست برای صرف منابع داخلی و تخصیص آن به آینده است. تعریف درست دو استراتژی و دقت و ظرافت در فعالیت‌های شرکت در تعریف ارتباطات و استفاده از پتانسیل شرکت نیاز به مدیریت نکته‌سنجی دارد که بر خلاف موارد معمول و کنونی است که در حال حاضر انجام می‌شود.