من آرزوهای یک رییسجمهور هستم!
من به عنوان آرزوهای رییسجمهوری که نمیدانم برای کدام کشور انتخاب خواهد شد، رییسجمهوری که هنوز کارش را شروع نکرده است، مطالبی را به عرض میرسانم، امید است که مقبول افتد. من صرفا مجموعهای از آرزوها هستم، نه سندی سیاسی، نه مدرکی قضایی و نه هیچ چیز دیگری به جز مجموعهای از آرزوها.
شاپور محمدی
من به عنوان آرزوهای رییسجمهوری که نمیدانم برای کدام کشور انتخاب خواهد شد، رییسجمهوری که هنوز کارش را شروع نکرده است، مطالبی را به عرض میرسانم، امید است که مقبول افتد. من صرفا مجموعهای از آرزوها هستم، نه سندی سیاسی، نه مدرکی قضایی و نه هیچ چیز دیگری به جز مجموعهای از آرزوها.
پیش از اتمام انتخابات به لحظه پیروزی فکر میکنم، البته هر کاندیدای منطقی که با دریافت وعدههای شیرین برای شکستن رای هم حزبیهای خود نیامده چنین تجسمی از انتخابات را حق طبیعی خود میداند. به هر حال در پرده خیال، انتخابات تمام شده است، دوستان من زحمات زیادی کشیدهاند و نتیجه مطلوبی به دست آمده است. اما بیشتر مخالفان من با چهره انسانهای مقهور قهر کردهای که تمایل به آشتی دارد پیامهایی مستقیم و غیرمستقیم را برای من میفرستند و سعی میکنند برای کسب منافع آتی و پست و مقام، خود را به من نزدیک نمایند. برخی دیگر از یاران و دوستداران من با علاقه زیادی به سخنان من گوش میدهند دوست دارند بدانند چه پستی برایشان انتخاب کردهام، اما نمیخواهند خود را سبک کرده و از من بپرسند که چه پستی برایشان در نظر گرفتهام. قبل از اینکه به مسایل مهمتر بپردازم میخواهم عرق جبین کارگر خشک نشده، دستمزدش (دستپستش) را بپردازم (را مشخص کنم). البته من رییسجمهوری محترم و منتخب ملت بزرگ کشورم هستم، بنابراین نباید به سادگی به دلیل کمکهای انتخاباتی در صورت نداشتن شایستگی، جایگاه متفاوتی برای افراد درنظر بگیرم. از طرفی با فرض اینکه من ارث بزرگی دریافت نکردهام، از قشری حقوق بگیر بودهام، بساز بفروشی نکردهام، در صادرات یا واردات مبتنی بر رانت فعال نبودهام و ... مخارج تبلیغاتی انتخابات را از دیگران کمک گرفتهام، البته این «دیگران» لزوما بد نیستند.
برخی واقعا برای کمک به دینشان این کار را کردهاند (و یا حداقل چنین ادعایی دارند)، برخی برای حفظ و توسعه کشورشان این کمک را به من کردهاند (یا حداقل چنین ادعایی دارند) و برخی هم که عده کمی هستند، از من انتظاراتی صد البته منطقی دارند (به واقع به طور تقریبا منصفانه با نرخ سود بانکی متعارف نسبت به مخارج تبلیغاتیشان مطالباتی دارند). البته با توجه به اینکه رییسجمهور منتخب هر کشور نباید انسانی گروهینگر و جناحینگر باشد، باید از منافع جناح و حزب خود بگذرد و در نتیجه دست رد به سینه منفعتطلبان زده و به همه اعلام نماید من منتخب مردم هستم و بدون در نظر گرفتن شایستگیها به کسی پستی نخواهم داد، رانتی وجود ندارد (البته کار بسیار مشکلی است)، من بدون احراز شایستگی به کسی پستی نخواهم داد. اجازه دهید این مشکل را پارادوکس بدهکاری سیاسی - مالی و الزام وجدانی و درونی به انتخاب اصلح بنامم. روسای جمهور محترم قبلی هم تلاش کردند تا حد امکان این قاعده را رعایت کنند اما بهرغم موفقیت قابل ملاحظهشان شاید این توفیق چندان بالا نبود، من هم باید این هدف را دنبال کنم و عملکرد اندکی بهتر از دیگر روسای جمهور داشته باشم. با توجه به اینکه ممکن است برخی از مدیران و مشاوران (البته فقط برخی از آنها، با نهایت احترام به مدیران و مشاوران متفاوت از این «برخی») ملاحظهگر بوده و با پنجاه واحد پول حق مدیریت و مشاوره تمامی قواعد اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را وارونه جلوه دهند، من آرزوهایم را جهت اطمینان بیشتر مرور میکنم. آرزوهای یک رییسجمهور پیش از انتخاب عبارتند از:
۱ - از سیاستهای افراطی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پرهیز خواهم کرد، زیرا سیاستهای افراطی اغلب غلط هستند.
۲ - جایی که لازم است خود تصمیم میگیرم، اما از تصمیمات با دانش کم (قبول دارم هرکس که باشم در بیشتر حوزهها دانش کمی دارم و فقط در یک یا دو حوزه دانش نسبتا خوبی دارم)، پرهیز خواهم کرد. برخی از مشاورانی که شب گذشته، شتابزده مطالبی را مطالعه کردهاند به من مشاوره میدهند فرصت مطالعه بخش آخر کتب و مقالات را نداشتهاند، آخر قصه را نمیدانند، تحت سلطه مشاورتی آنها قرار نخواهم گرفت و افرادی را که در قالب پستهای اجرایی و مشاوره علم آموزی و فرصتسوزی میکنند، بر خود مسلط نخواهم کرد. باور بفرمایید دانش کم خطرناک است. جامعه نباید بهای کمدانشی مشاورانم را بپردازد.
۳ - معیارهای علمی را با حدس و گمان و آزمون خطا معاوضه نمیکنم، جامعه اگر چه بزرگ است اما آزمایشگاه بزرگی نیست. آزمایش روی جامعه، آزمایش روی عمر و جوانی انسانها است، روی عمر مردم و جوانی آنها آزمایش نخواهم کرد. آزمایشهای اجتماعی بدبختی آفرین است و هلاک شخصیتی و زیان رفاهی عظیمی دارد. اصول علوم اجتماعی به مانند قوانین طبیعی مورد احترام من خواهد بود و جامعه هزینهای از بابت جهتگیریهای کور ایدئولوژیک من در مقابل علوم نخواهد پرداخت.
۴ - سوگند به دینم، با نادرست شمردن اقدامات و زحمات گذشتگان، اشتباهات خودم را توجیه نکرده و با سعی در سیاهنمایی عملکرد گذشتگان مسوولیت خود را سبک نخواهم کرد. در بیان دستاوردهای مناسب خود افراط نکرده، خرقه تزویری آبستن از باد غرور نخواهم داشت.
۵ - سوگند به رای ملت بزرگ کشورم، پاسدار ارزشهای مذهبی، قانونی، توسعهای، سنتی و مدرن پذیرفته شده کشورم که برای تکامل همه جانبه انسانها ضروری است خواهم بود.
۶ - سوگند عصمت نمیخورم، ادعا نمیکنم که هیچ منفعت گروهی و حزبی ندارم و توان مقابله با تمامی ویژه خواهیها و زیادهطلبیهای هم حزبیهای خود را دارم اما سوگند به قانون اساسی کشورم، تلاش خواهم کرد منافع حزبی و گروهیام را با منافع ملی و منافع سازگاری دهم.
۷ - سیاستگذاری و اجرای سیاستها به دلیل تضاد منافع مشکل است، هنگامی که از قواعد بازی تخطی کنم گروههای همسود حتی سیاستهای درست مرا فدا خواهند کرد و پیش از به اجرا درآمدن سیاست صحیح، من و سیاستم فدا خواهیم شد، بنابراین از سیاستگذاری اقتصادی و اجتماعی انتحاری پرهیز خواهم کرد.
۸ - با سهلانگاری و همراهی بیش از حد در مقابل گروههای ذینفوذ داخلی و خارجی بیگانگان را در تصور سلطه بر کشورم جسور نخواهم کرد.
۹ -هیچ کدام از ابعاد توسعه (اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... ) را با بعد دیگری معاوضه نخواهم کرد و برای توسعه همه جانبه کشورم تلاش خواهم کرد.
۱۰ -شیفته هیچ کدام از نظریات سیاسی و اقتصادی نشده و در حد و ظرفیت و توان هر کدام از نظریات، از آنها برای پیشبرد اهداف جامعه تلاش خواهم کرد.
۱۱ -رعایت اعتدال را در استفاده از اعتبار نظام سیاسی کشورم چه در سطح داخلی و چه خارجی خواهم نمود و حداکثر تلاشم را برای حفظ و ارتقای سرمایه اجتماعی کشورم به کار خواهم گرفت. اجازه نخواهم داد اعتبار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور مورد سوءاستفاده هیچ گروه، حزب یا فردی قرار گیرد.
۱۲ -پاسدار میراث تمامی ساختارهای سالم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورم خواهم بود. شهامت و شجاعت را در شکستن ساختارهای اقتصادی و اجتماعی که میلیاردها نفر طی صدها سال پذیرفتهاند، جستوجو نخواهم کرد. هر ساختاری مانع اجرای تصمیمات من شود، محکوم به فنا نیست و تصمیمات من هم میتواند قابل بازنگری باشد. باور دارم که من یک استثنای جدی بر تجربه انسانی نیستم.
۱۳ -شان و جایگاه رییسجمهور که من موقتا در آن جایگاه قرار گرفتهام و به عنوان یک امانت ملی به من سپرده شده است، در زمان من ارتقا خواهد یافت و تلاش جدی خواهم کرد که جایگاه رییسجمهوری کشورم به یک جایگاه کم خاصیت، اضافی، کم ارزش و لایق حضور ناشایستگان تبدیل نشود.
۱۴ -حسابدهی سیاسی و اقتصادی به ملت را افتخار واقعی خود دانسته و عاری از هر تزویر و عوامفریبی در مقابل ملت پاسخگو خواهم بود. کوشش خواهم کرد در زمانهای منظم و اعلام شده به طور شفاف و با اطلاعات واقعی رسما عملکرد خود را به اطلاع مردم برسانم.
۱۵ -تسلیم قانون اداری گرشام نخواهم شد. در اقتصادهای دنیا، زمانی که سیستم پولی دو پایه فلزی (طلا و نقره) برقرار بود پول بد پول خوب را از جریان خارج میکرد به طوری که مردم طلا (پول خوب) را نزد خود نگه داشته و نقره (پول بد) را خرج میکردند، بنابراین پول بد پول خوب را از جریان خارج میکرد. در قانون اداری گرشام کارشناسان بد کارشناسان خوب را از جریان خارج میکنند. بنابراین تلاش خواهم کرد مانع از سلطه قانون اداری گرشام بر کابینه و ساختار اداری که برای ریاست جمهوری تشکیل خواهم داد، شوم.
۱۶ - عدالت را فدای کارآیی و کارآیی را فدای عدالت نخواهم کرد. تلاش خواهم کرد منابع اقتصادی به بهانه عدالت دچار سوتخصیص و کاهش کارآیی نشوند و کارآیی بهانهای برای عدم رعایت عدالت به ویژه در تامین نیازهای اولیه انسانی نشود.
۱۷ - با فقر بمانند دشمن کشورم و قاتل فرزندانم مبارزه خواهم کرد. اجازه نخواهم داد فقر، شان و منزلت انسانها را به زیر افکند و روحیه انسانی و انسان دوستی را به روح حیوانی سرکش در تمام امور اقتصادی و اجتماعی بدل سازد. در تامین رفاه انسانها به مانند مجاهدت در عبادت خواهم کوشید. اما مبارزه با فقر بهانهای نخواهد شد که کسانی که کم کار میکنند بیشتر به دست آورند و کسانی که تلاش بیشتری میکنند نادیده گرفته شوند.
۱۸ - تلاش خواهم کرد بشنوم صدای کسانی را که طنین اجتماعی ندارند و حجب و حیای اجتماعی آنها مانع از اعتراض و بیان سختیهای زندگیشان میشود.
۱۹ - از اقدامات نمایش گونهای که فقط منافع آن به چند رییس یا چند نفر خاص محدود میشود به بهای اتلاف وقت رییسجمهور که وقت او فرصت طلایی میلیونها نفر جمعیت کشور و حتی جمعیت کره زمین در تعاملات بینالمللی است، پرهیز خواهم کرد.
۲۰ - تلاش خواهم کرد سیاستهای اقتصادیام کمترین دگرگونی غیرعادلانه را در طبقات و گروههای اجتماعی موجب شود. سیاستهای من رانت را در جامعه تشدید نخواهد کرد و به جای محکوم کردن مکرر انسانها مانع از ایجاد رانت خواهم شد.
کوشش خواهم کرد محیط اقتصادی شیشهای عاری از رانت ایجاد کنم. به جای دستکاری مکانیزم قیمتها و ابداع مجوزهای گوناگون که مانع از فعالیت اقتصادی آزاد و موجب ایجاد رانت میشود تلاش خواهم کرد رقابت اقتصادی و فرصتهای برابر فعالیتهای اقتصادی را ایجاد کنم.
۲۱ - کوشش خواهم کرد دامنه انتخاب اقتصادی، سیاسی و اجتماعی انسانها را که موجب افزایش رفاه خواهد شد، توسعه دهم. یکی از معیارهای ارزیابی از خودم را تعداد انتخابهای انسانها در زمینههای اقتصادی و اجتماعی در آغاز و پایان دوره ریاستجمهوری خود، قرار داده و در تقویت و ارتقای این معیار تلاش خواهم کرد. کوشش خواهم کرد شان و منزلت مصرفکنندگان توسط تولیدکنندگان انحصارگر نادیده گرفته نشود و در ازای بهایی که مردم کشور میپردازند، متاعی ارزشمند در اختیار آنها قرار گیرد، در مقابل ارائه کالای بیکیفیت با شدتی مانند برخورد با دزدی خواهم کرد، زیرا اگر کالایی به قیمتی بیش از ارزش واقعی آن فروخته شود شاید فاصله زیادی با دزدی شرافتمندانه از جیب مصرفکنندگان احساس نشود. من با دزدان کیفیت کالاها و همدستان آنها و قاتلان کارایی اقتصادی مقابله خواهم کرد.
۲۲ - حمایت از صنایع ناکارآمد داخلی یا گروهی از مصرفکنندگان به بهای چندین دهه کاهش رفاه جامعه قابل توجیه نیست. حمایت از صنایع، گروهها و طبقات اجتماعی، مصرفکنندگان و به طور کلی هرگروه از فعالان اقتصادی زماندار و مطابق برنامهای خواهد بود که پس از اتمام آن، فعالان اقتصادی مشمول برنامه به هیچ وجه از حمایت بیشتری برخوردار نخواهد شد. منابع اقتصادی جامعه به پای مسرفان و گروههای ناکارآمد تولیدکننده یا مصرفکننده تلف نخواهد شد.
۲۳ - اجازه نخواهم داد عدهای فرصتطلب قیمت نیازهای اولیه انسانها را دستکاری کرده و سیاستگذاری اقتصادی را به بازی بگیرند. اجازه نخواهم داد تعادلهای اقتصادی بازیچه عدهای کم سواد فرصتطلب شود که با اهرمهای مالی بادآورده قوی هر تصمیم اقتصادی غلط خود را به زور پول و روابط ناسالم اداری به جای درست نشانده و به زیان عموم منافع خاص خود را تحصیل میکنند.
۲۴ - قسم به انسانیت انسانها، حامیشان دین و مذهب، علم و شرافت و راستگفتاری و راستکرداری خواهم بود و اجازه نخواهم داد دزدی به زرنگی، دروغگویی به سیاستمداری، رشوهخواری و اختلاس به رابطهمداری، رباخواری به حسابگری، پایمال کردن حق به مدارا، لگدمال کردن حیثیت و شرافت انسانها به اجرای عدالت در جامعه شهره شود. از توسعه ارزشهای مضر اجتماعی و اقتصادی جلوگیری کرده و در مقابل جابهجایی ارزشهای اصیل و واقعی با ارزشهای تقلبی و غیرانسانی ایستادگی خواهم کرد.
۲۵ - پرداخت مالیات را به کارمندان و کارکنان دولت منحصر نخواهم کرد و مانع از فرار مالیاتی صاحبان زر و زور خواهم شد. با گسترش اقتصاد زیرزمینی و فرار مالیاتی به مانند قاچاق مواد مخدر و انسان مقابله خواهم کرد و از کسانی که درآمدهای سرسامآور دارند، مالیات عادلانه، کامل و تمام وصول خواهم کرد.
آخرین آرزوی من این است که به عنوان یک رییسجمهور تا پایان دوره ریاست قسم نشکسته باشم و شرمسار از کرده خویش در مقابل دین ، مردم و قانون اساسی کشورم نباشم.
همچنین از مجلس محترم میخواهم پس از پایان دوره ریاستجمهوری من، به عنوان یک اقدام ارشادی برای من و مقامات و حرکت نمادین( بدون هیچ پیگرد قانونی و قضایی) به من قسمهای شکسته شده و عهدهای عمل نشده را با تکیه بر رای اکثریت نمایندگان یادآور شود تا در صورت انتخاب در دوره بعد با دقت بیشتری این مسوولیت را به عهده گیرم و در صورت عدم انتخاب، رییسجمهور منتخب پس از من بداند که این گفتههای نمایندگان ملت در خصوص آن رییس خادم جمهور (مردم) روزی بر زبان خواهد آمد.
ارسال نظر