بین «احمدینژاد» و «محسنرضایی» صورت گرفت
مناظره داغ در میدان اقتصاد
تورم، بیکاری، اوضاع بانکها، اوضاع صنعت و پیشبینیهای نادرست از مباحث داغ مناظره بود.
تورم، بیکاری، اوضاع بانکها، اوضاع صنعت و پیشبینیهای نادرست از مباحث داغ مناظره بود.
گزارش مشروح آخرین مواجهه انتخاباتی کاندیداهای ریاست جمهوری در شبکه سوم سیما
مناظره داغ اقتصادی
دنیای اقتصاد - محمود احمدینژاد و محسن رضایی دوشنبه شب در آخرین برنامه تلویزیونی مناظرههای نامزدان دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری از شبکه سه سیما به بیان دیدگاهها و نظرات خود پرداختند. به گزارش ایرنا مشروح مناظره به این شرح است:
دروغگو خائن است و خائن ترسو
محمود احمدینژاد در ابتدای این مناظره گفت: نخست از چندصدهزار مردم عزیزی که امروز (روز دوشنبه) به مصلای تهران آمدند تشکر میکنم و به علت ازدحام جمعیت متاسفانه نتوانستم در خدمت آنها باشم و انشاءالله چهارشنبه صبح در اجتماع آنها در مسجد دانشگاه شریف حاضر خواهم شد.
نکته دوم، درباره بحثهایی است که در مناظره شب گذشته بیان شد، البته وقت من محفوظ است چون چند بار در مناظرهها تکرار شد اما تنها دو جمله خدمت ملت شریف عرض میکنم. اینکه آماری که ما ارائه میکنیم از بانک مرکزی و مرکز آمار است که بیش از ۵۰ سال است آمار منتشر میکنند، اما اینکه در یک برنامه تلویزیونی برخلاف همه قوانین به طور مکرر یک نامزد و البته کسی که هنوز مسوول است، متهم به دروغگویی میشود جای بحث دارد که بنده در وقتی که حق قانونی من است، پاسخ خواهم داد.
اما یک جمله باید بگویم که دروغگو خائن است و خائن ترسو. چه کسی تا امروز از این دولت ترس سراغ دارد و فکر میکنم به همین میزان کفایت کند اما در این باره که چرا این طور هجوم میآورند و بدون آنکه برنامهای ارائه دهند علیه من، به هر حرفی که دلشان میخواهد متوسل میشوند، توضیح خواهم داد.
وی افزود:میلیونها لوح فشرده منتشر کردهاند و با بریدن حرفها و یک بازی رسانهای علیه بنده که خلاف قانون و اخلاق است و کسانی که میخواهند درس اخلاق و ادب به مردم بدهند، نباید از این کارها انجام دهند که من جزئیات آن را در آن وقت قانونی اعلام خواهم کرد.
نامزد دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در پاسخ به این سوال که بهترین الگوی شما برای پیشرفت و عدالت چیست؟ اظهار داشت: درباره مدل اقتصادی بحثهای فراوانی است.
وقتی ما چشمانداز، سیاستها، قانون برنامه و سیاستهای اصل ۴۴ را داریم این در واقع تئوری اقتصادی پیشرفت و عدالت است.
به این مفهوم که مردم کشور را اداره میکنند، فرصتها هم عادلانه توزیع میشود. کشور باید ثروتمند باشد و هر چه ثروتمندتر باشد بهتر است، اما توزیع ثروت و فرصتها باید بر اساس عدالت باشد و همه استعدادهای کشور باید فرصت بروز و ظهور پیدا کنند.
سوال احمدینژاد از رضایی
احمدینژاد ادامه داد: اما سوال من از آقای رضایی که تنها کسی است که در میان نامزدها ایدههای جدیدی را مطرح کرده این است بحثی که شما مطرح کردید، فدرالیسم اقتصادی است که ایدهای نو به شمار میرود، اما ارتباط این مساله با تقسیمات کشوری و مدیریتهای سیاسی و منطقهای چگونه گره میخورد؟
وی افزود: شما میدانید وضعیت تقسیمات کشوری به چه شکلی است. چطور میشود اینها را با هم به گونهای گره زد که آن هدف محقق شود؟
این مساله به عنوان یک روش برای کمک به توسعه اقتصادی است و میخواهیم توسعه اقتصادی سریعتر رخ دهد، یعنی تمرکز بدهیم به 9 نقطه، در این حالت سایر استانها چگونه ارتباط برقرار میکنند و رابطه مدیریت سیاسی، اجتماعی و امنیتی با این مدیرت اقتصادی چگونه است و چطور با هم هماهنگ میشود؟
رمز محسن رضایی
محسن رضایی در ابتدای سخنان خود اعلام کرد که من با رمز یا زهرا (س) به صحنه آمدم و انتظارم این است که هواداران من در روز رایگیری با همین رمز به پای صندوقهای رای بروند.
وی افزود: انتظار میرفت مناظرهها از دوره قبل شروع شود، اما در این دوره آغاز شد و ابتکار خوبی بود که شفافیت اطلاعرسانی برای مردم و تصمیمگیری آنها بیشتر شود، اما باید از مناظرهها در رابطه با خود موضوع مناظرهها یعنی مساله تشکیل دولت آینده بیشتر صحبت کنیم و از تواناییها، برنامهها و کارهایی که میخواهیم انجام دهیم، تحولاتی که میخواهیم درست کنیم و پاسخ گفتن به سوالات بپردازیم، البته لازمه این کار نقد گذشته هم هست، اما در کنار آن باید حتما از برنامهها هم صحبت شود. ضمن اینکه روش مناظره باید به ایجاد امید، نشاط،شادابی و یک گام به جلو برداشتن تاریخی ملت منجر شود. اگر ما در صحنه مناظرهها میدان بازی را عوض کنیم به معنی آن است که نمیخواهیم حقایق برای مردم روشن شود و موضوع اصلی مورد بحث قرار گیرد.
رضایی ضمن قدردانی از اینکه احمدینژاد مساله را به سمت بحث در مورد برنامهها هدایت کرد، گفت: لازم میدانم برای آنکه به این سوال پاسخ بهتری بدهم، ابتدا نگاهی به وضعیت اقتصادی کشور و پیشبینی از آینده داشته باشم تا ببینیم چه کاری میتوان انجام داد تا این مشکلات حل و فصل شود.
وی با بیان اینکه ما امروز هم تورم داریم و هم رکود تصریح کرد: تورم همان چیزی است که بانک مرکزی اعلام کرده و آقای احمدینژاد هم در ۵۰ باری که از تورم در کشور صحبت کردند، در ۴۸ بار آن متوسط تورم سالانه را اعلام کردهاند و بر اساس شاخصی که اعلام کردهاند، تورم در حال حاضر ۲۵درصد و بیکاری هم ۵/۱۲درصد است که نشان میدهد ما در حال حاضر وضع خوبی نداریم و اقتصاد ما در شرایط خوبی قرار ندارد.
از طرف دیگر، دو بازار اصلی کشور یعنی بازار پول و سرمایه دچار مشکل است.
نامزد دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری اضافه کرد: بازار پول ما با ۳۵هزارمیلیارد تومان معوقه بانکها مواجه است و عملا گردش پول قفل شده یا اگر نگوییم قفل شده، خیلی کند شده و تحرک واقعی خودش را ندارد.
بازار بورس هم با توجه به اینکه از 11هزار به حدود هشتهزار رسیده است، کشش لازم برای جذب پساندازهای مردم و هدایت آن به سوی سرمایهگذاری، اشتغال و تولید را ندارد.
از طرف دیگر متوسط رشد سرمایهگذاری در چهار سال گذشته حدود ۷/۴درصد بوده، متوسط رشد اقتصادی ۲/۶ بوده و با این وضع متوجه میشویم که اقتصاد ما وضع خوبی ندارد و اگر به آینده نگاه کنیم، نهادهای بینالمللی نشان میدهد اگر همین روند طی شود وضع آینده خوب نخواهد بود. به طور مثال پیشبینی در زمینه رشد اقتصادی این است که امسال کمتر شود، سال آینده هم کاهش یابد و طی دو سال آینده به زیر چهاردرصد برسد.
رضایی افزود: ما مشکل کاهش قیمت نفت را هم داریم بنابراین درآمدهایی که در این چهار سال گذشته فراوان پیدا شده، قاعدتا نخواهیم داشت.
تراز تجاری مثبت ۱۸ است اما سال آینده پیشبینی صندوق بینالمللی پول این است که منفی ۱۳ خواهد بود، البته این مساله را هم باید اشاره کنیم که در سال ۸۶ تمامی ذخیره ارزی ما که مصلحت نیست عدد اعلام کنیم ۲۰درصد کاهش داشته در حالی که عربستان سعودی در حال حاضر ۴۰۰میلیارد دلار ذخیره دارد، لیبی و الجزایر ۱۰۰میلیارد دلار دارند و اینها نشان میدهد که وضعیت اقتصادی ما خوب نیست و ما اگر این مساله را مقایسه کنیم با آنچه بایستی در چشمانداز به آن میرسیدیم یعنی رشد باید ۸درصد میشد، نرخ سرمایهگذاری باید خیلی بیشتر از اینها میشد.
تورم و بیکاری باید یک رقمی میشد و ضریب جینی هم باید به وضعیت بهتری میرسید، بنابراین نشان میدهد که وضع کنونی وضع خوبی نیست و در آینده ممکن است بدتر از این شود، نسبت به گام اول چشمانداز هم ما عقب هستیم.
وی گفت: سوال من از آقای احمدینژاد این است در صورتی که هر یک از ما رییسجمهور شویم، باید راهکاری برای خروج از این وضعیت داشته باشیم. اگر ایشان رییسجمهور شدند این وضع را چطور میخواهند علاج کنند؟ آیا با همین شیوه چهار سال گذشته که باید علل را توضیح دهند که چه موانعی بوده؟ آیا به ابتکار جدیدی رسیدهاند؟
البته این مساله را هم باید بگویم که من هیچ رییس دولتی را کاملا سیاه و سفید نمیدانم و معتقدم محمود احمدینژاد هم کارهای مثبتی انجام داده و همیشه هم در صحبتها گفتهام اما میزان کاستیهایی که در دولت فعلی وجود دارد اگر برای آینده ادامه یابد، اگر رییسجمهور شوند و فکر جدی نکنند، این مجموعه نه تنها مجموعهای خوب نیست بلکه ما را از برداشتن گامهای بلند در چشمانداز هم باز میدارد.
رضایی در ادامه در پاسخ به سوال محمود احمدینژاد افزود: درست است ما فدرالیسم اقتصادی را مطرح کردیم ۹ فدرالیسم کامل؛ یعنی در اقتصاد ما کشور را به صورت منطقهای اداره میکنیم اما در بعد سیاسی، دفاعی و امنیتی کشور را به طور متمرکز از تهران اداره خواهیم کرد.
حتی ممکن است 30 استان را به 40 تا 45 استان برسانیم که استانها کوچکتر شوند از نظر سیاسی، دفاعی و امنیتی اما از نظر اقتصادی اداره کشور بزرگتر میشود و 9 نفر را در حد معاون رییسجمهوری بر سر این مناطق خواهم گذاشت که اختیارات کامل در بعد مسائل اقتصادی، علمی، فنی و تجاری داشته باشند و کشور را اداره کنند و رابطه آنها با مدیریتهای سیاسی چون تقسیم کار کاملی صورت گرفته، روشن است.
تمامی مسائل سیاسی، دفاعی و امنیتی را از طریق تهران عمل میکنند، اما در بعد هماهنگیها در هر منطقهای با پنج استان، جلساتی شبیه شورای امنیت خواهند داشت با این حساب که مسائل اساسی و استراتژیک در تهران اتخاذ میشود.
اظهارات رضایی اشتباه است
رییسجمهوری در پاسخ به محسن رضایی گفت: این طرح فدرالی که مطرح کردید ظاهرا همان تقسیمبندیهای ۹ گانهای است که در سپاه بود، اما شما میدانید که یک مدیریت اقتصادی بدون مدیریت سیاسی و اجتماعی معنی پیدا نمیکند و تداخل خواهد داشت.
احمدینژاد افزود: اگر معاون رییسجمهوری است همه استانداران، فرمانداران و بخشداران تحت امر او خواهند بود. به طور مثال اگر در شیراز مستقر شود، سایر استانها چه میشوند؟ آیا تحت امر آنجا قرار میگیرند؟ شما میدانید الان جابهجایی یک دهستان از یک شهرستان به شهرستانی دیگر مشکل دارد و در واقع جزئیاتی دارد که باید به آن توجه کرد.
وی در ادامه، اظهارات محسن رضایی درباره تورم و اینکه در حال حاضر کشور با رکود مواجه است را اشتباه خواند و اظهارداشت: تورم به دو شکل محاسبه میشود. یکی متوسط سالانه نسبت به سال قبل و دیگری نقطه به نقطه که متوسط سال ۸۷ نسبت به سال ۸۶، ۲۵درصد است که من و بانک مرکزی اعلام کردیم، اما در مورد محاسبه نقطه به نقطه این میزان به طور مثال امروز ۱۸ خرداد نسبت به سال قبل زیر ۱۵درصد است و معنی آن این است که تورم ما رو به کاهش است.
نامزد دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ادامه داد: اما بخش مهمی از علت تورم ناشی از تورم جهانی است. فولاد در بازار جهانی 1300 تومان شد در حالی که قبل از سال 86، 300 تومان بود. ما حتی با قانون برنامه هم نمیتوانیم کنترل کنیم صادرات فولاد یا هر کالای دیگری را و این اثر میگذارد.
اما این در رشد اقتصادی ما اثر نگذاشته و خود شما هم میدانید در قانون برنامه چهارم عددها را دست بالا گرفتهاند. متوسط برنامه سوم ما۵/۴درصد است، رشد اقتصادی را در برنامه چهارم هشت در نظر گرفتند و ۵/۲درصد آن را برای بهرهوری قرار دادند که نقش آن ۴/۰درصد یعنی کمتر از ۵/۰درصد بود که باید به ۵/۲ میرسید.
احمدینژاد خاطرنشان کرد: ما فکر میکنیم با این شرایط جهانی، رشد2/6درصد متوسط در چهار سال برنامه رشدی بسیار خوب است و از برنامههای قبلی به ویژه برنامه قبل از این دولت بیشتر است. تورم نقطه به نقطه ما نیز در حال کاهش است، ضمن اینکه دریافتی کارکنان و حقوقبگیران ثابت، جبران شد بنابراین از نظر دریافتی طبقاتی با حقوق ثابت ما مشکل چندانی نداشتیم به غیر از یک گروه از کارگرانی که کار معین داشتند.
احمدینژاد در ادامه، اظهارات محسن رضایی مبنی بر اینکه بازار بورس غیرفعال است را اشتباه خواند و گفت: بازار بورس بسیار فعال است و حبابی که در سالهای ۸۲ و ۸۳ وارد بورس شد یک تقلب بود که در واقع حبابی درست کردند و قیمت را به طور کاذب افزایش دادند.
وی با بیان اینکه در دولت نهم این حباب تخلیه شده است، گفت: بورس رشد منطقی خود را پیدا کرده و بیشترین واگذاریها و حجم معاملات در همین دو سه سال انجام شده و در حال حاضر نیز بورس فعالی داریم و مراکز جهانی هم این مساله را تایید کردهاند.
نامزد دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در مورد عدد مطرح شده از سوی رضایی درباره رشد سرمایهگذاری گفت: درست است عدد رشد سرمایهگذاری ما در حال حاضر کمتر از چهار سال قبل است، اما علت این است که ما اعداد و ارقام را اصلاح کردیم.
احمدینژاد تصریح کرد: ماشین آلات دست دوم وارد و با نرخ بالا فاکتور میشد و وام ارزی گرفته میشد، ما قیمتها را واقعی کردیم یعنی قیمت واقعی شده و عدد پایین آمده است. اما از سوی دیگر حجم سرمایهگذاری صنعتی چهار سال قبل این دولت، بیش از 10هزارمیلیارد و در دولت فعلی بیش از 50هزارمیلیارد تومان است. یعنی قریب به پنج برابر سرمایهگذاری صنعتی شده است و در واقع فعالیت صنعتی و رشد سرمایهگذاری وجود دارد، اما چون یکی از عوامل اصلی ماشینآلاتی بود که وارد میکردند و با قیمت دیگری ثبت میشد، این عدد کوچک نشان میدهد.
وی در ادامه به سوال نخست خود اشاره کرد و افزود: در شرایطی که ما میخواهیم یک حلقه مدیریتی جدید در کشور درست کنیم، ارتباط معاون رییسجمهوری با استانداران، استانداران با یکدیگر و آن مرکز چگونه خواهد بود؟ یعنی یک بنگاه اقتصادی میخواهد درست شود، به طور مثال در کهکیلویه و با این تئوری زیر نظر فارس قرار گیرد، باید عدهای که در آنجا متمرکز شوند، این ارتباطات چگونه برقرار میشود؟ هماهنگی حلقههایی که داریم با هم خیلی سخت خواهد بود. حلقههای مدیریتی هرچه اضافه میشود، نمایی و به توان پیچیدگی ارتباطات آنها نیز با هم اضافه میشود.
رییسجمهوری ادامه داد: در رابطه با تورم که اشاره کردید، من باید این منحنی را یک بار دیگر نشان دهم که در سال 2008 که ما رشد تورم داشتهایم همه قارهها رشد داشتهاند و بیش از ما یعنی نسبت رشد آنها بیش از ما بوده به این معنی که در ایران مدیریت خوبی اعمال شده است.
ضمن اینکه مجموعه برنامههای اقتصادی ما روشن است، طرح هدفمند کردن و تحولات اقتصادی را در هفت سرفصل مهم آماده کردیم که در واقع زیرساختها به شمار میآید، اصلاح یارانهها، اصلاح بانکها، اصلاح مالیات و بیمه، نظام توزیع، نظام بهرهوری، ارزش پول ملی و کارهای اساسی که باید در اقتصاد ما انجام شود و در ادامه توضیح خواهم داد. احمدینژاد خاطرنشان کرد: اما اینکه میگویید خوب نبوده باید شاخصهای عملکردی را ارائه کنیم. عملکرد در همه بخشها به نسبت گذشته رشد قابل توجه و جدی دارد که در ادامه مطرح میکنم.
وی در ادامه به برنامه رضایی در خصوص صندوق توسعه ملی اشاره کرد و گفت: میخواهم ببینم این صندوق همانی است که در سیاستهای کلی برنامه پنجم ساله است یا چیز دیگری است؟ یا به طور مثال 200میلیارد دلاری که در آن قرار است بیاید از این به بعد است، یعنی از درآمدهای نفتی است؟ چه مدت طول میکشد که تامین شود؟ قرار است قرض بگیریم؟ آیا قرار است تبدیل به ریال کنیم و به بانکها بدهیم؟ یا سود بگیریم و سودش را توزیع کنیم؟
شما اشاره کردید نفری ۱۰۰هزار تومان ماهانه میدهیم اگر ضرب و تقسیم کنید ببینید چقدر میشود و از این ۲۰۰میلیارد دلاری که منبع آن معلوم نیست چقدر حاصل میشود که ما ماهانه ۱۰۰هزار تومان بخواهیم به مردم بپردازیم.
محسن رضایی و قیمت شانه تخممرغ
رضایی در پاسخ به اظهارات احمدینژاد با بیان اینکه آمار باید مقداری دقیقتر گفته شود، تصریح کرد: نمیخواهم لفظ دروغ گفتن را مطرح کنم چون قبول ندارم اما نمیشود آمار مبانی متغیری داشته باشد و مثلا تورم جهانی سال ۲۰۰۹ را حذف کنیم و نشان ندهیم چرا این کار را میکنیم؟ آمار اگر میخواهیم بدهیم باید با یک مبنای مشترک باشد.
وی افزود: آماری که بانک مرکزی اعلام کرده این است که در سال 84 که دولت آقای احمدینژاد آمده،4/10 درصد بوده، در سال 85، این رقم به 9/11 تغییر یافته، سال 86 به میزان 4/18 رسیده و سال 87 این رقم با همان شاخص متوسط رقم به 4/25 افزایش یافته است.
رضایی با بیان اینکه محاسبه نقطه به نقطه در مورد تورم موضوع بحث ما نیست، گفت: دلیل این مساله این است که ما میخواهیم ببینیم بر قدرت خرید مردم چه تاثیری گذاشته است، یعنی پنیر در سال ۸۴ چقدر بوده و در حال حاضر در انتهای سال ۸۷ چقدر شده است.
خود مردم که نظارهگر هستند، همه محاسبهگرند از بانوان تا بچهها و این مناظرهها حسنی که داشته این بوده که ادبیات اقتصادی را در جامعه ما گسترش میدهد.
بحث ما این است که در حقیقت از ابتدای ۸۴ تا ۸۷ به طور مرتب این تورم بالا رفته است.
آیا در این چهار سال دنیا دچار تورم بوده است؟ یعنی اقتصاد دنیا در این چهار سال این چنین بوده؟ در واقع اینچنین نبوده است.
رضایی اضافه کرد: در مقایسهای دیگر، به طور مثال در سال ۸۴ در فروردین ماه قیمت شانه دوکیلویی تخممرغ ۱۴۵۰ تومان بوده در سال ۸۷ به ۲۸۷۰ تومان رسیده است. گوشت مرغ، گوسفند، عدس، هندوانه و همه اینها را مقایسه کنیم میبینیم با این حرفی که من میزنم یعنی تورم ۲۵درصد همخوانی دارد.
البته آقای احمدینژاد در ماههای اخیر دستمزدهای بازنشستگان را افزایش دادند، کار خوبی بود، برخی از قوانینی که قبلا تصویب شده بود و خودشان در آن زمان عمل به این قانون را مصلحت نمیدانست، اخیرا قانون را اجرا کرده اما بحث این است که قدرت خرید مردم طی چهار سال کاهش پیدا کرده و آقای احمدینژاد در ماههای اخیر زحمت کشیدهاند مقداری از این قدرت خرید را با افزایش دستمزدها جبران کردند.
وی در ادامه به شاخصی با عنوان شاخص فلاکت اشاره کرد و اظهار داشت: شاخصی اخیرا در دنیا تحت عنوان شاخص فلاکت پیدا شده است که جمع تورم و رکود را نشان میدهد. کاملا پیدا است که در سال ۸۴ فصل اول و دوم این شاخص کم شده یعنی فشار شاخص فلاکت روی زندگی مردم کم شده به حدود ۱۸ تا ۱۹درصد رسیده است.
اما از فصل دوم سال 85 تا فصل سوم سال 87، یعنی پاییز سال گذشته ما شاهد هستیم با چه شیبی فشار بر گرده مردم افزایش پیدا کرده است که منبع محاسباتی این هم بانک مرکزی ایران است.
بنابراین وقتی میگویم وضع مردم خوب نیست فکر میکنم نباید این مساله را کتمان کنیم.
نامزد دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری اضافه کرد: البته آن رقمی که آقای احمدینژاد گفتند 15درصد (حالت نقطه به نقطه) دردی را دوا نمیکند چون ما بحثمان زندگی مردم است و میخواهیم ببینیم فشارهایی که بر گرده مردم میآید چقدر است و اگر این مساله را از خود مردم سوال کنیم واضح خواهند گفت.
رضایی در مورد سوال احمدینژاد در خصوص فدرالیسم اقتصادی، گفت: این طرح خیلی خوبی است و ایشان هم میدانند که ما در مجمع خیلی بحث کردیم که یک کشور پهناوری مثل ایران نمیشود همیشه رییسجمهوری با هیات دولت از صبح تا شب در استانها و شهرستانها بروند بعد خود مدیریت آنجا مدیریتی قوی و توانمند و با اختیارات نباشد که مسائل را حل و فصل کند. مثلا جوی آبی میخواهند بکشند ما با هیات دولت برویم تصویب کنیم که این جزو پروژهها باشد.
وی افزود: این شان دولت نیست و خلاء مدیریتی در کشور را نشان میدهد و در تمام دنیا شاید سه تا چهار کشور سیستم اداری ایران را داشته باشند و سیستم فدرال ندارند. اما ما به خاطر مسائل امنیت ملی، مسائل سیاسی را از مسائل اقتصادی و تجاری کاملا تفکیک کردیم و چون تقسیم کار هست نمونه آن مثل خود جزیره کیش که بخش سیاسی با بخش منطقه آزاد متفاوت است، آییننامه و مقررات دارند و چون دو حوزه تفکیک شده است، تداخل آنچنانی ندارد، اما ما برای احتیاط مطرح کردیم که یک شورای هماهنگی هم داشته باشند.
وی اظهار داشت: در مورد مساله مدیریت، اصولا معتقدم انتقادات هر چه رو در رو باشد بهتر است تا پشت سر باشد. یکی از دلایلی که برخی انتقاداتم را گذاشتم برای چنین جلسهای همین است که ما در غیاب فردی شروع به حرف زدن نکنیم. البته همیشه نمیشود آدمها را بیاریم روبهروی خودمان مورد نقد قرار دهیم، بنابراین اگر من وارد بحث نقد میشوم به این دلیل است که برنامههایم را بهاندازه کافی گفتهام و فرصتی در حال حاضر پیدا شده است چون آقای احمدینژاد هم هست ممکن است صحبتهای من جنبه نقدی بیشتر باشد.
رضایی یکی دیگر از اشکالها به مدیریت احمدینژاد را بیثباتی خواند و افزود: 15 عضو کابینه که هشت نفر از آنان وزیر بوده در چهار سال عوض شده است، مثلث اقتصادی ایشان که نیاز به ثبات دارد و در چشمانداز و سیاست اصل 44 به این نتیجه رسیدیم که ثبات اقتصادی مهم است، بارها تغییر پیدا کرد، یعنی وزیر اقتصاد و رییس بانک مرکزی و برنامه و بودجه تغییر یافتهاند.
رییس بانک مرکزی تاکنون سه بار تغییر کرده، در حالی که این مرکز بسیار حساس است و از نظر اقتصادی تغییر در این راستا پایههای پولی یک کشور را تحت تاثیر قرار میدهد. مساله دیگر تغییر حدود ۲۴ استاندار است و حتی تغییرات به باشگاهها هم کشیده شده و مدیریت باشگاههایی مانند پیروزی و استقلال نیز در مجموع هفت بار عوض شدهاند.
رضایی گفت: البته تمام اینها جزو اختیارات رییسجمهوری است، اما پیشنهاد من این بود که اگر دولت را در اختیار بگیریم اولین کاری که میکنیم این است که خودم را محدود میکنم که به سادگی دست به عزل و نصبهای تخصصی نزنم. یعنی مصوبهای به مجلس میبریم و تصویب میکنیم که پستهای تخصصی از سیاسی واقعا جدا شود. این نه تنها به نفع من خواهد بود بلکه به نفع کشور و مردم است.
وی به موضوع تعرفهها اشاره کرد و گفت: فکر میکنم وقتی تورم بالا رفت، دوستان ما قدری دستپاچه شدند، تعرفهها را بدون حساب دست زدند یا در رابطه با گاز ترکمنستان که چهار سنت میخریدیم، پیشنهاد ۱۴ سنت دادند ما توجه نکردیم ناچار شدیم بعد به خاطر زمستان ۳۵ سنت بپردازیم. همچنین بحثهای مربوط به راهآهن شیراز و مسائل امنیتی هم همینطور است.
رضایی تصریح کرد: در مدیریت امنیتی هم ما در چهار سال گذشته با مشکلاتی مواجه بودیم، اگر چه در دولت قبلی هم این مشکلات وجود داشته، اما در مساله شرق کشور یا انفجارات اهواز و بحثهایی که به خاطر اهانت به برادران ترک زبان رخ داد شاهد تشنجها و کشتههایی بودیم و سوال من این است که ایشان چه الگوی مدیریتی را میخواهند داشته باشند تا واقعا از این فرصتهای تاریخی بیشتر استفاده کنیم. برای این انقلاب خونهای زیادی داده شده و زحمات زیادی کشیده شده و ما در این شرایط تاریخی خیلی میتوانیم بهرهبرداری کنیم، برنامه آقای احمدینژاد در این رابطه چیست؟
در مناظرههای گذشته هم علیه دولت صحبت کردید
احمدینژاد در پاسخ گفت: البته شما در مناظرات قبلی هم از وقت استفاده و علیه این دولت صحبت کردید. اینطور نیست که صحبت نکرده باشید و در بعضی جاها حالت تمسخر هم داشتید که وارد آنها نمیشوم.
وی افزود: آقای رضایی عدد بیکاری را با تورم جمع میکنند. تورم ۲۵درصد شده که ما هم توضیح دادیم؛ اما بیکاری که بر اساس همان گزارش بانک مرکزی که جنابعالی اعلام کردید، حداقل دودرصد کاهش پیدا کرده است. پس این دو مورد هم جهت یکدیگر حرکت نکرده است، ضمن اینکه ما در این چهار سال طبق قانون برنامه، حقوق کارکنان را معادل تورم اضافه کردیم و ۳ تا ۴درصد ممکن است اختلاف داشته باشد.
بنابراین مطلبی که شما میگویید صحت ندارد؛ ضمن اینکه فلاکت را هم اضافه کردهاید که وضع مردم به فلاکت رسیده است. اظهارات من به این معنی نیست که ما الان در نقطه ایدهآل هستیم، بلکه همیشه ما باید شرایط را مقایسهای ارزیابی کنیم و کلی گفتن درست نیست.
رییسجمهوری اظهار داشت: متوسط تورم در دور اول دولتها را با هم مقایسه کنیم، چون هر بار دولتی میآید شرایط کشور عوض میشود. متوسط تورم چهار ساله هر چهار دولت که آمدهاند این دولت کمتر از همه است و این آمار بانک مرکزی است. اگر شما نوسان آن را میگویید دولتهای قبلی هم همینطور بودهاند برخی سال اول کم بودهاند در سالهای بعد اضافه شده ضمن اینکه سال دوم و سوم بخش مهمی از آن تورم خارجی و سهمیهبندی کردن بنزین بوده است.
کسانی که طراح سهمیهبندی بودند، پیشبینی آنها 15 واحددرصد تورم بود که گزارش مکتوب آن وجود دارد و ما با این روش موافق نبودیم و با شیوه بهتری میخواستیم کنترل کنیم که این تورم را نداشته باشد.
احمدینژاد گفت: اینکه شما اعلام کردید که وضع مردم خیلی خراب است، بله گرانی را حس میکنیم؛ اما کاهش آن را هم همه حس میکنند. ای کاش شما فهرست همه کالاها را میخواندید و با هم مقایسه میکردید نه اینکه چند کالای خاص را اشاره کنید. تورم یعنی عددی اضافه میشود؛ اما قدرت خرید مردم، تولید ناخالص داخلی و درآمد سرانه هم اضافه شده که قابل بحث است.
رییسجمهوری در پاسخ به این مساله که 15 عضو کابینه و معاونین وی تغییر یافته است، اظهارداشت: این مساله تعهدی بوده است که من به مردم دادهام و در حال حاضر هم این تعهد را میدهم.
احمدینژاد با بیان اینکه ما در انتخابها معصوم نیستیم، تصریح کرد: ما یک برنامه داریم و مطابق با آن پیش میرویم، تلاش ما هم این است که بهترین انتخاب را داشته باشیم.
ما در حال مسابقه با جهان هستیم، یعنی برنامهای داریم که باید پیش ببریم، مربی بازیکنان را عوض میکند؛ اما مهم برنامه است و جهت برنامه باید حفظ شود و کارهایی که در هدف قرار گرفته، ما باید به دنبال آن برویم.
وی درباره اظهارات رضایی مبنی بر اینکه تعرفهها بدون حساب و کتاب عوض شده است، افزود: برای اولین بار در کشور ما دفترچه ثابت گذاشتیم. البته ممکن است کالاهای معدودی به خاطر نوسانات تند بازار جهانی تغییرات در آن اتفاق افتاده باشد، اما دفترچه تعرفه قرار دادهایم برای محصولات کشاورزی و سایر محصولات که در چه زمانی از سال پایین میآید و در چه زمانی بالا میرود که برای اولین بار است که این اتفاق افتاده است.
دو سال است که ما این کار را میکنیم و جالب است که بدانید متوسط تعرفه در دولت قبل 22درصد بوده است و در این دولت 33درصد است. اینهایی که میگویند دولت با کاهش تعرفهها بازار را پر از واردات کرده است این حرف خلافی است.
رییسجمهوری با بیان اینکه متوسط تعرفه ما ۳۳درصد و متوسط تعرفه دولت قبل ۲۲درصد بوده است، ادامه داد: در واقع به این معنی است که ما تعرفههای بیشتری گرفتهایم با اینکه بیش از ۸۰درصد کالاهای وارداتی کشور سرمایهای و واسطهای هستند و اینها معاف از بخش مهمی از تعرفه هستند که ۴/۰ به آنها تعلق میگیرد. بنابراین چنین چیزی نیست واقعا و این یک اتهام است.
وی اضافه کرد: نسبت صادرات غیرنفتی ما به واردات رشد کرده به این معنی که مدیریت خوبی روی صادرات و واردات انجام شده است. ما در حال حاضر به طور متوسط 18میلیارد دلار صادرات داشتهایم؛ یعنی 57میلیارد دلار صادرات غیرنفتی که بیش از سه برنامه گذشته است و بیش از عدد کل برنامه چهارم است.
یعنی خوب مدیریت شده و۲/۶ رشد تولید ناخالص داشتهایم بنابراین با توجه به شرایط جهانی و وضعیتی که ما تحویل گرفتهایم، اقتصاد خوب مدیریت شده است.
نامزد دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در ادامه گفت: اینکه شما میخواهید چندین استان را زیر یک پرچم بیاورید و بخش اقتصادی را از بخشهای سیاسی جدا کنید به نظرم اشتباه بزرگی است که محقق هم نخواهد شد. ضمن اینکه شما اگر تصور کنید برخی پستها را ثابت کنید و برخی را متغیر، اینها از هم جدا نیست.
پست سیاسی، کارشناسی و اقتصادی با هم کار میکنند و این طور نیست که جزایر از هم جدا باشند که هر کس برای خود کار کند. البته ممکن است در ۲۰ سال آینده ما با تمهیداتی به چنین موقعیتی برسیم.
احمدینژاد افزود: ضمن اینکه جاهایی که فدرالیسم هست چند کشور است نه یک کشور یعنی هویت ملی واحدی در آنجا شکل نگرفته و اینها اقوامی مستقل بودهاند که در کنار هم قرار گرفتهاند و تبدیل به فدرالی شدهاند.
اما کشوری که هویت ملی واحد دارد و حکومت متمرکز باید در آن باشد تا همه کشور را اداره کند اداره آن به شکل فدرالی خیلی سخت است.
ساختار بوروکراسی کشور را نمیشناسید
وی اظهار داشت: موضوع دیگری که شما اشاره کردید و من نمیخواهم از آن به عنوان یک تعرض یاد کنم، اینکه هیچوقت دولت برای کشیدن یک جوی در یک استان تصمیم نمیگیرد.
اگر محسن رضایی ساختارهای اداری کشور را میشناخت اینطور حرف نمیزد و این مساله را به حساب این میگذارم که شما ساختار بوروکراسی کشور را نمیشناسید و در سیستم اداری کشور نبودید چون در سپاه بودهاید و از آنجا به مجمع تشخیص مصلحت رفتهاید و بیشتر در کارهای نظری هستید، هیچوقت یک مدیریت اجرایی در کشور نداشتهاید تا این ساختارها را بشناسید و بدانید وقتی دولت در یک استان میرود چه مفهوم و اثری دارد.
دولت بنگاهها را رها کرده است
رضایی درباره اینکه پستهای سیاسی و تخصصی را نمیشود از هم جدا کرد، گفت: چطور در همه دنیا این کار را کردهاند و ما نمیتوانیم.
وی افزود: صندوق توسعه ملی همان صندوقی است که ما در مجمع در اثر مطالعاتی که داشتیم به تصویب رساندیم و بحث من این بود که اگر از اول انقلاب ما چنین صندوقی داشتیم تا امروز ۲۰۰میلیارد دلار در آن بود و هر ماه ما ۱۰۰هزار تومان پرداخت میکردیم و ارزش سهام آن صندوق هم بالای ۴۰۰ تا ۵۰۰هزار تومان برای هر فرد بود.
اینکه ما مالیاتها را کم کنیم درست است حتما در شرایط رکود مالیات را کم میکنم؛ چون من به دنبال این نیستم که از بنگاهها انتقامگیری شود.
کاری که الان در حال انجام است و دولت بنگاهها را رها کرده و اتاق بازرگانی اعلام کرده است که ۵۰درصد کارخانجات کشور با نصف ظرفیت کار میکنند و ۶۰درصد کارخانجات کشور، بنگاهها و موسسات اقتصادی طی ۸ تا ۹ ماه اخیر تعدیل نیرویی در حد یک سوم داشتهاند که نشاندهنده بحران است.
بنابراین دولت وقتی میگوید هیچ بحران و خبری نیست و مسالهای وجود ندارد معلوم میشود که در حقیقت بنگاهها به حال خود رها شدهاند.
رضایی اضافه کرد: کم کردن مالیات یکی از سیاستهای کمک به خروج بنگاهها از رکود است و در همه دنیا شناخته شده است. اگر آقای احمدینژاد تجربه این کار را ندارند و اطلاع ندارند، میتوانند از تیمهای کارشناس اقتصادی بپرسند. وقتی رکود پیدا میشود شما یک بسته سیاستی به من پیشنهاد کنید.
در کل دوران جنگ عملا دولت را ما اداره میکردیم
وی تصریح کرد: اینکه میگویند من مسائل اداری را نمیدانم، خودشان که هم سابقه من را میدانند و هم سابقه خودشان را قضاوت کنند. در کل دوران جنگ عملا دولت را ما اداره میکردیم. اوایل انقلاب تا سه سال عملا کشور را ما اداره میکردیم و بعد از آن هم ما در رابطه ۱۲ سال اخیری که من آمدم اطلاعات من از داخل وزارتخانهها چند برابر آقای احمدینژاد است.
حتی مخالفانی که در حال حاضر در ادارات هستند و نمیتوانند با ایشان حرف بزنند به ما میگویند. دوستان نزدیک ایشان هم به ما میگویند و دوستان مشترکی هم داریم که با من ارتباط دارند و در جریان ریز مسائل هستم.
خودشان هم توانایی من را در سازماندهی میدانند. مسائل مدیریت و سازماندهی را اگر بیشتر از ایشان ندانم که اعتراف دارند، حتما کمتر از ایشان نیست.
رضایی در ادامه به موضوع شکر و اتفاقاتی که در اثر تعرفه بر سر آن آمده اشاره کرد و گفت: سه محصول شکر، دانهها روغنی و چای که کشت و صنعت کشور هستند. آقایان آمدهاند در نیمه دوم سال 84 تعرفه شکر خام را از 120درصد به چهاردرصد، تعرفه شکر سفید را از 150درصد به 10درصد رساندهاند و نتیجه آن این شده که به جای 500هزارتن واردات، دومیلیون و 481هزارتن در سال 85 شکر وارد کشور شده و در نتیجه از 32 کارخانه شکر و چغندر قند 8 کارخانه تعطیل شده است و مابقی به جای اینکه پنج ماه کار کنند، الان تنها 40 روز کار میکنند.
کشت چغندر ما به کلی از میان رفته و به جای آن سیبزمینی کاشتهاند و آنقدر این محصول در کشور زیاد شده که خود سیبزمینیکاران قبلی دچار مشکل شده به طوری که آقای احمدینژاد ناچار شده مقدار زیادی از اینها را خریداری کند که ورشکستگی خیلی زیاد نشود.
وی افزود: 85هزار نفر بیکار شدهاند، 2500میلیارد تومان عدم نفع کشاورزان حاصل شده که وقتی همه اینها را حساب میکنیم میبینیم یک تصمیمگیری که ما تعرفه شکر را پایین بیاوریم، دامنه وسیعی از زیانهای اقتصادی را به کارخانجات شکر و قند زده و از آنجا بحران به مساله کارگران و اشتغال منتقل شده و نهایتا به مساله سیبزمینی سرایت کرده و مسائل زیادی به وجود آورده است.
یا مساله مسکن مهر و کارهای دیگری که در این رابطه انجام دادهاند، بیانگر این است که به نظر من تصمیمات پخته صورت نمیگیرد و شاید دلیلش این باشد که در دولت نهم نخبگان خیلی محلی از اعراب ندارند.
با این حساب اگر آقای احمدینژاد بخواهند دوباره رییسجمهور بشوند باید یک فکری برای درگیر کردن و به اجماع رساندن نخبگان در اداره کشور بکنند این مشکلاتی برای ما درست میکند و سوال من این است که نخبگان کشور با این توانایی عظیمی که دارند چطور درگیر توسعه ملی میکنند و به اجماع میرسانند؟
دولت باید بنگاهها را اداره کند؟
احمدینژاد با اشاره به اینکه نکات مطرح شده از سوی رضایی قبلا هم مطرح شده بود و در روزنامههای مخالف دولت این مسائل بارها گفته شده است، تصریح کرد: ایشان بحثهای داخلی را میگویند و بحثهای خارجی را رها میکنند. در سال گذشته و همین الان بسیاری از صنایع در دنیا در حال رکود است. کاهش تولید دارند از جمله صنعت فولاد، بسیاری از کشورهای دنیا 40درصد کاهش تولید دارند، دو کشور رشد دارند که یکی ایران و دیگری چین است که ایران 20درصد و چین 4/2 که انجمن فولاد جهانی این گزارش را منتشر کرده است.
وی درباره رها کردن بنگاهها از سوی دولت گفت: اینکه میگویند بنگاهها را رها کردهاند، نمیدانم به چه معنی است. دولت باید بنگاهها را اداره کند یا آنها باید روی پای خود بایستند، بیشترین مراقبت در این دولت انجام شده است.
وقتی ما دولت را تحویل گرفتیم، 50هزار بنگاه صنعتی داشتیم، از این میزان 280 بنگاه در مرز بحران بود. الان تعداد بنگاهها به 80هزار رسیده که 200 بنگاه با مشکل مواجه هستند که برای آن ساز و کار تعیین کردیم و کارگروه با حضور رییس کل بانک مرکزی، وزیر صنایع و وزیر کار تشکیل شده است.
رییسجمهوری درباره بیکاری کارگران اظهار داشت: بیشترین رسیدگی را ما کردیم و تعجب میکنم شما میگویید یک سوم کارگران از دست رفتهاند. تعداد کارگران بیکار که به اداره کار مراجعه کردهاند معلوم است. در این ۵ تا ۶ سال اخیر هر سال به طور متوسط ۳۴۰هزار کارگر از کار منفک میشوند امسال هم همینطور است و تغییر جدی ما نداریم.
احمدینژاد افزود: در مورد اینکه اتاق بازرگانی گفته است که بنگاهها با 50درصد کار میکنند درست است اولا بیش از 50درصد است و در این دولت 50درصد شده است ثانیا جهت اطلاع در بخش صنعت همیشه 40درصد ظرفیت پر بوده است یعنی ظرفیت همیشه خالی بوده و صنعت ما هیچگاه از همه ظرفیتش استفاده نکرده علت آن هم ساختارهای غلط اقتصادی است.
آنها از راکد کردن پول و راکد کردن کالا سود میبردهاند. پول در کشور ما احتکار میشود، اینکه میرود، معوقه میشود در واقع احتکار آن است که نرخ آن در بازار بالا میرود؛ اما چه کار باید کرد، باید اصلاح ساختار بانکی کنیم و ما همین کار را با حضور کارشناسان مطالعه کردیم.
طرح را کاملا تهیه کردیم به زودی لایحه اصلاحیه را به مجلس خواهیم داد. در طرحهای اقتصادی که ما تهیه کردیم تقریبا از همه ظرفیت کارشناسی کشور استفاده کردیم به غیر از معدودی که نخواستند همکاری کنند. بیش از یکهزار ساعت خود من در جلسات کارشناسان شرکت کردم و همان کسانی که نامه نوشتند با آنها جلسه گذاشتیم.
۱۳ بند را مطرح کرده بودند، سه بند آن را خود رییس ستاد شما پاسخ داد به بند سوم رسید همه گفتند کفایت میکند بحث ما چیز دیگری است و ما هم گفتیم بحثهای شما سیاسی است نه بحث اقتصادی وگرنه ردیف کردن ایرادات اقتصادی کشور کاری ندارد. ۱۰هزار ایراد در کشور است و باید ببینیم چه روندی را دولتها با شاخصهای کلان طی کردهاند.
رییسجمهوری در پاسخ به طرح موضوع شکر از سوی رضایی گفت: در سال 84 که بحث تحریم شد، وزارت بازرگانی موظف شد اجازه دهد قدری کالای اساسی بیشتر وارد شود که در صورت تحریم ما دچار مشکل نشویم؛ از جمله شکر که تعرفه شکر خام را پایین آوردند.
احمدینژاد افزود: درست است که برخی کارخانهها تعطیل شد. کارخانه فرسوده با قدمت ۶۰ سال که قیمت را دو برابر در میآورد شکر برزیلی و آرژانتینی در مرز ما ۳۳۰ تومان است. اینها ۵۰۰ تومان میخواهیم بخریم به ما نمیفروشند و میگویند ۵۶۰ تومان از ما بخرید.
برخی کارخانجات را کمک کردیم نوسازی شود و در چند نقطه کشور کارخانجات را کمک کردیم که بهرهدهی آنها بالا برود تا بتوانند رقابت کنند وگرنه از کجا تامین کنیم که شکر 330 تومانی را 560 تومان بخریم و 100 تومان هم هزینه کنیم تحویل مردم بدهیم.
وی اظهارات رضایی مبنی بر اینکه از نخبگان استفاده نمیکنید را توهین به دولت خواند و اظهار داشت: سطح تخصصی دولت را ببینید، قریب به اتفاق آنها دکترای تخصصی جدی دارند؛ یعنی واقعا دکتری هستند و از آن دکتری که مد شده، نیست. شما هر اقتصاددانی را میخواهید بیاورید با وزیر اقتصاد و بازرگانی ما بحث کنند.
من تقاضا دارم شما یک عده خاص را نخبه نگویید، شما چطور وزیر بهداشت ما را نخبه تلقی نمیکنید، یا وزیر بازرگانی یا وزیر راه که همه حلقههای مشورتی دارند. دولت سایه یک اسم است؛ اما مهم مشورت کردن و نظر خواستن است. این طور نباشد که شما خودتان یا دوستان خود یا مخالفان دولت را نخبه بدانید.
رییسجمهوری درباره بحث امنیت با بیان اینکه این مقولهای مقایسهای است، اظهارداشت: شما گزارش را از نیروی انتظامی به صورت سالانه بگیرید تعداد بزهها و جرمهایی که در کشور اتفاق میافتد مشخص است. همه آنها روند کاهشی دارد مگر جرمهای ریز که در برخی مناطق سال به سال افزایش یا کاهش دارند که نمیتوانیم بگوییم کل روند آن کاهشی بوده، اما جرمهای اساسی نوعا کاهشی بوده است که به خاطر فضای امنیت بالایی است که در کشور است.
احمدینژاد در ادامه گفت: اقتصاد و اداره کشور را نمیتوان با حرفهای کلی مطرح کرد. هرچند شما گفتید بیش از من تجربه دارید، اما بوروکراسی کشور را نمیشناسید. بوروکراسی اداری در کشورهای نظیر ما ایرادهای اساسی دارد و اینطور نیست که شما یک حلقه به آن اضافه کنید و این به یکباره شکوفا شود.
ما قوی ترین سازمان اطلاعاتی را داریم
رضایی در پاسخ به اظهارات احمدینژاد در مورد مدیریت امنیتی گفت: من قبلا هم گفتهام ما قوی ترین سازمان اطلاعاتی، نیروی مسلح و پلیس منطقه را داریم، اما مدیریت امنیتی کشور ضعیف است. یعنی شورای امنیت کشور و شورای عالی امنیت ملی باید خیلی قویتر عمل کنند و مصلحت نیست در ایرانی مقتدر در منطقه ما شاهد این حوادث باشیم.
درباره بحث نخبگان آقای احمدینژاد به سوال من پاسخ نداد. منظور من این است که این جمعیت نخبگان عظیم را چطور میتوانیم درگیر امر توسعه کنیم نه درگیر کارهای اجرایی دولت و مسائل اداری کشور که یکی از پاسخهای آن سیاستهای اصل ۴۴ است.
وی افزود: من کارهای خوبی که آقای احمدینژاد کردهاند ادامه میدهم، اما اشتباهات یا کاستیهایی که بوده را حتما جلوگیری خواهم کرد. منظور من این است که این جمع عظیم نخبگان کشور را چطور درگیر امر توسعه کنیم که با سرعت به آن مقامی که میخواهیم در سطح جهانی برسیم.
آیا شما دولت را در زمان جنگ اداره میکردید
رییسجمهوری با طرح سوالی از رضایی پرسید: آیا شما دولت را در زمان جنگ اداره میکردید؟
منظور من چندتا فرمانداری بود
رضایی پاسخ داد: منظور من همین بود که در بسیاری از شهرستانها و استانها بار اصلی اداره دولت به دوش ما بود و در پنج استان مناطق جنگی بسیاری از پاسداران ما فرماندار و استاندار میشدند و صبح تا شب ما با اینها ارتباط داشتیم و منظور من از اداره دولت این بود و بیشتر بر سه سال اول انقلاب تاکید داشتم که دولت مستقر نشده بود و عملا اداره آن در اختیار ما بود و در دوران جنگ هم تا مدتی این چنین بود.
احمدینژاد در ادامه تصریح کرد: یعنی در سال ۵۸ سپاه پاسداران، فرمانداران را منصوب میکرد؟ اما در آن زمان که جنگ نبود!
رضایی گفت: یکی از دلایلی که آقای بازرگان اعلام میکرد که اینها در کار ما دخالت میکنند همین مساله بود.
احمدینژاد پرسید: یعنی استانداران آقای بازرگان فرمانداران شما را میپذیرفتند؟ آیا آقای صباغیان که وزیر کشور بود از شما فرماندار میپذیرفت؟ آیا مدنی در خوزستان از سپاه فرماندار میگرفت؟ صحبتهایی که شما راجع به خودتان گفتید من هیچ وقت جرات نمیکنم راجع به خودم بگویم اما با ساختار اداره کشور آشنا هستم.
شما اظهار داشتید که کشور را اداره میکردید، اما اینکه چند فرماندار بگذاریم تا اینکه دولت را اداره کنیم با هم تفاوت دارد. اداره دولت یعنی سیاستگذاریهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی دولت و اگر واقعا چنین چیزی بوده من سوالاتم را از شما بپرسم که اقتصاد زمان جنگ چه بوده است؟
رضایی در پاسخ اظهارداشت: ما در مقابل ۴۰میلیون جمعیت میخواهیم صحبت کنیم و در پی هنرنمایی و تبلیغات نیستیم. شما اعلام کردید که بنده از مسائل اداری و ساختار بوروکراسی اداری اطلاع ندارم و من در پاسخ اعلام کردم که ما از ابتدا که در انقلاب شرکت داشتیم، بسیاری از جاهای دولت را اداره میکردیم و بحث ما ساختار سیاستهای اقتصادی نبوده است. منظور من این بود که با ساختارهای اداری آشنا هستم و دلیل آن را هم گفتم.
احمدینژاد در ادامه گفت: وقتی ما میخواهیم اقتصاد را اصلاح کنیم، باید بنیانها را درست کنیم و با شکلها که مشکلی حل نمیشود. ایجاد 9 فدرال تنها یک شکل و روش است، درست کردن صندوق روش کار است، اما در اقتصاد ما سوالات اساسی مطرح است که باید به آنها پاسخ داد که یک نمونه آن مصرف انرژی است.
معادل چهارمیلیون و ۲۰۰هزار بشکه مصرف انرژی داخل است و شما هم قبول دارید که این اسراف است، از یارانه جدی هم استفاده میکنند، یارانه هم ناعادلانه توزیع میشود، چون هر کس بیشتر مصرف میکند بیشتر میبرد.
پایه بسیاری از بهرهوریها هم همین مساله است، چون بسیاری از صنایع ما با انرژی سر و کار دارد و مدیریت منابع در روند تجربه آموزی آموزش داده نمیشود. طرح شما برای این مساله چیست؟
مساله بعدی تسهیلات بانکی است و شما میدانید این تسهیلات مانند خون در رگ است، این مساله را چگونه توزیع میکنید که همه بخشهای اقتصاد کشور را پاسخ دهد؟
رضایی در پاسخ گفت: ما میخواهیم یک انقلاب اقتصادی داشته باشیم و اگر اتفاقا این مساله فرم و شکل نداشته باشد، حرفها شعاری میشود که ما میخواهیم تحول اقتصادی درست کنیم، اما به چه شکلی و چه مکانیزمی؟ اینکه من شکل ارائه میکنم بیانگر این است که هم تئوری وجود دارد و هم راهکارهای عملی وجود دارد.
اما در بحث یارانهها انتقاد اصلی من به شما همین است که شما یارانهها را بیشتر به سمت مصرف میبرید. اما یکی از ابعاد انقلاب اقتصادی ما این است که میخواهیم یارانهها را به سمت تولید و اشتغال ببریم.
ما میان هزینه و قیمت تفاوت قائل هستیم؛ یعنی اول هزینهها را کاهش میدهیم و این خودروها و تجهیزاتی که کارخانههای دولتی به مردم تحمیل میکنند و هزینهها را بالا میبرند، اول از این محل شروع خواهیم کرد. اگر مجلس طرح شما را تصویب کرده بود و تورم 60 تا 70درصد میشد معلوم نبود چه اتفاقی میافتاد.
احمدینژاد پرسید: شما کارخانجات را با کدام منابع اصلاح میکنید؟ چه کسی علاقهمند نوسازی است؟ کدام کارخانه حاضر به سرمایهگذاری است؟
رضایی پاسخ داد: این هم یک اشکال دیگر دولت شما است. شما امنیت سرمایهگذاری را نمیتوانید تامین کنید. من امنیت سرمایهگذاری را تامین میکنم، کارآفرینان را حمایت میکنم و از سرمایهگذاریهای خارجی استفاده خواهم کرد. اگر شما در این چهار سال امنیت ایجاد میکردید انگیزه هم پیدا میشد، اما کارآفرینان خود را متعلق نمیدانند.
احمدینژاد درادامه خاطرنشان کرد: با همه احترامی که برای شما قائل هستم، حرفهایی که شما مطرح کردید یک سلسه ادعا است. وقتی دولت را تحویل گرفتیم ۵۰هزار بنگاه اقتصادی پروانه بهرهبرداری داشت الان تبدیل به ۸۰هزار بنگاه شده به این معنی که امنیت اقتصادی بهتر از قبل است، اما طرح یک واژه کلی که در آن معلوم نیست چه هست واژه امنیت اقتصادی به نظرم برای من و شما خوب نیست که اینطور صحبت کنیم؛ بلکه باید واقعی صحبت کنیم.
احمدینژاد پرسید: سوال من این است که بنگاههایی در حال تولید داریم که قیمتشان بالا است و انرژی ارزان استفاده میکنند، راهکار شما برای پایین آوردن قیمت چیست؟
رضایی پاسخ داد: اولین کار من این است که در سیستم بانکی دخالت نخواهم کرد. دخالت شما دراین سیستم و تغییر مسیر پول به سمتی دیگر چه آثاری داشت. شما شورای عالی پول و اعتبار را منحل کردید و خود شما رییس کل سیستم پولی شده اید و مگر میشود در دنیا سیستم پولی کشور بدون متولی باشد و این یکی از ناامنیهایی است که من اشاره کردم.
احمدینژاد در پاسخ به اظهارات رضایی گفت: شورای پول و اعتبار هست و در کمیسیون اقتصاد دولت با هم تشکیل میشود و نمایندگان ناظر مجلس هم شرکت میکنند.
دخالت دولت در بانکها این مساله نیست که شما اشاره کردید. تا قبل این دولت همه دولتها از بانک مرکزی قرض گرفتهاند به غیر از این دولت، پس ما دخالت نکردهایم. دوم اینکه در تسهیلاتی که داده شده است، هشتدرصد کل تسهیلات برای بنگاههای کوچک رفته است. آخرین دولت قبل از ما ۱۴درصد از منابع بانکی را شرکتهای دولتی گرفتهاند دراین دولت ۸درصد شده که از سپردههای قانونی کم کردیم و ۱۰۰درصد را به بخش خصوصی دادهایم.
احمدینژاد گفت: شما اعلام کردهاید از نخبگان استفاده میکنید، دولت هم این کار را میکند، اما هیچ دولتی نمیتواند همه نخبگان را به کار بگیرد برای اینکه خیلی علاقه مند نیستند یا امکانش برای آنها نیست.
دو سال قبل هم در تلویزیون نظری دادید که یک ماه دیگر جنگ میشود، آیا این حاصل نظر نخبگان بود؟ و بعد گفتید چون این مساله را مطرح کردم، حمله برطرف شد. میدانید که آمریکا هر جا بخواهد حمله کند ۶ ماه قبل از آن خبر میدهد شما به عنوان سیاستمدار اگر هم میدانستید آیا باید میگفتید؟
رضایی در پاسخ اظهار داشت: یکی از اشکالات جدی من به آقای احمدینژاد این است که خود را فوق تخصص در همه مسائل میدانند؛ یعنی در بحث امنیت ملی فکر میکنند تنها خودشان خیلی میفهمند و همچنین در اقتصاد و همین مساله هم باعث شده که یک نوع تنهایی در اطراف ایشان به وجود آید، کسی در اطراف ایشان امنیت ندارد و مرتب این افراد را جا به جا میکند.
آقای احمدینژاد به جای اینکه میآمد از اطلاعیه سازمانهای اطلاعاتی آمریکا به عنوان یک کار بزرگ، دفاع میکرد باید از نیروهای مسلح ایران، رهبری و از روشنفکران ایران که با اقدام بازدارنده از حمله به ایران جلوگیری کردند، دفاع میکرد.
وی افزود: سه بار رییسجمهوری آمریکا تصمیم گرفت به ایران حمله کند، اما این اقدام خنثی شده و دهها مانور نیروهای مسلح گذاشتند و مقام معظم رهبری بارها به نیروهای مسلح گفت شما جنگ را صد در صد بگیرید اما آقای احمدینژاد هر کسی که در دولتش گفت آماده باشید اگر جنگ شد، بیرون کرد.
بنابراین نشان میدهد که یکی از اشکالات جدی آقای احمدینژاد است که اگر دوباره بخواهد رییسجمهور شود و امنیت ملی ما را اینطور بخواهد اداره کند حتما ما در معرض خطرات جبرانناپذیری در کشور قرار میگیریم.
نامزد انتخابات ریاستجمهوری ادامه داد: توصیه میکنم این طور فکر نکنند چون جنگ آمریکا با ایران قطعی بود و هوشیاری مقام معظم رهبری، مانورهای نیروهای مسلح و افشاگریهای وسیع و گسترده در سطح تحلیل گران نظامی از آن جلوگیری کرد.
رضایی همچنین به مساله بیکاری اشاره کرد و گفت: آقایان، معیار بیکاری را عوض کردهاند و هفتهای دو ساعت کار را شغل تعریف کردهاند. بیکاری به طور واقعی در کشور ما ۲۰درصد است. ما با اعداد نباید حقایق را کتمان کنیم البته من نمیگویم آقای احمدینژاد دروغ میگوید چون چنین ادبیاتی را قبول ندارم، اما این نوع عددسازیها هم که یک نوع راست نمایی است، درست نیست و مثل آن میماند که سر بر زیر برف کنیم و حقایق را ندانیم و پیشبینی نکنیم.
ارسال نظر