دنیای اقتصاد - مهندس میرحسین موسوی آخرین نخست‌وزیر ایران و نامزد دهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری روز گذشته متن کامل برنامه‌های خود را برای مهار تورم منتشر کرد. وی در این متن که خبرگزاری ایلنا آن را منتشر کرده است، با اشاره به اینکه در سال گذشته (1387) سیر صعودی قیمت‌ها به اندازه‌ای شد که مردم ایران تورم بیش از 25درصدی را تحمل کردند، تاکید کرد که این شرایط «به معنای از دست دادن یک چهارم قدرت خرید درآمدهای مردم است.»
متن کامل برنامه‌های میرحسین موسوی برای مهار تورم در پی می‌آید:

تورم، بیماری مزمن اقتصاد ایران در سه دهه اخیر بوده است؛ بیماری‌ای که علائم آن از سال‌های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و در پی افزایش قیمت نفت آغاز شد و تاکنون تداوم داشته است. شاخص تورم به جز دو سال؛ یعنی سال 1364 با کمتر از 6درصد و نیز سال 1369 با نزدیک به 9درصد در تمامی سال‌های سه دهه اخیر، دو رقمی بوده است.
آثار موفقیت چشمگیر دولت هشتم در نزولی نمودن روند رشد قیمت‌ها و رساندن آن به اندکی بیش از ۱۰درصد در سال ۱۳۸۴، با سیاست‌های نادرست دولت نهم از میان رفت و سیر صعودی قیمت‌ها به اندازه‌ای شد که در سال گذشته (۱۳۸۷) مردم ایران تورم بیش از ۲۵‌درصدی را تحمل کردند؛ این به معنای از دست دادن یک‌چهارم قدرت خرید درآمدهای مردم است.
چنین سطحی از افزایش قیمت‌ها دولت را ناگزیر به بالا بردن حقوق و دستمزد، هر چند با تاخیر می‌کند که چون خود به گرانی بیشتر دامن می‌زند و از قدرت خرید کارکنان و کارگران می‌کاهد، گرهی از کار آنان نمی‌گشاید و آنها را چشم‌انتظار افزایش‌های بعدی و بی‌حاصل حقوق‌ها و دستمزدها نگه می‌دارد.
متخصصان، یکی از مهم‌ترین عوامل مؤثر بر بسیاری از آسیب‌هایی را که خانواده‌های ایرانی امروزه به لحاظ اقتصادی و اجتماعی با آن مواجهند، نرخ‌های بالای تورم می‌دانند. این پدیده در کنار یافتن شغل مناسب به اصلی‌ترین نگرانی‌های آنها تبدیل شده است. بنابراین، دستیابی به نرخ تک‌رقمی تورم هدفی اجتناب‌ناپذیر برای دولت دهم است. برای مقابله با تورم، باید نخست عوامل موثر بر آن را شناخت و آنگاه بر مبنای آن به جست‌وجوی راه‌حل‌ها رفت. جدولی که در پی می‌آید، اصلی‌ترین شاخص‌های پولی و بانکی موثر بر شکل‌گیری این پدیده در سال‌های اخیر را توضیح می‌دهد:
بر اساس این جدول:
۱. وضعیت رشد نقدینگی در اقتصاد ایران در سال‌های گذشته حاکی از آن است که سیاست پولی مدبرانه‌ای نداشته‌ایم. پول در موارد عدیده‌ای حالت منفعل به خود گرفته، یعنی پول از روی اضطرار و غیرعامدانه، مثلا به دلیل فروش نرفتن ارزهای خریداری شده توسط بانک مرکزی، کسر بودجه‌های آخر سال، مابه‌التفاوت نرخ‌های ارزهای در موقع دریافت و بازپرداخت دیون، انتشار یافته است. البته انواع وام‌های معوقه بانکی نیز به رشد نقدینگی کمک کرده است.
2. میزان بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی که تا سال 1383 روند نزولی داشت، از سال 1384 روندی افزایشی به خود گرفت و از رقم 2/35916میلیارد ریال به 216275میلیارد ریال تا پایان آذر ماه 1387 رسید. افزایش بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی، علاوه بر آثار تورمی آن در اقتصاد کلان، حاکی از کاهش نسبت خوداتکایی بانک‌ها (نسبت سپرده‌ها به تسهیلات) و افزایش وابستگی آنها
به بانک مرکزی است که موجب افزایش هزینه‌های بانک و کاهش کارآیی و سودآوری بانک‌ها می‌شود.
3. آمارهای 30 سال گذشته نشان‌دهنده این است که ما یا مازاد ارزی داشته‌ایم (یعنی قدرت جذب کامل ارزها را نداشته‌ایم) که این خود در ترازنامه بانک مرکزی منعکس و موجب رشد پایه پولی و نقدینگی ‌شده و آثار تورمی آن مثل اثر چاپ پول بدون پشتوانه بوده است و یا با کمبود ارزی مواجه بوده‌ایم که این خود موجب گرانی ارز و تحریک انتظارات تورمی و رواج معاملات سوداگرانه ارز ‌شده و ما را در تأمین مواد اولیه و کالاهای با تکنولوژی بالا دچار مشکل کرده است.
راهکارهای مقابله با تورم
نرخ تورم تک رقمی با اجرای سیاست‌های زیر قابل دستیابی است:
۱. محدود کردن پایه پولی؛ با:
اعمال مدیریت تولید محور بر منابع ارزی
انضباط بخشیدن به حساب ذخیره ارزی
2. کاهش کسری بودجه با:
اصلاح نظام بودجه‌ریزی (در این خصوص برنامه جداگانه‌ای ارائه شده است)
اصلاح نظام مالیات ستانی
افزایش انضباط و شفافیت در عملکرد شرکت‌های دولتی
3. تقویت بنیه‌های تولید؛ از جمله با:
جهت‌دادن تسهیلات اعتباری به سمت فعالیت‌های مولد
بهبود فضای کسب و کار (در این خصوص برنامه جداگانه‌ای ارائه شده است)
۴. اصلاح نظام تصمیم‌گیری پولی و اعتباری؛ از طریق:
احیا و تجدید ساختار شورای پول و اعتبار
ارتقای اقتدار بانک مرکزی
5. اجتناب از اجرای سیاست‌های تورم‌زا به‌ویژه در قیمت‌گذاری کالاها و خدمات دولتی.


ارقام جدول به هزار میلیارد ریال