جلسه نمی‌خواهیم، فست فودش را زیاد کنید

محسن فرجی

نمایشگاه کتاب تهران جای مفرح و خوبی است برای دیدن و خریدن کتاب و گشت زدن و دور هم بودن.باور کنید در این حرف، اصلا گوشه و کنایه نیست و نویسنده این سطور عمیقا اعتقاد دارد که اگر خرید و.... انتخاب کتاب با حواشی جذاب همراه باشد می‌تواند این اندک شرری را که در عرصه نشر وجود دارد، تبدیل به شعله‌ای مطلوب کند. این فرمول؛ یعنی همراه ساختن کتاب با انگیزه‌های جانبی و جذاب به همراه تخفیف در قیمت کتاب‌ها، اتفاقا در کشور ما که کتابخوانی تبدیل به امری فانتزی و تزئینی شده است، بیشتر کاربرد دارد و جواب می‌دهد.

.به همین خاطر است که گمان می‌کنم نمایشگاه کتاب‌، با سفرهای درون‌شهری (برای تهرانی‌ها) و سفرهای برون شهری (برای آنها که از شهرهای دیگر به تهران می‌آیند)‌، به اضافه گشت و گذارهای دوستانه و خانوادگی در فضای نمایشگاه و خوردن فست‌فود و ...همه و همه می‌تواند اندکی به این منجر شود که کتاب یا کتاب‌هایی خریده و خوانده شود. احتمالا با همین قصد و نیت هم هست که مسوولان نمایشگاه علاوه بر این مخلفات و حواشی بامزه، جلسات و میزگردهای متعددی هم برپا می‌کنند تا از مسیری دیگر هم جماعت را به کتاب و کتابخوانی علاقه‌مند سارند. اما از سال‌های خیلی دور تا همین امسال، سالن این میزگردها و جلسات و برنامه‌های فرهنگی ـ ادبی، مساوی بوده است با سکون و سکوت و چهار‌پنج نفر که خمیازه می‌کشند! این حرف هم اصلا به معنای سیاه نمایی نیست‌؛ کافی است به یکی از این جلسات که در «حاشیه» نمایشگاه برگزار می‌شود سر بزنید تا عرض من برایتان روشن شود اینکه چرا این جلسات و نشست‌ها در نمایشگاه پا نمی‌گیرد و رونق نمی‌یابد حتما دلایل عدیده‌ای دارد. اما عجالتا می‌توان گفت شاید به این دلیل باشد که کسی به نمایشگاه نمی‌آید تا به فهم ادبی یا فلسفی و غیره‌اش افزوده شود.بلکه می‌آید تا گشتی بزند و احیانا کتاب یا کتاب‌هایی را با تخفیف تهیه کند و برود. اصلا چرخیدن در هزارتوی نمایشگاه کتاب با آن ازدحام عجیب و غریب‌، هیچ حس و مجال و انگیزه‌ای به آدم خسته نمی‌دهد که با نایلون‌های پر از کتاب به این جلسات برود و دو ساعت تمام حرف‌های خیلی جدی بشنود.

خلاصه علت هر چه باشد، واقعیتی که سفت و سمج مقابل مسوولان نمایشگاه کتاب ایستاده‌، این است که جلسات و نشست‌های جانبی در ایام نمایشگاه، جواب نمی‌دهد و مشتری چندانی ندارد. به همین خاطر‌، شاید بتوان یکبار برای همیشه این بساط را برچید و به زمان و مکان مناسبش منتقل کرد.بعد هم هزینه برپایی این همه همایش و میزگرد و جلسه را ـ که نباید رقم کمی هم باشد- به یک زخم دیگر زد. مثلا به همین حواشی و جذابیت‌های نمایشگاه افزود تا مردم رغبت کنند و به نمایشگاه بیایند.