درگذشت رضا سیدحسینی مترجم پیشکسوت ایران او همیشه معلم بود

عصر روز گذشته رضا سید حسینی مترجم پیشکسوت و منتقد نام‌آشنای ایران که به دلیل تب شدید و عفونت ریه در بخش مراقبت‌های ویژه (ICU) بیمارستان ایران مهر بستری شده بود، در گذشت.

انگار دومین ماه بهاری سالی که تازه از راه رسیده لبریز از خبرهای ناگوار است. هنوز چند روزی از خاموشی همیشگی بیژن ترقی ترانه‌سرای خاطره‌انگیز ایران نگذشته که کلاغ‌های خبرچین خبر آورده اند رضا سید حسینی مترجم و منتقد دوست داشتنی هم برای همیشه چمدانش را بسته است. شاید برای آنهایی که همواره عادت کرده‌اند سید حسینی را در برنامه‌ها و محافل ادبی ببینند و با حضور گرمش همه دلتنگی‌های‌شان را به باد بسپارند، آینده به شکل غم‌انگیزی رقم بخورد. از این پس مجبوریم در همه برنامه‌هایی که بدون او برگزار می‌شود یک صندلی خالی را در ردیف‌های جلویی سالن ببینیم و مثل همیشه حسرت بخوریم.

شاید کمتر متفکر و نویسنده‌ای را در طول پنجاه سال گذشته داشته‌ایم که همچون رضا سیدحسینی به طور مداوم حضوری فعال و تاثیرگذار در عرصه فرهنگ و ادبیات ایران داشته باشد. از رضا سیدحسینی تاکنون ۳۴ جلد کتاب منتشر شده‌است.

ترجمه‌هایی از «آندره مالرو»، «مارگریت دوراس»، «یاشارکمال»، «ژان پل سارتر»، «آندره ژید»، «آلبرکامو»، «توماس مان»، «ارسکین کالدول»، «بالزاک» و... بخشی از کتاب‌های مهم این مترجم تاثیرگذار معاصر است که در دوره‌ای که هنوز نهضت ترجمه در ایران شکل نگرفته بود، منتشر شدند و علاقه‌مندان ادبیات این سرزمین را با ادبیات دنیا آشنا کردند. سیدحسینی همچنین سرپرست و عضو اصلی تالیف و ترجمه‌ مجموعه‌ شش جلدی «فرهنگ آثار» بوده است.

روحیه انسان دوستی، صمیمیت و رفتار او همواره برای علاقه‌مندانش آموزنده بوده است.

احمد سمیعی گیلانی، مترجم نامدار ایران پیش‌ترها درباره رضا سید حسینی گفته بود: سیدحسینی در جامعه مترجمان و مولفان، شناخته شده‌تر از آن است که معرفی شود. نام او را در هر فهرستی از کتاب‌ها و مقالات می‌توان یافت. شاید سالی در این نیم قرن اخیر نبوده باشد که ترجمه‌ای تازه و خلاق از او به دست نیامده باشد. همه ترجمه‌های وی خلاق و بسیاری از آنها از مهمترین آثار ادبی جهان هستند. او در ترجمه‌ها، نوشته‌های مطبوعاتی و مصاحبه‌ها، زبانی روشن، ساده، بی‌تکلف و دلنشین دارد و در ترجمه‌هایش، سرزندگی، شادابی، فصاحت و بلاغت را جمع کرده است.

قهر و دعوا و معارضه استاد هم دلپذیر است. او با هر کس مناسبتی انسانی و رابطه‌ای عاطفی و خالی از تصنع برقرار می‌کند. سیدحسینی یک انسان به معنی واقعی است و ویژگی‌هایش او را از روشنفکران مردم گریز و ادا و اصولی متمایز می‌کند. عمرش دراز، تنش سالم و روحش جوان و جوان تر باد.

بهاءالدین خرمشاهی، حافظ پژوه و مترجم قرآن نیز در جشن هشتاد سالگی سید حسینی که در اردیبهشت دوسال پیش در تالار ناصری خانه هنرمندان برگزار شد، در باره این مترجم معتقد بود: «راه یافتن به محیط اهل قلم در دهه‌های ۳۰ و ۴۰ بسیار مشکل بود، اما کامیابی بزرگ استاد ما این است که در زمان حیاتش، رستگاری خود را که جاودانگی فرهنگی است، به عینه می‌بیند و این سهم کوچکی است از آن جاودانگی.»

«مکتب‌های ادبی» سیدحسینی یکی از مهمترین آثار ترجمه شده است که ۵۰ سال از ترجمه آن می‌گذرد و تاکنون به ۴۰ زبان دیگر ترجمه شده است.

شاید هیچ کدام از مدعوین آن روز که در خانه هنرمندان دور هم جمع شده بودند تا هشتاد سالگی سید حسینی را جشن بگیرند، تصور نمی‌کردند درست دو سال بعد باید در چنین روزهایی خودشان را برای تشییع جنازه او آماده کنند. سیدحسینی در پایان مراسم آن روز گفته بود:

«در ترجمه «مکتب‌های ادبی» که از «ایسم‌ها» پر است، گیج می‌شدم.

عشق به معلمی‌در من وجود داشت و «مکتب‌های ادبی»، خود، آن را در من تقویت کرد. زیباترین سال‌های عمرم، ۶ - ۵ سالی بود که در فرهنگسرای نیاوران درس می‌دادم. فلسفه، ادبیات و مبانی نقد که البته امروز با وجود دوستان دیگری مثل بابک احمدی که جدی به آن می‌پردازند، از عهده من خارج است.»

و حالا هم شاید با تکرار همان جملات به یادمان می‌آورد که همیشه یک معلم بود و حالا فقط مجبوریم مثل همیشه مرور می‌کنیم که او۲۲ مهر ماه سال ۱۳۰۵ در اردبیل به‌دنیا آمد. دیپلم ارتباطات گرفت و سپس در فرانسه، در مدرسه‌ عالی ارتباطات به تحصیل مشغول شد. او کار ترجمه را از سن ۱۶، ۱۷سالگی با ترجمه از ترکی قفقازی و ترکی استانبولی شروع کرد و پس از آن، به ترجمه از زبان فرانسه پرداخت.