نگاه
برنامهها و ویژگیهای اقتصادی یک دولت اسلامی
اگر بپذیریم که اسلام برای حکومت برنامه دارد بنابراین شایسته است که ویژگیهای این حکومت یا دولت اسلامی را در زمینههای گوناگون اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بدانیم. به عبارت دیگر باید نظرات اسلام را در جنبههای گوناگون حکومتی بدانیم و برنامههای دولت اسلامیرا بشناسیم و آنها را به کار بندیم.
یونس نادمی
اگر بپذیریم که اسلام برای حکومت برنامه دارد بنابراین شایسته است که ویژگیهای این حکومت یا دولت اسلامی را در زمینههای گوناگون اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بدانیم. به عبارت دیگر باید نظرات اسلام را در جنبههای گوناگون حکومتی بدانیم و برنامههای دولت اسلامیرا بشناسیم و آنها را به کار بندیم.
در این مقاله سعی میکنیم با استفاده از احادیث و روایات بخصوص تجربه حکومتی امام علی (ع) و توصیههای حکومتی ایشان بخصوص در نامه ۵۳ نهجالبلاغه، ویژگیها و برنامههای دولت اسلامی را از این احادیث استخراج کنیم. لازم به ذکر است که تمام مطالب در این مقاله، برداشتهایم از این سخنان میباشد.
نظام بازار با نظارت دولت :
...پس از احتکار کالا جلوگیری کن که رسول خدا (ص) از آن جلوگیری میکرد، باید خرید وفروش در جامعه اسلامی به سادگی و با موازین عدالت انجام گیرد، با نرخهایی که بر فروشنده و خریدار زیانی نرساند. کسی که پس از منع تو احتکار کند، او را کیفر ده تا عبرت دیگران شود، اما در کیفر او اسراف مکن.... [فرازهایی از نامه ۵۳ نهج البلاغه].
در سخن بالا نرخ بازار - قیمت- نرخی معرفی میشود که در این نرخ، خریدار و فروشنده هیچ یک ضرر نکنند و چنین نرخی همان نرخ بازار است، یعنی نرخی که در آن عرضه و تقاضا برابرند؛ چرا که تنها در چنین نرخی است که خریدار و فروشنده ضرر نمیکنند.
تعیین قیمت بوسیله بازار هم مورد تائید پیامبر اسلام (ص) نیز قرار گرفته که در آن پیامبر میفرمایند که قیمت را خدا تعیین میکند و کارگزارانش را از دخالت در قیمتها باز میدارد. اما این بدان معنا نیست که دولت اجازه دهد عدهای با انحصار یا احتکار، قیمتها را به زیان مصرفکنندگان افزایش دهند. دولت از طریق وضع قوانین و کنترل قدرت انحصارگران و برخورد قضایی با احتکارکنندگان کالا مانع از زیان مصرفکنندگان میشود. البته این برخورد هیچگاه به شیوه دخالت در قیمتها و تعیین دستوری قیمت نبوده بلکه دخالت دولت دخالتی حقوقی وقضایی بوده و مانع از تخلف در قوانین بازار میشود به نحوی که حقوق تولیدکنندگان و مصرفکنندگان تضمین شود.
دولت و بازار در نظام اسلام به عنوان مکمل هم و نه جایگزین یکدیگر هستند. سیر تاریخی اقتصاد هم بیانگر این واقعیت است که هم بازار بدون دولت و هم دولت بدون بازار با شکست مواجه شدند؛ چرا که این دو مکمل یکدیگرند نه جایگزین یکدیگر.
تخفیفهای مالیاتی
بدان ای مالک هیچ وسیلهای برای جلب اعتماد والی به رعیت بهتر از نیکوکاری به مردم، تخفیف مالیات و عدم اجبار مردم به کاری که دوست ندارند، نمیباشد... [فرازهایی از نامه ۵۳ نهج البلاغه].
تخفیف یا کاهش مالیاتها در دهه ۸۰ منجر به رهایی از رکود و ایجاد رونق اقتصادی در ایالات متحده آمریکا شد. این سیاست از آن جهت که هم عرضه کل و هم تقاضای کل را تحت تاثیر قرار میدهد جزو ابزارهای سیاستی مناسب برای تنظیم فعالیتهای اقتصادی و خروج از رکود اقتصادی و تقویت درآمد ملی و افزایش اشتغال میباشد. کاهش نرخ مالیاتی از یک طرف منجر به افزایش سودآوری تولیدکنندگان و در نتیجه افزایش انگیزه سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری و تولید بیشتر میباشد و از این طریق عرضه کل را افزایش میدهد و از طرف دیگر کاهش مالیاتها منجر به افزایش درآمد قابل تصرف مصرفکنندگان و در نتیجه افزایش مصرف کل و در نهایت منجر به افزایش تقاضای کل میشود.
از طرف دیگر کاهش مالیاتها منجر به افزایش سطح رضایتمندی مردم نسبت به دولت و سبب افزایش اعتماد مردم به دولت میشود و از این طریق سطح مشارکت مردم را در اجرای برنامههای دولت افزایش میدهد.
نظام مالیاتی، حقوق مالیات دهندگان را تضمین کند
مالیات و بیتالمال را به گونهای وارسی کن که صلاح مالیات دهندگان باشد، زیرا بهبودی مالیات و مالیاتدهندگان، عامل اصلاح امور دیگر اقشار جامعه میباشد و تا امور مالیاتدهندگان اصلاح نشود کار دیگران نیز سامان نخواهد گرفت، زیرا همه مردم نان خور مالیات و مالیاتدهندگاناند. باید تلاش تو در آبادانی زمین بیشتر از جمعآوری خراج باشد که خراج جز با آبادانی فراهم نمیگردد و آن کس که بخواهد خراج را بدون آبادانی مزارع بدست آورد، شهرها را خراب و بندگان خدا را نابود و حکومتش جز اندک مدتی دوام نیاورد.... [فرازهایی از نامه ۵۳ نهج البلاغه ].ـ
نظام مالیاتی مطلوب، نظامیاست که در جهت صیانت از آبادانی و افزایش تولید و ثروت در جامعه باشد نه در جهت صیانت از افزایش درآمدهای مالیاتی دولت در کوتاه مدت،چرا که در یک نظام مالیاتی اگر فقط به افزایش درآمد مالیاتی در کوتاه مدت توجه شود در نهایت این مقدار درآمد مالیاتی را نیز به خاطر ضربه زدن به تولیدکنندگان و کاهش سود آنان و از بین بردن انگیزه سرمایهگذاری که سبب کاهش تولید و درآمد ملی میشود از دست خواهیم داد. بنابراین در یک نظام مالیاتی مطلوب باید حقوق مالیات دهندگان بخصوص تولیدکنندگان کالاها وخدمات به خوبی تضمین شود تا اشتغال پایدار تامین شود.
صیانت از حقوق بازرگانان و صاحبان صنایع
پس سفارش مرا به بازرگانان و صاحبان صنایع بپذیر و آنها را به نیکوکاری سفارش کن.بازرگانانی که در شهر ساکنند، یا آنان که همواره در سیر و کوچ کردن میباشند و بازرگانانی که با نیروی جسمانی کار میکنند، چرا که آنان منابع اصلی منفعت و پدید آورندگان وسایل زندگی و آسایش و آورندگان وسایل زندگی از نقاط دوردست و دشوار میباشند... [فرازهایی از نامه ۵۳ نهج البلاغه].
از آنجایی که این بازرگانان و صاحبان صنایع هستند که فراهم کننده منفعت و آسایش و راحتی برای جامعه هستند و آنان هستند که با فعالیتهای خود، اشتغال و تولید و ثروت در جامعه را افزایش داده و هم اینان هستند که با پرداختهای مالیاتی خود بودجه دولت را تامین میکنند، بنابراین صیانت از حقوق این اقشار از جامعه امری حیاتی و ضروری برای یک حکومت اسلامی است؛ چرا که صیانت از حقوق صاحبان صنایع و بازرگانان یعنی صیانت از اشتغال و تولید در جامعه.
عدالت و تامین اجتماعی:
پس خدا را ! خدا را !در خصوص طبقات پایین و محروم جامعه که هیچ چارهای ندارند، از زمینگیران، نیازمندان، گرفتاران و دردمندان. همانا در این طبقه محروم گروهی خویشتنداری کرده و گروهی به گدایی دست نیاز بر میدارند، پس برای خدا پاسدار حقی باش که خداوند برای این طبقه معین فرموده است.بخشی از بیت المال و بخشی از غلههای زمینهای غنیمتی اسلام را در هر شهری به طبقات پایین اختصاص ده، زیرا برای دورترین مسلمانان همانند نزدیکترین آنان سهمی مساوی وجود دارد و تو مسوول رعایت آن میباشی. [فرازهایی از نامه ۵۳ نهج البلاغه ].
...اگر این اموال از خودم بود به گونهای مساوی در میان مردم تقسیم میکردم تا چه رسد که جزو اموال خداست ! آگاه باشید بخشیدن مال به آنها که استحقاق ندارند، زیاده روی و اسراف است، ممکن است در دنیا مقام بخشنده آن را بالا برد، اما در پیشگاه خدا خوار و ذلیل است... [فرازهایی از خطبه ۱۲۶ نهج البلاغه ].
از روایت اول میتوان به اهمیت یک نظام تامین اجتماعی برای حمایت از نیازمندان جامعه در یک جامعه اسلامی پیبرد. یک نظام تامین اجتماعی کارا که بتواند نیازهای اساسی چون خدمات بهداشت و درمان، مسکن، آموزش و... را برای نیازمندان جامعه تا حد امکان فراهم کند. در این میان بحث آموزش از اهمیتی اساسی برخوردار است؛ چرا که آموزش بهترین راه برای ایجاد فرصتهای برابر در بین اقشار نیازمند جامعه محسوب میشود وآموزش و کسب تخصصهای لازم دریچهای برای رهایی از فقر و بیکاری برای اقشار کم درآمد جامعه فراهم میکند.
البته این نکته را نباید فراموش کرد که علاوه بر آنکه نیازمندان و فقرا حقی از بیتالمال دارند، ثروتمندان و صاحبان صنایع هم حقی برابر از بیت المال دارند و نمیتوان از حق این افراد به دیگران بذل و بخشش کرد. بنابراین عدالت به معنای قرار گرفتن هر چیز در جای خود مستلزم رعایت حقوق کلیه اقشار جامعه است.
ارسال نظر