دایره المعارف اقتصاد
شاخصهای قیمتی مصرفکننده - ۷ اردیبهشت ۸۸
مترجم: محمدصادق الحسینی، محسن رنجبر
بخش دوم و پایانی
این نکتهای است که اولین بار، توسط ایرونیگ فیشر (۱۹۲۲) اقتصاددان بزرگ آمریکایی مطرح گردید. BLS از سال ۲۰۰۲ به این سو، معیاری موسوم به CPI زنجیرهای را محاسبه کرده است که ارتباط نزدیکی با معیار فوق دارد. این شاخص نسبت به CPI-U معمولی، با سرعت بسیار کمتری افزایش یافته است که این امر نشاندهنده آن است که ناتوانی CPI رسمی در مدنظر قرار دادن جایگزینی توسط مصرفکنندهها، ضعفی جدی در آن به شمار میرود.
مترجم: محمدصادق الحسینی، محسن رنجبر
بخش دوم و پایانی
این نکتهای است که اولین بار، توسط ایرونیگ فیشر (۱۹۲۲) اقتصاددان بزرگ آمریکایی مطرح گردید. BLS از سال ۲۰۰۲ به این سو، معیاری موسوم به CPI زنجیرهای را محاسبه کرده است که ارتباط نزدیکی با معیار فوق دارد. این شاخص نسبت به CPI-U معمولی، با سرعت بسیار کمتری افزایش یافته است که این امر نشاندهنده آن است که ناتوانی CPI رسمی در مدنظر قرار دادن جایگزینی توسط مصرفکنندهها، ضعفی جدی در آن به شمار میرود.
به همین نحو، مکانی که افراد خریدهایشان را از آنجا انجام میدهند، طی زمان تغییر مییابد. فروشگاههایی که قیمتهایی کمتر از مقادیر معمول را اعمال میکنند و همچنین فروش اینترنتی، از اهمیت بیشتری نسبت به خردهفروشیهای کوچک معمولی برخوردار شدهاند. از آنجا که دادههای مربوط به قیمتها از سطح کلیه فروشگاهها جمعآوری میشوند، این حقیقت که مصرفکنندهها امروزه بیشتر تمایل دارند که از فروشگاههایی خرید کنند که تخفیف اعمال میکنند، در شاخص قیمتی بازتاب داده نمیشود. در واقع علاوه بر تورش ناشی از در نظر نگرفتن فرآیند جانشینی، یک تورش نیز به علت در نظر گرفته نشدن تغییر تمایل مصرفکنندگان برای خرید از فروشگاههایی که تخفیف ارائه میدهند، به وجود میآید.
حتی زمانی که خریدها صورت میگیرند نیز میتواند حائز اهمیت باشد. معمولا قیمتها به صورت ماهانه و در طول یک هفته خاص اندازهگیری میشوند. اما مثلا اگر مصرفکنندهها بدانند که بعد از کریسمس میتوانند کالاها را با تخفیف بیشتری خریداری کنند، طبیعتا پس از کریسمس کالاهای بیشتری خریداری میکنند. بنابراین بررسیهایی که تنها قیمتهای هفته دوم دسامبر را مدنظر قرار میدهند، اطلاعات مربوط به این تغییرات را از دست خواهند داد.
یک مشکل دیگر این است که دادههای مربوط به قیمتها، در طول هفته جمعآوری میشوند. در آمریکا بخش فزایندهای از خریدها، در پایان هفته و تعطیلات انجام میشوند (شاید این واقعیت به دلیل افزایش زوجهایی است که هر دو، شاغل هستند)، اما تنها در حدود یکدرصد از قیمتها در تعطیلات آخر هفته جمعآوری میشوند. از آنجا که در برخی از فروشگاهها، به فروش آخر هفته تاکید زیادی میشود، لذا علاوه بر تورشهای مربوط به «مکان» خرید و «چیزی» که خریده میشود، تورش مربوط به «زمان» خرید نیز وجود دارد. این فرآیند تا حدودی میتواند توضیح دهد که چرا تحقیقات اخیر، حاکی از آن است که قیمتها، در دادههای جمعآوری شده در جریان مبادلات واقعی، در قیاس با آنچه که توسط کارمندان BLS جمعآوری میشود، با سرعت بسیار کمتری افزایش مییابند.
بالاخره، تورش دیگری نیز در زمینه مشکلات مربوط به تعدیل تغییرات کیفیت و معرفی محصولات جدید، به وجود میآید. مثلا VCRها، دستگاههای مایکروویو و کامپیوترهای شخصی زمانی در محاسبه CPR در آمریکا وارد شدند که یک دهه یا بیشتر، از ورود آنها به بازار میگذشت و قیمت آنها، در این زمان در حدود 80درصد کاهش یافته بود. جالب است بدانید که تلفنهای همراه، تا سال 1998 در محاسبه CPI در آمریکا، مدنظر قرار نمیگرفتند.
در حال حاضر، CPI، تورم را ۹/۰-۸/۰ واحددرصد، بیشتر از مقدار واقعی آن بیان میکند که از این مقدار ۴/۰-۳/۰درصد به ناتوانی در محاسبه جانشینی میان کالاها مرتبط است. ۱/۰ به عدم امکان درنظر گرفتن فروشگاههایی که تخفیف خوبی میدهند، اختصاص دارد و ۴/۰، به ناتوانی در مدنظر قراردادن کالاهای جدید ارتباط دارد. از این رو، ۸/۰ یا ۹/۰ واحد درصد تورم محاسبه شده براساس CPI، در واقع اصلا تورم نیست. این میزان ممکن است کوچک به نظر آید، اما اگر این مقدار تورش تصحیح نشود، سبب خواهد شد که به عنوان مثال، بعد از ۲۰ سال تغییر استاندارد زندگی، ۲۲درصد بیش از مقدار واقع بیان شود.
CPI در آمریکا یکی از محدود آمارهای اقتصادی است که حتی اگر دادههای بعدی نشان دهند که آمارهای منتشر شده اشتباه هستند، هیچگاه مورد بازبینی قرار نخواهد گرفت. این امر، به این دلیل صورت میگیرد که بسیاری از قراردادها و بسیاری از برنامههای دولتی، به وضوح براساس CPI تعدیل شده یا فهرست میشوند و بازبینی در CPI سبب بروز پیچیدگیهای عملی و حقوقی زیادی خواهد شد.
شکل ۱: درصد تغییر در CPI-U در آمریکا
میدانیم که گروههای مختلف مصرف کنندهها، اوزان متفاوتی برای مخارج دارند، زیرا سهمیاز درآمدشان را که روی کالاهای گوناگون خرج میکنند، متفاوت است. مثلا میدانیم که مستاجران در مقابل صاحبخانهها و میانسالها در برابر افراد مسن سهمهای مختلفی از درآمدشان را صرف کالاهای گوناگون میکنند. اما جالب است که در اغلب تحقیقهای به عمل آمده، تنها تفاوتهای اندکی میان نرخ تورم در گروههایی که وزنهای متفاوتی را به مخارج خود نسبت میدهند، یافته شده است.
تفاوتهای مربوط به قیمتها و نرخ تغییر آنها در میان گروههای مختلف چگونه است؟ به عنوان مثال، آیا قیمتهای پرداخت شده توسط سالمندان، نسبت به آن چه که افراد عادی جامعه میپردازند، متفاوت است؟و در صورتی که این قیمتها با یکدیگر فرق دارند، آیا این تفاوتها در طول زمان تغییر کردهاند؟
تئوری اقتصادی، حاکی از آن است که قیمت اغلب کالاها برای گروههای مختلف چندان با هم متفاوت نیست، اما شواهد تجربی قاطعی دال بر درست بودن این نکته در دست نداریم.
بنابراین، تعیین دقیق تورم (نرخ تغییر قیمتها) سخت است. متخصصین آمارگیری در تمامی کشورها، به ویژه آنهایی که در مرکز آمار کار آمریکا، فعالیت میکنند، پیشرفتهای مهم و زیادی را طی سالها به وجود آوردهاند. با این حال، هر روزه محصولات جدیدی به بازار عرضه میشوند، محصولات موجود بهبود مییابند، تولیدات دیگری از بازار خارج میشوند، قیمت نسبی کالاها و خدمات گوناگون مرتبا تغییر یافته و این سبب میشود که مصرف کنندهها الگوی خریدشان را تغییر دهند. صدها هزار کالا و خدمت مختلف، در کشورهای صنعتی و ثروتمند در دسترس هستند. با افزایش ثروت این کشورها، تقاضا در آنها، از سوی کالاها به سمت خدمات و نیز به سوی ویژگیهای خاصی از کالاها و خدمات، همچون کیفیت بهبود یافته، تنوع بیشتر و راحتی زیادتر منتقل شده است؛ اما تمامی این عوامل، بدان معنا هستند که امروزه در قیاس با یک دهه پیش، اندازهگیری میزان محصولاتی که در اقتصاد تولید شده و مصرف میگردند، مشکلتر شده است. یک دهه پیش، بخش بزرگی از فعالیتهای اقتصادی، شامل کالاهایی از قبیل چندین تن فولاد یا بوشلهای گندم میشد که اندازهگیری آنها، آسان بود. اما امروزه شرایط به شدت تغییر
کرده است و دستیابی به اطلاعات در این زمینه که چه کسی، کجا، کی، چرا و چگونه چه چیزی را خریداری کرده است و خلاصه کردن تمام این اطلاعات در یک یا چند شاخص قیمتی، مسائل تحلیلی و عملی پیچیده ای را به وجود میآورد.
در بررسی و اندازهگیری شاخص قیمت، که زمانی خستهکننده و کسالتآور به حساب میآمد، تغییرات عمیقی به وجود آمده است. تحقیق در رابطه با شاخصهای قیمتی در دانشگاهها، مراکز دولتی و مراکز تحقیقاتی در کنار بهبود عملی آمارهای دولتی امری بسیار پر اهمیت است و در سالیان آتی نتایج بسیار مهمیرا به جا خواهد گذاشت.
درباره نویسنده
مایکل باسکین، استاد اقتصاد و عضو ارشد موسسه هوور در دانشگاه استنفورد است. وی در سالهای 1995 و 1996، رییس کمیسیون مشورتی شاخص قیمت مصرفکننده بود و در سالهای 1989 تا 1993، ریاست شورای مشاوران اقتصادی رییس جمهور را برعهده داشت.
منابعی برای مطالعه بیشتر
Boskin, M. "Causes and Consequences of Bias in the Consumer Price Index as a Measure of the Cost of Living." Atlantic Economic Journal ۳۳ (March ۲۰۰۵): ۱-۱۳.
Boskin, M., E. Dulberger, R. Gordon, Z. Griliches, and D. Jorgenson. "Consumer Prices, the Consumer Price Index and the Cost of Living." Journal of Economic Perspectives 12 (1998): 3-26.
Boskin, M., E. Dulberger, R. Gordon, Z. Griliches, and D. Jorgenson. "The CPI Commission: Findings and Recommendations." American Economic Review ۸۷ (May ۱۹۹۷): ۷۸-۸۳.
Boskin, M., and D. Jorgenson. "Implications of Overstating Inflation for Indexing Government Programs and Understanding Economic Progress." American Economic Review 87 (May 1997): 89-93.
Fisher, I. The Making of Index Numbers: A Study of Their Varieties, Tests, and Reliability. Boston: Houghton Mifflin, ۱۹۲۲.
Lebow, D., and J. Rudd. "Measurement Error in the Consumer Price Index: Where Do We Stand?" Journal of Economic Literature 41 (March 2003): 159-201.
Stewart, K., and S. Reed. "Consumer Price Index Research Series Using Current Methods, ۱۹۷۸-۱۹۹۸." Monthly Labor Review ۱۲۲ (June ۱۹۹۹): ۲۹-۳۸. An update is available on the BLS Web site.
For more technical discussions of the economic theory of index numbers and the important case of new products, see the following:
Diewert, E. "Exact and Superlative Index Numbers." Journal of Econometrics ۴, no. ۲ (۱۹۷۶): ۱۱۵-۱۴۵.
Hausman, J. A. "Valuation of New Goods Under Perfect and Imperfect Competition." In T. F. Bresnahan and R. J. Gordon, eds., The Economics of New Goods. Chicago: University of Chicago Press, 1997. P. 209.
Shapiro, M., and D. Wilcox. "Alternative Strategies for Aggregating Prices in the CPI." Federal Reserve Bank of St. Louis Review ۷۹ (May/June ۱۹۹۷): ۱۱۳-۱۲۵.
ارسال نظر