تنها صداست که می‌ماند
هنوز که هنوز است، این نوای جادویی که از بین چند تکه سیم و ترانزیستور به گوش می‌رسد، یکی از قدرتمندترین و محبوب‌ترین آواهای جهان است.

از روزگارانی که رادیو بزرگترین سرگرمی و منبع کسب خبر و دانش در ایران بود، سال‌ها گذشته و این روزها عصر اینترنت و ماهواره است؛ اما آیا بزرگان عصر تولد رادیو و وارثان پرآوازه شان در برنامه‌های جاودانی مثل گل‌ها، صبح جمعه با شما و ... هیچ گاه فراموش خواهند شد؟ به مناسبت ۶۹ سالگی رادیو که دیروز بود، نگاهی داریم به اولین‌های رادیو در ایران.
قدیمی‌ترین خواننده و نوازنده
استاد سید جواد بدیع‌زاده از هنرمندان بزرگ عرصه موسیقی ایران در سال ۱۲۸۱ شمسی در تهران به دنیا آمد. پدرش «آقا سید رضا بدیع کاشانی» ملقب به «بدیع المتکلمین» روحانی مشروطه‌خواه روشن‌اندیشی بود که به سید انارى شهرت داشت. وی فرزندش را نیز غالبا به مجالس وعظ و روضه‌خوانى خود مى‌برد تا با شیوه آوازخوانى مذهبى آشنا شود. جواد، موسیقى ردیف سنتى و گوشه‌هاى بی‌شمار آن را از پدر و نیز از دایى خود «میرزا یحیی سعید واعظین» که او نیز از واعظان خوش صداى زمان خود بود‌، فرا گرفت. او تحصیلات ابتدایی را در مدرسه تدین و دوره متوسطه را در مدرسه آلیانس فرانسوی‌ها و سپس دارالفنون به پایان رساند و از سال ۱۳۰۴ تا ۱۳۳۱ در مجلس شورای ملی استخدام شد.
اســتاد بدیــع زاده علاوه بر خوانندگی در امر آهنگسازی نیز از بزرگان موسیقی ما به شمار می‌آید. در سال ۱۳۰۴ که کمپانى انگلیسی صفحه پرکنى «هیز مسترزویس» به قصد تهیه و ضبط صفحه از نواخته‌ها و خوانده‌های هنرمندان ایرانی نماینده خود را به ایران اعزام کرد و شعبه‌ خود را در تهران گشود، بدیع زاده به عنوان نخستین خواننده مرد، با معرفی و توصیه عبدالحسین خان شهنازی، انتخاب شد و اولین صفحه او با عنوان «جلوه گل» روانه بازار شد که شامل دو قطعه آواز و سه تصنیف از ساخته‌هاى خودش بود. از آن پس تا سال ۱۳۱۴ بدیع زاده ۲۴ تصنیف ساخت که همه روى صفحه ضبط شده است. او در سال‌هاى بعد در سفرهایى به حلب و بیروت و برلین و شبه قاره هند ، بر شمار ضبط آهنگ‌هاى خود افزوده است. از میان آفریده‌هاى معروف او مى‌توان از سرود «ایران، کشور داریوش» و ترانه‌هاى جلوه گل، داد دل، دل افسرده، هدیه خاک، گل پرپر و «خزان عشق» یاد کرد. «خزان عشق» که تا زمان ما جاذبه خود را حفظ کرده در سال ۱۳۱۳ در پیوند با متنى عاشقانه از «رهی معیری» ساخته شده است.
استاد بدیع زاده با افتتاح رادیو به دستور رضا شاه به جمع هیات ارکستر آن زمان رادیو پیوست و در کنار استادانی چون «حسین تهرانی»، «مرتضی نی داوود»، «حبیب سماعی» و «استاد ابوالحسن صبا» آثار با ارزشی را در حوزه موسیقی ایرانی پدید آورد. استاد بدیع زاده سال‌ها عضو شعر و موسیقی رادیو تهران بود. جواد بدیع‌زاده، سرانجام در دى ماه سال ۱۳۵۸ در سن هفتاد و هشت سالگى، بر اثر دومین سکته مغزى، در تهران چشم از جهان فرو بست.

از قدیمی‌ترین ترانه سراها
کریم فکور متولد 1304 در مشهد بود. تحصیلات متوسطه را در زادگاهش به پایان برد و در رشته حقوق از دانشگاه تهرانفارغ‌التحصیل شد.


وی فعالیت‌های هنری را با سرودن شعر و ترانه و همکاری با مطبوعات آغاز کرد.
از حدود سال ۱۳۲۴ در اوان جوانی همکاری خود را با رادیو آغاز نمود. او مبتکر ساخت ترانه‌های دو لهجه‌ای یا ترانه‌های دو یا سه نفری بود که از رادیو پخش می‌شد. سبک ترانه سرایی او روان بود و از به کارگیری کلمات ثقیل پرهیز می‌کرد.
او از ترانه سرایان فعال رادیو بود و هر ماه پنج تا شش ترانه برای خوانندگان رادیو می‌سرود و در دهه سی و چهل شهرت زیادی پیدا کرد.
او با نوشتن فیلمنامه «شاهین ترس» در سال ۱۳۳۳ به جمع دست اندرکاران سینما پیوست؛ اما همکاری خود را با رادیو همچنان ادامه داد.

اولین خبرنگار
محسن فرزان تحصیلات خود را در دانشکده حقوق گذراند. او به زبان فرانسه آشنا بود و کتاب‌هایی را از زبان فرانسه به فارسی ترجمه کرد.


او مبتکر خبرنگاری به سبک فرهنگی در ایران بود و تجربه مصاحبه با سران متفقین را در کارنامه خود داشت.
فعالیت مطبوعاتی خود را از روزنامه «سعادت بشر» و بعد «نسیم شمال» و «ستاره» آغاز کرد و در سال ۱۳۱۸ در روزنامه «اطلاعات» به خبرنگاری پرداخت.
محسن فرزان در اردیبهشت 1319 به خبرنگاری در رادیو پرداخت و اولین گزارش خود را که درباره نمایشگاه کالای میهن بود برای رادیو تهیه کرد. ضمن همکاری با رادیو در روزنامه‌های «ایران، آزادگان، افکار ایران و صدای ایران» به مقاله نویسی و وقایع نویسی پرداخت و مدتی نیز در «آینده ایران» و «کیهان» به خدمت مطبوعاتی
مشغول بود.
او از سال 1324 همکاری خود را با رادیو قطع کرد و در حرفه وکالت دادگستری مشغول به کار شد.

اولین قصه‌گو
فضل‌ا... صبحی مهتدی در سال ۱۳۱۲ به سمت معلم پیمانی درس فارسی دوره عالی هنرستان موسیقی منصوب شد.


از ۲۵ شهریور ۱۳۱۶ به دانشکده حقوق و علوم سیاسی منتقل شد و در سال ۱۳۱۷ دوباره به هنرستان موسیقی رفت. او در نیمه اول دهه بیست با صدای گرم خود از رادیو به بچه‌ها سلام می‌گفت. بعد اشعار مولانا را در مایه افشاری می‌خواند و سرانجام قصه‌ای را که هزاران کودک در انتظارش بودند نقل می‌کرد. صبحی در آغاز کار خود در رادیو برای تنظیم و تدوین برنامه از صادق هدایت کمک می‌گرفت؛ زیرا هیچ کس به اندازه هدایت درباره افسانه‌های کودکان و قصه‌های قدیمی ایران اطلاع و بر آن احاطه نداشت.
صبحی بیش از 22 سال در رادیو به افسانه‌گویی و داستان سرایی برای کودکان پرداخت. برنامه «ظهر جمعه» 845 ساعت و 1253 بار روی آنتن رادیو بود و یکی از پرطرفدارترین برنامه‌های رادیو به شمار می رفت. کودکان صبحی را «بابا صبحی» می نامیدند.

قدیمی‌ترین خواننده مرد
اسماعیل ادیب خوانساری (۱۲۸۰ - ۱۳۶۱) نخستین خواننده مرد در رادیوی ملی ایران بود. ادیب از سال ۱۳۰۳ تا سال ۱۳۰۹ گاه در اصفهان گاه در تهران به سر می‌برد.

در سال ۱۳۰۹ وارد خدمات دولتی شد و کار اداری خود را از ۱۶ مهر ماه ۱۳۰۹ در بلدیه که همان شهرداری تهران امروزی است آغاز کرد. در سال ۱۳۱۹ وقتی برای نخستین بار در ایران رادیو ملی تاسیس شد؛ در حالی که سی‌ونهمین سال زندگی را می‌گذراند به عنوان نخستین خواننده مرد در رادیوی ملی ایران به رادیو دعوت شد. او در آن دوره با نوازندگانی چون ابوالحسن صبا‌، علی‌اکبر شهنازی‌، حسین یاحقی‌، مهدی خالدی‌، مرتضی محجوبی همکاری می‌کرد.
اسماعیل ادیب خوانساری فرزند یک روحانی به نام میرزا محمود خوانساری و شاگرد عندلیب گلپایگانی (تولایی) ، (و غیرمستقیم: طاهرزاده و حبیب شاطر حاجی)‌ بود. آثار او در صفحات گرامافون، آثار رادیویی، آوازها و تصانیف همراه با ساز و ارکستر به‌جا مانده‌است. نوارهای او شلیل آواز محلی بختیاری (باارکستر) و برنامه‌های اولیه گل‌های رنگارنگ در رادیو تهران است. او برای هنرش قدر و منزلت زیادی قائل بود، خودش در این باره می‌گوید: «هیچگاه از کسی در ازای خواندن نوا پول نگرفته‌ام؛ زیرا این کار را دون شخصیت یک هنرمند می‌دانم.»

اولین ناظر متون رادیویی
علی دشتی در سال 1272 شمسی در کربلا به دنیا آمد. او هنگام افتتاح رادیو در ایران عضو اداره شهربانی بود و ریاست دایره راهنمای نامه نگاری را در اداره سیاسی شهربانی به عهده داشت.


او به همراه عبدالرحمن فرامرزی (روزنامه نگار و نویسنده) و چند نفر دیگر جزو اولین کسانی بودند که نظارت بر متون گفتار رادیویی و رسانه‌های گروهی آن زمان را در حد امکان انجام می داد. هیچ روزنامه ای بدون اجازه این قسمت حتی اجازه چاپ یک آگهی را نیز نداشت. همچنین هیچ جمله‌ای در رادیو خوانده نمی‌شد؛ مگر اینکه قبلا از نظر علی دشتی گذشته باشد. دشتی روزنامه نگاری منتقد و تندرو بود. روزنامه شفق سرخ در نخستین سال‌های تاسیس، این موضوع را اثبات کرد؛ ولی بعدها او به صورت یک روزنامه نگار خبری طرفدار دولت درآمد.
او به زبان و ادبیات فارسی، عربی و فرانسه تسلط کامل داشت و با زبان‌های آلمانی و انگلیسی نیز آشنا بود. او سخنوری صحنه ساز بود. شهرت او بیشتر به خاطر نویسندگی است و آثار مکتوبی نیز دارد.

اولین گوینده خانم
قدسی رهبری اولین گوینده خانم، در روز افتتاح رادیو، در تاریخ چهارم اردیبهشت 1319 بود.
قبل از افتتاح رادیو دو نفر از وزرا، عده ای از اساتید دانشگاه تهران و چند نفر از کارمندان عالی‌رتبه و مهندسان وزارت پست و تلگراف در یکی از سالن‌های باشگاه افسران از وی تست گویندگی گرفتند و او نفر اول شد. بد نیست بدانید ملک الشعرای بهار یکی از اساتیدی بود که از داوطلبان گویندگی تست معلومات عمومی، فن بیان و شعرخوانی می‌گرفت.

اولین مدیر رادیو
عیسی صدیق اعلم که در سال ۱۲۷۳ شمسی در اصفهان متولد شد، یکی از بزرگان فرهنگ و ادب ایران است. او در مدرسه دارالفنون به تحصیل پرداخت و مجله اصول تعلیمات را پایه‌گذاری کرد.


عیسی از جانب احمدشاه لقب صدیق اعلم را دریافت کرد و در سال ۱۳۱۰ به طراحی، تکمیل و اجرای مقدمات تاسیس دانشگاه تهران پرداخت. پس از آنکه در بهار ۱۳۱۹ فردی به نام مقدم نتوانست به خوبی اداره کل انتشارات و تبلیغات را تشکیل دهد، صدیق اعلم عهده دار تشکیل این اداره کل شد و امور مختلف رادیو را که از بدو افتتاح رادیو در وزارتخانه و نهادهای مختلف پراکنده بود در اداره کل انتشارات و تبلیغات متمرکز کرد.
او برای این اداره چنان وجاهتی قائل شد که حکم مدیر کل آن تا سال 1340 توسط شخص نخست وزیر ابلاغ می‌شد. او تا شهریور 1320 در مقام مدیرکل تبلیغات و انتشارات یا به عبارتی مدیر رادیو بود و پس از آن به تناوب چندین بار وزیر فرهنگ شد. صدیق اعلم در سال 1350 از خدمات دولتی بازنشسته شد؛ اما کرسی تدریس تاریخ فرهنگ اروپا را در دانشگاه تهران در اختیار داشت و استاد ممتاز این دانشگاه بود.

یکی از قدیمی ترین نویسنده‌ها
حسینقلی مستعان پس از اتمام دوره دبیرستان در دارالفنون مدتی در مدرسه علوم سیاسی به تحصیل پرداخت.

pic۸


وی کار روزنامه نویسی را از سال 1298 آغاز کرد و از 17 سالگی در روزنامه نیمه رسمی ایران فعالیت داشت و نخستین شعرها و داستان‌های کوتاه خود را در روزنامه‌های «نسیم شمال، اتحاد و روزنامه ایران» منتشر کرد. قصه نویسی را نیز از سال 1314 در مجله «مهرگان» با نام مستعار «ح.م.حمید» آغاز نمود.
او در کار ترجمه هم دست داشت، ترجمه «بینوایان» اثر ویکتور هوگو که از جمله ترجمه‌های اوست، یکی از بهترین ترجمه‌های بینوایان به شمار می‌رود.
او در سال 1319 مجله «راهنمای زندگی» را منتشر کرد و بدون وقفه از سال 1300 تا 1357 - یعنی 57 سال - قلم زد.
مستعان پس از واقعه شهریور ۱۳۲۰ مدتی به سیاست روی آورد و سردبیر و مدیر برخی از روزنامه‌های سیاسی آن زمان مانند روزنامه‌های «اخبار روز، اخبار و دستور» شده و از دهه ۱۳۲۰ برای بعضی از برنامه‌های رادیو می‌نوشت. او در سال ۱۳۲۸ رییس شورای نویسندگان رادیو شد. مستعان بسیار پرکار بود و گاهی در هفته، هفت تا هشت پاورقی و داستان کوتاه می‌نوشت و همه را مرتب و بدون تاخیر می رساند.
او از سال 1335 تا سال 1340 در «مجله رادیو» داستان کوتاه می‌نوشت. اغلب نوشته‌های او در «مجله رادیو» داستان‌های پندآموز اجتماعی بود که با یک نتیجه گیری اخلاقی پایان می‌یافت. بسیاری از داستان‌های او در برنامه‌های رادیو استفاده می‌شد.
او نثری روان و ساده داشت و دارای تخیل قوی بود و در شخصیت‌پردازی مهارت زیادی داشت.
نوشته‌هایش پیش نویس و پاکنویس نداشت و از همان آغاز کار، شروع به نوشتن می‌کرد. وی 1000 داستان کوتاه و 200 کتاب نوشته است و به مرد هزار داستان شهرت دارد. او مدتی هم به کار نمایشنامه نویسی مشغول شد و طی سال‌های دهه 30 و 40 نمایشنامه‌های زیادی برای رادیو نوشت.
مستعان در اواخر دهه بیست مدتی به ریاست رادیو
منصوب شد.