رییس مجلس خبرگان از روابط خود با مقام معظم رهبری میگوید
حمایت صریح هاشمی از دولت ائتلافی
دنیای اقتصاد- سایت جمهوریت که از منابع خبری نزدیک به هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام محسوب میشود، گفتوگویی جالب را به چاپ رسانده است که در آن علیزادسر نماینده جیرفت در مجلس هفتم با هاشمی رفسنجانی انجام داده است که در این گفتوگو هاشمی رفسنجانی با صراحت بیشتری از جمله به روابط خود با مقام معظم رهبری پرداخته است. بخشهایی از این گفتوگو را میخوانید: روابط حضرتعالی، با رهبر معظم انقلاب اسلامی چگونه روابطی است؟ آیا عاطفی و عرفانی است یا سیاسی یا کاری است؟
روابط من با آیهالله خامنهای، هم عاطفی است و هم معرفتی و هم سیاسی و هم کاری، معرفتی است زیرا عمیقا همدیگر را میشناسیم، خلقیات، عادات، روحیات و افکار هر یک از ما برای دیگری روشن و بسیار نزدیک است و بدین جهت است که حقیقتا عاطفی است.
سیاسی است، زیرا من و آقای خامنهای عمده عمر خود را با همکاری سیاسی گذرانیدهایم و با سیاست عجین شدهایم.
کاری است؛ چون که در طول نیم قرن گذشته، آقای خامنهای و من، در حقیقت لازم و ملزوم هم و مکمل یکدیگریم، در طول مبارزه، تمام کارهای (حداقل پنجاه و چند سال عمر) من و ایشان، در راستای سروسامان دادن به امور انقلاب اسلامی، اداره کشور، و رتق و فتق مشکلات سخت روزگار دفاع مقدس ملت شجاع و مسلمان ایران، بوده و هست.
اختلافات فیمابین شما و «آقا» چگونه به وجود میآید و برای رفع آنها چه میکنید؟ اگر ممکن است نمونههایی را بیان بفرمایید؟
البته که اختلافات داریم مگر میشود دو تا انسان با یکدیگر هیچگونه اختلافی نداشته باشند، احتمالا آن چیزی که موجب پرسش شما است، اختلاف در امور مهم و سیاستهای کلان کشور در داخل و خارج است، درست است؟
من و رهبری، در مورد اختلافی، با یکدیگر بحث میکنیم تا یکی از ما دو نفر مجاب بشود. اگر من قانع شدم که تکلیف روشن است، اگر مقام معظم رهبری ادله و توجیهات مرا پذیرفتند، خب مطابق تکلیف خود عمل میکند، اما اگر هیچ کدام از ما نظرات دیگری را نپذیرفتند و از براهین و توضیحات ارائه شده متقاعد نشدند، چه باید کرد؟ این موضوع را با آقا به مباحثه گذاشتیم و سرانجام با دلیلی که میگویم، بنده خود را مکلف دیده و میبینم که از نظرات و اوامر ولی امر، تمکین و تبعیت کنم و آن دلیل این است که ایشان در فرض عدم قناعت، حجت شرعی در پذیرفتن نظرات مرا ندارند، ولیکن من جهت عمل به نظرات و تصمیمات متخذه از سوی ایشان به عنوان رهبری، عندالله حجت شرعی و قانونی دارم. اما با ذکر چند مثال در خصوص اختلاف نظرهایی که گفتید دو نمونه را میگویم که مربوط به گذشته خیلی دور هم نمیباشد، فقط به عنوان مثال:
نمونه اول؛ بنده بنا به دلایل محکمی که داشتم، با نامزد شدن خودم برای مجلس خبرگان رهبری، مخالف بودم، مقام معظم رهبری از من توضیح خواست و دلایل مرا نپذیرفت و به من امر کردند که باید ثبتنام کنید و اضافه کردند که نامنویسی شما در انتخابات مجلس خبرگان یک تکلیف الهی است و واجب، گفتم من که بر خودم واجب نمیدانم، شما که واجب میدانید تهیه مقدمات آن نیز بر شما واجب است. مقدمات مورد نظر را گفتم که ایشان پذیرفتند و عملی کردند و من هم نامزد شدم.
نمونه دوم؛ بنا بر دلایل متعدد سیاسی، اقتصادی، مدیریتی، به عملکرد دولت نهم انتقاد دارم به جز در مورد تخلف از سیاستهای کلی که نظارت بر آن از وظایف مجمع است، سکوت کردهام تا با نظرات علنی مقام معظم رهبری، مخالفتی انجام نگیرد.
مبنای آن فرمایشی را که در جمع دانشجویان عزیز فرمودید، که «خامنهای عشق من است» چیست؟
آنچه را که در جمع دانشجویان گفتم سیاسی نبود، بلکه واقعیت را گفتم. من آقای خامنهای را دوست میدارم و هرگز به جهت ملاحظات سیاسی و حکومتی، آن موارد را مطرح نساختم و تکرار میکنم که طی حداقل پنجاه سال گذشته در این کشور دو نفر از من و آقای خامنهای به یکدیگر نزدیکتر، کسی را نمیشناسم.
نظر صریح جنابعالی در خصوص حمایتهای مقام معظم رهبری، از دولت نهم و شخص رییس محترم جمهور چیست؟
من اینجوری خودم را راضی و قانع میکنم که رهبر معظم انقلاب اسلامی، تحلیلی را از اوضاع دارند که تشخیصشان این است که اگر از دولت دفاع و پشتیبانی نکنند، ممکن است دولت برای ادامه کار با مشکل جدی مواجه شود و در شرایط فعلی این به صلاح نیست.
چرا تاکنون هرگز هیچ حمایت آشکار و پنهانی را از دولت نهم انجام ندادهاید؟
موضع من در حق دولت نهم همان سکوت من است و فکر نمیکنم که رهبر معظم انقلاب در این زمینه چیز بیشتری از من بخواهد، زیرا ایرادات و انتقادات مرا به دولت در ابعاد گوناگون، مستحضر میباشند.
راجع به گرانیهای افسار گیسختهتر فعلی و تورم بیلجامتر از دولتهای گذشته، چه میگویید؟
در شرایط فعلی و با توجه به حساسیت فوقالعاده کشور در ابعاد داخلی و خارجی، بهتر آن است که من وارد بحث نشوم. اهل سیاست و آنان که سری در کتاب و دعا دارند، میدانند که من با این اوضاع مخالف هستم و راه حل هم دارم. البته کسی مساعدت و مشاورهای را طالب نشده است و من هم سکوت را ترجیح میدهم، ضمنا میپذیرم که در گذشته نیز اشکالات اقتصادی و تورمی بوده است، اما هرگز چنین نبوده و...
سیاستهای خارجی دولت نهم را چگونه ارزیابی میکنید؟
به همان دلایلی که در رابطه با مسائل اقتصادی سخن نگفتیم، پیرامون سیاستهای خارجی دولت نهم نیز، بهتر است سکوت را انتخاب کنم.
لطفا نظر خود را به صورت واضح در خصوص انتخابات دهم ریاستجمهوری بیان بفرمایید؟
در مورد انتخابات دوره دهم، اعتقاد من همان است که در جلسه جامعه روحانیت بحث شد و آن این است که چنانچه همه کسانی که خود را به هر نوعی جزو اصولگرایان میدانند، یکی از چهار نفر مطرح شده یعنی حجج اسلام ناطق نوری و روحانی و آقایان لاریجانی و ولایتی را نامزد کنند و متفرق نشوند، بنده نیز به سهم و توان خود از نامزدی آن نامزد واحد، حمایت خواهم کرد و با جریان اصلاحطلب هم موافقت بشود که سهم مناسبی را در کابینه و مدیریت اجرایی کشور داشته باشد که امید بر موفقیت چنین طرحی نیز فراوان است.
ارسال نظر