سیکل‌های تجاری
کریستینا رومر
مترجم: محمدصادق الحسینی، محسن رنجبر
بخش نخست
آمریکا و دیگر اقتصادهای صنعتی مدرن، نوسانات قابل ملاحظه‌ای را در فعالیت‌های اقتصادی خود تجربه می‌کنند. برخی از سال‌ها، اغلب صنایع رونق پیدا کرده و بیکاری کم می‌شود، در دیگر سال‌ها، اغلب صنایع با ظرفیتی بسیار پایین کار می‌کنند و بیکاری زیاد می‌شود.

دوره‌های افزایش فعالیت‌های اقتصادی را نوعا دوره‌های رونق و دوره‌های کاهش فعالیت‌های اقتصادی را رکود یا کسادی می‌نامند. ترکیب رونق‌ها و رکودها، یعنی ترکیب کاهش و افزایش فعالیت‌های اقتصادی را سیکل تجاری می‌نامند.
آرتور برنز (Arthur Burns) و وسلی میچل (wesly mitchell) در کتاب «اندزه‌گیری سیکل‌های تجاری» که در 1946 به نگارش درآوردند، سیکل‌های تجاری را تحلیل کردند. یکی از دیدگاه‌های اساسی برنز و میچل این بود که شاخص‌های اقتصادی به همراه یکدیگر حرکت می‌کنند. در دوره رونق، نه تنها تولید افزایش می‌یابد، بلکه اشتغال نیز زیاد شده و بیکاری کاهش می‌یابد. همچنین طرح‌های جدید، افزایش می‌یابند و در صورتی که رونق سرعت بسیار زیادی داشته باشد، تورم نیز افزایش می‌یابد. در مقابل، در حین رکود، تولید کالاها و خدمات کاهش یافته، اشتغال کم شده و بیکاری زیاد می‌شود. طرح‌های جدید نیز کاهش می‌یابند. در دوره قبل از جنگ جهانی دوم، نیز قیمت‌ها نوعا در حین رکود کاهش می‌یافتند، (یعنی تورم، منفی بود). اما از دهه 1950 به این سو، در زمان کسادی‌ها، قیمت‌ها به افزایش خود ادامه می‌دهند، اگر چه این افزایش بسیار کندتر از دوره رونق اتفاق می‌افتد. (یعنی نرخ تورم، کاهش می‌یابد). برنز و میچل، رکود را به عنوان دوره‌ای تعریف می‌کنند که در آن، بسیاری از شاخص‌های اقتصادی، به‌طور مستمر و حداقل برای حدود 6 ماه، کاهش می‌یابند.
زمان سیکل‌های تجاری به زمان تغییر جهت فعالیت‌های اقتصادی باز می‌گردد و بر این اساس، تعیین می‌شود. اوج سیکل، آخرین ماه قبل از آن است که شاخص‌های اساسی اقتصاد، از قبیل اشتغال، تولید و خرده‌فروشی شروع به کاهش نمایند. حضیض (حداکثر رکود) این چرخه نیز به آخرین ماه، قبل از آنکه همین شاخص‌های اقتصادی شروع به افزایش کنند، اشاره دارد. از آنجا که تغییر جهت شاخص‌های کلیدی اقتصاد غالبا در یک زمان واحد صورت نمی‌گیرد، لذا تعیین زمان اوج‌ها و حضیض‌ها لزوما تا اندازه‌ای ذهنی است. «اداره ملی تحقیقات اقتصادی» (NBER) موسسه تحقیقاتی مستقلی است که زمان اوج‌ها و حضیض‌ها در چرخه تجاری آمریکا را تعیین می‌کند. جدول ۱، زمان‌های تعیین شده از سوی NBER برای اوج‌ها و حضیض‌های سیکل تجاری آمریکا را از سال ۱۸۹۰ نشان می‌دهد. در تحقیقات اخیر نشان داده شده است که زمان‌های مرجع اعلام شده توسط NBER، برای دوره قبل از جنگ جهانی اول، واقعا قابل مقایسه با مقادیر مربوطه به دوره جدید نیستند، زیرا این دو دسته زمان‌ها با استفاده از روش‌ها و داده‌های متفاوتی تعیین شده‌اند.
در شکل 1 ، نرخ بیکاری از سال 1948 نشان داده شده است و دوره‌هایی که NBER به عنوان رکود تعیین کرده است، با رنگ خاکستری‌ هاشور خورده‌اند. آشکار است که یکی از ویژگی‌های اصلی دوره‌های رکود این است که در آنها، بیکاری افزایش یافته است. عبارت «سیکل تجاری» (Business cycle) از جهات بسیاری گمراه‌کننده است. به نظر می‌رسد که «سیکل» (cycle)، بیان‌گر این باشد که در زمان بندی و مدت رونق‌ها و رکودها در فعالیت‌های اقتصادی، گونه‌ای نظم و ترتیب وجود دارد. با این وجود، اغلب اقتصاددانان چنین فکر نمی‌کنند. همان طور که شکل 1 نشان می‌دهد، رونق‌ها و رکودها در فاصله‌های زمانی نامنظم روی می‌دهند و برای مدت‌های زمانی مختلفی به طول می‌انجامند. به عنوان مثال، در فاصله سال‌های 1973 و 1982، سه رکود اتفاق افتاد، اما بعد از حضیض سال 1982، رونق به مدت هشت‌سال ادامه یافت. رکود 1980 تنها 6 ماه طول کشید، در حالی که رکود 1981، 16 ماه به طول انجامید. بنابراین بسیاری از اقتصاددانان جدید، برای تشریح نوسانات فعالیت‌های اقتصادی، عبارت «نوسانات کوتاه مدت اقتصادی» را به «سیکل تجاری» ترجیح می‌دهند.

دلایل ایجاد سیکل‌های تجاری
به همان صورت که هیچ قاعده و ترتیبی در زمان سیکل‌های تجاری وجود ندارد، دلیلی نیز در رابطه با چرایی وقوع این سکیل‌ها وجود ندارد. دیدگاه رایج در میان اقتصاددان‌ها، این است که یک میزان خاص فعالیت اقتصادی، که غالبا با عنوان اشتغال کامل به آن اشاره می‌شود، وجود دارد که اقتصادی می‌تواند برای همیشه در آن سطح فعالیت باقی بماند. اشتغال کامل، به سطحی از تولید اشاره دارد که در آن، همه داده‌های فرآیند تولید مورد استفاده قرار می‌گیرند، اما نه به آن شدت که به اتمام برسند، از میان بروند و یا به دستمزدهای بالاتر و مرخصی بیشتر بیانجامد. اگر اقتصاد در اشتغال کامل باشد، تورم گرایش به ثابت ماندن خواهد داشت و تنها در صورتی که تولید از مقدار طبیعی بالاتر رفته یا کمتر شود، نرخ تورم به صورت سیستماتیک گرایش به افزایش یا کاهش خواهد داشت. اگر هیچ عاملی به اقتصاد خللی وارد نکند، سطح تولید اشتغال کامل، که به طور طبیعی با افزایش جمعیت و کشف تکنولوژی‌های جدید، میل به افزایش دارد، می‌تواند برای همیشه ثابت بماند. هیچ دلیل خاصی وجود ندارد که برحسب آن بتوان گفت که اشتغال کامل جای خود را به رونق تورمی خواهد داد یا به رکود.
با این وجود، سیکل‌های تجاری به وقوع می‌پیوندند، زیرا تغییراتی در اقتصاد ایجاد می‌شوند، که آن را به بالاتر یا پایین‌تر از اشتغال کامل می‌رسانند. رونق‌های تورمی می‌تواند به واسطه‌ افزایش شدید مخارج عمومی یا خصوصی ایجاد شوند، مثلا اگر دولت مقدار زیادی را در یک جنگ هزینه کند، اما مالیات‌ها را افزایش ندهد، آن گاه افزایش در تقاضا نه تنها سبب افزایش تولید مواد جنگی خواهد شد، بلکه منجر به افزایش دریافتی خالص کارگران دفاعی نیز خواهد گردید. همچنین تولید تمامی کالاها و خدماتی که این کارگران می‌خواهند با استفاده از دستمزدهایشان خریداری کنند، زیاد خواهد شد و کل تولید به سطح بالاتر از میزان طبیعی خود خواهد رسید. به همین طریق، موجی از خوش‌بینی مصرف‌کننده‌ها را بر آن می‌دارد تا بیشتر از مقدار معمول خرج کرده و بنابراین شرکت‌ها، کارخانه‌های جدید می‌سازند و این سبب خواهد شد که اقتصاد با سرعتی بیش از حد طبیعی و نرمال خود فعالیت کرده و رونق یابد. رکود یا کسادی می‌توانند به واسطه عملکرد وارونه همین نیروها ایجاد شوند. کاهشی چشمگیر در مخارج دولتی یا موجی از بدبینی در میان مصرف‌کننده‌ها و شرکت‌ها، سبب خواهد شد که تولید همه انواع کالاها کاهش یابد.
یکی دیگر از دلایل احتمالی ایجاد رونق و رکود، سیاست پولی است. سیستم فدرال رزرو به شدت براندازه و رشد موجودی پول تاثیر گذاشته و لذا، سطح نرخ‌های بهره در اقتصاد را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. نرخ‌های بهره، به نوبه خود عامل مهمی هستند و مخارج شرکت‌ها و مصرف‌کننده‌ها را تعیین می‌کنند. شرکتی که با نرخ‌های بهره بالا روبه‌رو شود، تصمیم می‌گیرد که ساخت کارخانه جدید خود را به تعویق اندازد، زیرا هزینه استقراض پول بسیار بالاست در مقابل، اگر نرخ بهره کم بوده و مصرف‌کننده بتواند از پس‌ پرداخت وام مسکن برآید، آن‌گاه وسوسه خواهد شد که خانه جدیدی بخرد. بنابراین فدرال رزرو می‌تواند با کاهش یا افزایش نرخ بهره، سبب ایجاد رونق یا رکود شود.


منبع: داده‌ها از اداره آمار کار استخراج شده‌اند.
توجه: سری داده‌هایی که در نمودار نشان داده شده‌اند، نرخ بیکاری تعدیل شده فصلی شهری مربوط به افراد ۱۶ سال به بالاست. مناطق هاشور خورده، رکودها را نشان می‌دهند.
این تشریح درباره دلایل بروز سیکل‌های تجاری، بیانگر دیدگاه کینزی یا نئوکینزی است که طبق آنها،‌سیکل‌ها، در نتیجه عدم انعطاف‌های اسمی به‌وجود می‌آید.
ادامه دارد