۳۰ سال- ۳۰ فیلم - بچههای آسمان: مجید مجیدی /۱۳۷۵
بوسه ماهیها بر باور و توکل
علی، اشتباهی کفشهای خواهرش زهرا را گم میکند. علی و زهرا مجبور میشوند از یک کفش برای رفتن به مدرسه استفاده کنند. در این میان مسابقه دوی نوجوانان شکل میگیرد که جایزه نفر سوم یک جفتکفش است. علی در آن مسابقه شرکت میکند، او سعی میکند سوم شود، اما اول میشود و باز هم به کفش نمیرسد.
علیرضا مجمع
علی، اشتباهی کفشهای خواهرش زهرا را گم میکند. علی و زهرا مجبور میشوند از یک کفش برای رفتن به مدرسه استفاده کنند. در این میان مسابقه دوی نوجوانان شکل میگیرد که جایزه نفر سوم یک جفتکفش است. علی در آن مسابقه شرکت میکند، او سعی میکند سوم شود، اما اول میشود و باز هم به کفش نمیرسد.
بچههای آسمان یکی از قلههای سینمای ایران پس از انقلاب است. قصه شریف فیلم باعث شد این بچههای آسمانی همهجا قدر ببینند و بر هر افتخاری که میشد فکر کرد برسند. این هم البته از افتخارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران در آنجا تولید میشود. بدینگونه شد که این بچههای آسمانی حتی تا فتح جایزه اسکار هم رفتند. بچههای آسمان تنها فیلم تاریخ سینمای ایران است که به عنوان یکی از پنج فیلم نامزد اسکار بهترین فیلم خارجی انتخاب شد. پخشکننده فیلم، کمپانی میراماکس در آن سال فیلم زندگی زیبا است به کارگردانی روبرتو بنینی را هم در دستور کار خود داشت و انرژی خود را برای تبلیغات آن فیلم گذاشت تا آن فیلم توانست این جایزه را ببرد. میشود گفت سهم عمده توفیق فیلم در آن زمان، به خود مجید مجیدی باز میگردد. در آن زمان مجیدی با دل و باورش فیلم میساخت و همین امر باعث میشد فضاهای حسی فیلمهایش به باور تماشاگر بنشیند. بچههای آسمان از جهات دیگری هم نه فقط در سینمای ایران که در فرهنگ و هنر این سرزمین یکه تاز است. این فیلم تنها فیلم سینمای ایران است که قصهاش به کتابهای درسی راه یافته است و بچهها قصه علی و زهرا را از بچگی میخوانند، همچنین تنها فیلم تاریخ سینمای ایران است که در آن سوی دنیا در سینمای هند از روی آن ساخته شده است و نسخه هندی بچههای آسمان هم به بازار آمده، در ژاپن نیز اتفاقات مشابه دیگری در این زمینه افتاده است. اینگونه است که بچههای آسمان در دل تمام بچههای جهان جاخوش میکند.
اگر حس کنیم که مجیدی در حال حاضر دیگر مجیدی زمان بچههای آسمان نیست، آن وقت دیدن فیلم در زمان کنونی دیدنیتر میشود. فصل نهایی فیلم تمام حرف خود را در یک پلان منحصر به فرد و زیبا میگوید، جایی که علی از مسابقهای که در آن اول شده برگشته و پاهای تاولزدهاش را در حوض میگذارد تا خنک شود. ماهیهای حوض در یکنمای حالا کلاسیک شده، دور پاهای او طواف میکند و بر آنها بوسه میزنند. این تمام سینمای مجیدی است که حالا دیگر باید با چراغ دنبالش گشت.
ارسال نظر