دلایل مخالفت با دولت ائتلافی

حبیب‌الله عسگراولادی به نامه اخیر محسن رضایی که در زمینه تشریح دولت ائتلافی نوشته بود، پاسخ داد. عسگراولادی خطاب به رضایی گفته است که نکاتی را از باب آنچه حضرتعالی «قضاوت عجولانه» در خصوص دولت وحدت ملی یا دولت ائتلافی نامیدید، تقدیم می‌دارم. در قسمتی از این نامه آمده است: اینکه «دولت ائتلافی کارآمد و متعهد» با «دولت وحدت ملی» چه تفاوت‌هایی دارند و جنابعالی مرزهای این دو دولت را چگونه توصیف می‌نمایید، مهم است. همانطور که در نامه خود تصریح فرمودید: «کشور در شرایطی نیست که دولت وحدت ملی پیگیری شود» لذا جنابعالی با بنده و آقایان باهنر و حبیبی در نفی آن در شرایط کنونی هم‌عقیده‌اید؛ لذا به نظر می‌رسد «قضاوت عجولانه‌ای» در نفی آن صورت نگرفته است. ما اکنون در شرایط عادی به سر می‌بریم، بحرانی در کار نیست تا نیاز به تشکیل دولت وحدت ملی باشد.

به گفته عسگر اولادی، سخن از «وحدت» و «ائتلاف» درخصوص نوع چینش اعضای هیات دولت بعد از انتخابات، به نظر می‌رسد نادیده گرفتن حقوق سیاسی فردی است که انتخاب شده و مورد اعتماد مردم قرار گرفته است.

به نظر می‌رسد وقتی انتخابات ریاست‌جمهوری در یک فرد یا دو فرد متعین نیست، انتخابات به طور طبیعی از حالت یک ضلعی و دو ضلعی خارج می‌شود و لذا ناظر یک انتخابات پرشور چند ضلعی با حضور علائق و سلایق گوناگونی که هر کدام دغدغه کارآمدی نظام و پیشرفت کشور را دارند، خواهیم بود.

در چنین شرایطی عقلانیت سیاسی حکم می‌کند به منتخب مردم احترام بگذاریم و رقابت‌ها را در درون جناح و برون جناح پایان‌یافته تلقی کنیم و دوره‌ رفاقت و همکاری را آغاز کنیم، نه اینکه با رویکرد سهم‌خواهی خود را آماده حضوری مجدد در میدان قدرت نماییم. البته اگر رییس دولت بر اساس یک عقلانیت سیاسی و سعه‌ صدر و بلندنظری همان رقبا را دعوت به همکاری کرد، امری مطلوب است، اما اگر نکرد نمی‌توانیم او را متهم به برهم زدن «وحدت ملی» یا «ائتلاف ملی و جناحی» کنیم.

در ادامه این نامه آمده است: ما دولت نهم را خالی از اشکال و انتقاد نمی‌دانیم. ما رییس محترم دولت نهم را معصوم نمی‌دانیم. اما شهادت می‌دهیم او در شکل‌گیری کابینه خود به اندازه فهمی که از وحدت ملی و ائتلاف داشت از همه نیروها استفاده کرد، اما بعضی از نیروهایی که به کار گرفته شدند آزمون خوبی در همگرایی و همکاری با رییس‌جمهور از خود نشان ندادند، هرچند ممکن است رییس‌جمهور نیز در مدیریت و همکاری با آنها خطاهایی داشته باشد، اکنون در درون کابینه نهم و نیز در بدنه اجرایی دولت کسانی حضور دارند که صد درصد با رییس‌جمهور همراه نیستند و این حکایت از سعه نظر رییس‌جمهور در به کارگیری نیروها دارد. به نظر می‌رسد نقد تلویحی جنابعالی به رییس‌جمهور درخصوص «عدم جمع‌گرایی»، «خودمحوری»، «تک‌روی» و «عدم استفاده از همه ظرفیت‌ها و نخبگان» خالی از اشکال نباشد. آنچه به بنده و آقایان باهنر و حبیبی نسبت داده شده بود این بود که؛ [ما معتقدیم «کشور نه با این رییس جمهور و سیاست‌های آن قابل‌اداره کردن است و نه احمدی‌نژاد قابل‌اصلاح!» و با همین اعتقاد به روحانیت مبارز رفتیم برای شکل‌گیری دولت وحدت ملی!]

خب این گزاره صد درصد خلاف واقع و یک جفا به ما و رییس‌جمهور منتخب مردم است. ما به طور جد اعتقاد داریم خدمات و کارآمدی دولت اگر از دولت‌های پیشین بیشتر نباشد، قطعا کمتر نیست.

عسگراولادی در ادامه یادآور شد: صورت مساله رقابت در انتخابات ریاست جمهوری دهم باید مورد بازخوانی دقیق قرار گیرد. به نظر می‌رسد با صورت مساله رقابت در انتخابات ریاست‌جمهوری نهم در درون اصولگرایان و بیرون اصولگرایان متفاوت است. برخی با القای این مطلب که دولت نهم هیچ دستاوردی نداشته است با سیاه‌پردازی در صدد اثبات عدم‌کارآمدی اصولگرایان در مدیریت قوه‌ مجریه هستند تا در داخل این شکاف، تنور انتخابات را گرم کنند و نان رای خود را بپزند.

آنها با تئوری دلفریب «دولت وحدت ملی» یا «دولت اسلامی کارآمد و متعهد» به میدان آمدند و با سربازگیری از خودی‌ها درصدد بازسازی آرایی هستند که در چند انتخابات آن را از دست دادند. هیچ عقل سلیمی با وحدت ملی و ائتلاف و کارآمدی و تعهد مخالف نیست، اما باید دید جغرافیای طرح این بحث چیست و زیر عناوین زیبای این چنین، چه اتفاقی می‌افتد.

کسانی که این تئوری‌پردازی‌ها را باب کرده‌اند، «ائتلاف» و «وحدت» سهم همه را در قدرت می‌بینند الا سهم دکتر محمود احمدی‌نژاد و آرای میلیونی که مردم به او داده‌اند! احمدی‌نژاد اکنون به عنوان یک رجل سیاسی و مذهبی در سپهر سیاست انقلاب و ایران یک واقعیت انکارناپذیر است. آیا به عقیده شما این جفا به مردم نیست که با طرح دولت ائتلافی یا وحدت ملی حضور او را در صحنه تخفیف دهند یا به کلی حذف کنند. به نظر می‌رسد ما دولت وحدت ملی را باید در سرانگشت هدایت رای مردم جست‌وجو کنیم و دولت ائتلافی کارآمد و متعهد را در همکاری و همیاری با رییس‌جمهور منتخب و تدبیر صحیح امور ببینیم.

لذا باید تن به یک رقابت اخلاقی و جدی و در عین حال چند ضلعی داد تا مردم با آرای خود در تولید و توزیع قدرت نقش اول را ایفا کنند. این نقش را نمی‌توان از مردم گرفت و به تکنوکرات‌ها و بروکرات‌ها و نخبگانی سپرد که هر کدام بر حسب منافع خود در یک یا چند ستاد انتخاباتی سازماندهی شده‌اند.