در ۲۰۱۰، تاریخ به سود جمهوریخواهان خواهد بود
مترجم: مجید روئینپرویزی
ارقام انتخابات ۲۰۰۸ به قاطعیت نتایج آن نیست
رقابتهای سیاسی حول نامزدها و مسائل جامعه دور میزنند. اما نتایج انتخابات، در نهایت، به اعداد و ارقام مربوط میشوند. حال که غبار زمان بر رقابتهای انتخاباتی ریاستجمهوری ۲۰۰۸ مینشیند، باید پرسید ارقام این انتخابات به ما چه میگویند؟
کارل روو *
مترجم: مجید روئینپرویزی
ارقام انتخابات ۲۰۰۸ به قاطعیت نتایج آن نیست
رقابتهای سیاسی حول نامزدها و مسائل جامعه دور میزنند. اما نتایج انتخابات، در نهایت، به اعداد و ارقام مربوط میشوند. حال که غبار زمان بر رقابتهای انتخاباتی ریاستجمهوری ۲۰۰۸ مینشیند، باید پرسید ارقام این انتخابات به ما چه میگویند؟
اول از همه، موج خروشان شرکت در انتخابات آن طور که پیشبینی میشد به وقوع نپیوست. محاسبات نهایی نشان میدهد که کمتر از ۵/۱۲۸ میلیون نفر در این انتخابات شرکت کردهاند. این رقم تنها اندکی بیش از ۱۲۲میلیون شرکتکننده انتخابات ۲۰۰۴ میباشد. در حالی که در سال ۲۰۰۴ نسبت به دوره قبل از آن یعنی سال ۲۰۰۰، مشارکت ۱۷میلیون نفر بیشتر شده بود (به عبارتی تقریبا ۳ برابر رشد ۲۰۰۸ نسبت به ۲۰۰۴).
دوم اینکه، این پیروزی قابل توجه تنها با بهبود اندکی در سهم دموکراتها از آرای واصله به دست آمد. آرای عمومی باراک اوباما فقط ۱/۲درصد از بوش در انتخابات ۲۰۰۴، و ۱/۳درصد از الگور در ۲۰۰۰ و ۶/۴درصد از جانکری در سال ۲۰۰۴ بیشتر بوده است و طبق ارقام اولیه، آخرین محاسبات نشان میدهند که آقای اوباما در مجموع ۱/۶۶میلیون رای کسب نموده که حدود ۱/۷میلیون از مجموع آرای جانکری بیشتر است. چهارپنجم این افزایش مربوط به آرای اقلیتها است. رای آفریقایی-آمریکاییها به اوباما تقریبا ۳/۳میلیون بیش از رای آنها به جانکری بود؛ از این میان حدود ۹/۲میلیون نفر از آنها نیز سیاهان جوان بین ۲۹-۱۸ سال بودهاند. حدود یکچهارم افزایش آرای اوباما میان سیاهان-۸۱۱۰۰۰ رای- مربوط به آفریقایی- آمریکاییها میشود که در سال ۲۰۰۴ به جمهوریخواهان رای دادهاند. آقای اوباما همچنین ۵/۲میلیون بیش از جان کری رای اسپانیولیها را به خود اختصاص داد که باز هم حدود یکسوم آنها
-۷۱۹۰۰۰ - در سال ۲۰۰۴ به نفع جمهوریخواهان رای داده بودند.
یکی از بزرگترین جابهجاییها در این میان، حمایت اسپانیولیها از حزب دموکراتها میباشد. جان مککین تنها ۳۲درصد از اسپانیولیها رای گرفت. در حالی که میزان آرای آنها به جورج بوش، چهار سال قبل، ۴۴درصد بود. اگر همین روند تداوم یابد، کسب مجدد اکثریت برای جمهوریخواهان مشکل خواهد شد. اوباما ۶/۴میلیون در غرب و ۴/۱میلیون در باختر میانه (Mid west) رای بیشتری از جانکری کسب کرد. در حالی که تعداد آرای مککین در باختر میانه ۶/۲میلیون کمتر از بوش بود. در اوهایو، برای مثال اوباما ۳۲هزار رای کمتر از جانکری در ۲۰۰۴ به دست آورد (اما مککین ۳۶۰هزار رای از بوش کمتر داشت). این امر ۱۱۹۰۰۰ رای پیروزیبخش جمهوریخواهان در ۲۰۰۴ را به ۲۰۶۰۰۰ رای پیروزی دموکراتها در ۲۰۰۸ مبدل ساخت. سپس نوبت به کسانی میرسد که اصلا شرکت نکردند.
امسال شمار جمهوریخواهانی که در انتخابات شرکت کردند ۱/۴میلیون نفر نسبت به دوره قبل کمتر بود. تعدادی از آنها در این انتخابات، دموکرات یا طرفدار احزاب مستقل شده بودند. ولی غالب آنها خیلی ساده، تنها در خانهشان ماندند. به صورتی کنایهآمیز، هنگامی که تقریبا آخرین کهنه سرباز واجد شرایط ریاستجمهوری باقی مانده از جنگ ویتنام کاندید ریاستجمهوری شد، ۷/۲میلیون کهنه سرباز از شمار شرکتکنندگان در انتخابات کاسته شد. همچنین تعداد رایدهندگانی که بیش از یک بار در هفته به مراسم مذهبی میرفتند در این انتخابات ۱/۴میلیون نفر کاهش پیدا کرده است. این بدان معنا نیست که آمریکاییها ناگهان کمتر به کلیسا میروند؛ بلکه چیزی در تشکیلات انتخاباتی که بتواند این افراد مذهبی را به پای صندوقهای رای بکشد از دست رفته بود. به یک تعبیر، پیروزی آقای اوباما بیشتر شخصی بود تاحزبی یا فلسفی، زیرا دموکراتها تنها توانستند ۱۰ کرسی مجلس سنا (از ۱۹۷۱ کرسی) و ۹۴ کرسی مجلس نمایندگان (از ۵۴۱۱ کرسی) را از جمهوریخواهان بربایند. در حالی که وقتی رونالد ریگان در انتخابات ۱۹۸۰ جیمی کارتر را شکست داد، جمهوریخواهان ۱۱۲ کرسی سنا (از ۱۹۸۱) و ۱۹۰ کرسی مجلس نمایندگان (از ۵۵۰۱) را تصاحب کردند. در ایالتها، امسال، پنج اتاق (Chamber) از جمهوریخواهان به دموکراتها رسید، در حالی که چهار اتاق که در آنها ترکیب نیروها مساوی یا در اختیار دموکراتها بود به کنترل جمهوریخواهان در آمد. در جنوب، جمهوریخواهان کرسیهای قانونگذار را به دست آوردند. در ایالت تنسی برای اولین بار از زمان «جنگ داخلی» جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان و سنا، هر دو، اکثریت پیدا کردهاند. این امر به ویژه از این رو اهمیت دارد که سرشماری سال ۲۰۱۰ میتواند تا سقف چهار ناحیه کنگرهای اضافه به تگزاس، دو ناحیه به هریک از ایالتهای آریزونا و فلوریدا، و یک ناحیه به ایالتهای غالبا جمهوریخواه اختصاص دهد، در حالی که از ایالتهای عموما دموکرات مثل میشیگان، نیویورک، اوهایو و پنسیلوانیا و کالیفرنیا برای اولین بار، کرسیهایی را کم کند. ناحیهبندی و سهمیهبندی مجدد میتواند با جابهجا کردن هفت کرسی مجلس نمایندگان (و آرای الکتورال آن) از جانب دموکراتها به سوی جمهوریخواهان، شرایط بازی در کنگره و همچنین نبرد بر سر کاخ سفید را به نفع جمهوریخواهان تغییر دهد.
در ۲۰۱۰، تاریخ به سود جمهوریخواهان خواهد بود.
از زمان جنگ جهانی دوم، حزب خارج از دولت بهطور متوسط همواره ۲۳ کرسی مجلس و دو کرسی سنا را در انتخابات میان دورهای ریاستجمهوری جدید به خود اختصاص داده است. به جز فرانکلین روزولت و جورج دبلیو بوش، هیچ رییسجمهوری در اولین انتخابات میان دورهای ریاستاش نتوانسته اکثریت هر دو مجلس را به دست آورد. از سال ۱۹۶۶، حزب حاکم بهطور متوسط ۶۳ کرسی سنا، ۲۶۲ کرسی مجلس نمایندگان و ۶ فرمانداری را در اولین انتخاب میاندورهای زمامداریاش از دست داده است. سال ۲۰۱۰ احتمالا شاهد بازگشت جمهوریخواهان خواهیم بود و ناحیهبندی مجدد نیز التیامی است برای سال ۲۰۰۸، یعنی سال نهچندان درخشان حزب جمهوریخواه.
در سیاست، سالهای خوب از پی سالهای بد میآیند. جمهوریخواه و دموکرات هر دو این را در خلال ۱۵ سال گذشته به تجربه دریافتهاند. بازگشت جمهوریخواهان، هر چند بسیار محتمل است، ولی بدون شک خود به خودی نیز اتفاق نخواهد افتاد. لازمهاش آن است که جمهوریخواهان چه در دفاع (مخالفت با آقای اوباما بر سر بعضی مسائل) و چه در حمله (ارائه برنامه کاریای که رایدهندگان را ترغیب نماید) با مهارت عمل کنند. رهبران حزب باید بر سر اینکه چه فردی میتواند چهره مناسبی از جمهوریخواهان به عموم ارائه کند به توافق برسند. هیچکدام از اینها آسان نخواهد بود و البته انجام تمام اینها ضروری است.
*کارل روو (Karl Rove) مشاور ارشد و معاون رییس ستاد جورج بوش بوده است
ارسال نظر