نامه سوم اقتصاددانان با کدامین هدف

علی زارعی نجفدری*

انتشار سومین نامه جمعی از استادان اقتصادی کشور خطاب به دولت محمود‌ احمدی‌نژاد واکنش نسبتا مخالف مقامات دولتی را برانگیخته است. در یک سو محمود احمدی‌نژاد، رییس‌جمهور روز یک‌شنبه در همایش ملی طرح تحول اقتصادی انتقادات اقتصاددانان را رد کرد و در سوی دیگر علی زارعی نجفدری، مشاور محمود احمدی‌نژاد با انتشار یادداشتی مکتوب اقتصاددانان را به پیگیری اهداف

غیر اقتصادی با نقاب به ظاهر اقتصادی متهم کرد. اقتصاددانان در نامه خود که روز شنبه منتشر شد، برخی انتقادات را نسبت به عملکرد دولت محمود احمدی‌نژاد وارد کردند و اعلام داشتند که سیاست‌های احساسی دولت در عرصه سیاست خارجی به روند اقتصاد کشور تاثیر منفی بر جای گذاشته است. همچنین اقتصاددانان در نامه خود شرایط فعلی کشور را برای اجرای طرح اقتصادی مناسب نداشتند. اما احمدی‌نژاد نه تنها این موضوع را نپذیرفت بلکه صراحتا اعلام کرد بحران جهانی اقتصاد و کاهش قیمت نفت بهترین فرصت برای اجرای طرح تحول اقتصادی است. در این راستا نجفدری هم پاسخ مکتوبی به اقتصاددانان داده است که آن را می‌خوانید:

وقتی که نامه موسوم به «نامه ۵۷ اقتصاد‌دان به رییس‌جمهور» منتشر شد، بلافاصله پس از انتشار این نامه، برخی از محافل و رسانه‌ها فضای سنگینی ایجاد نمودند که دولت در مقابل این نامه اقتصاددانان جز انفعال، حرف دیگری ندارد. این فضا به گونه‌ای گسترش پیدا کرد که شائبه طراحی و هماهنگی آن نامه با این فضا‌سازان را در اذهان تداعی می‌کرد تا اینکه در پنجشنبه شب ۲۱ تیر ۱۳۸۶، رییس‌جمهور محترم، نویسندگان آن نامه را جهت تبادل نظر و شنیدن حرف‌ها و نظرات آنها دعوت کردند. این جلسه با حضور اکثریت قریب به اتفاق امضاکنندگان آن نامه و ریاست محترم‌جمهور، معاون اول و برخی از وزرا، معاونین و مشاورین تشکیل شد و نزدیک به ۶ ساعت به طول انجامید. بنده نیز در آن جلسه حضور داشتم. در آن جلسه بسیاری از نویسندگان آن نامه در زمانی نسبتا موسع نقطه‌نظرات‌شان را طرح نموده و رییس‌جمهور، وزرا و معاونین محترم مربوطه هم به توضیح نقطه‌نظرات‌شان پرداختند و در ادامه جناب آقای دکتر احمدی‌نژاد خطاب به حاضرین چند سوال محوری در ارتباط با اداره اقتصادی جامعه طرح کردند از جمله اینکه: شما به عنوان بخشی از اساتید اقتصادی کشور، چه راهکاری برای هزینه کردن درآمدهای نفتی پیشنهاد می‌کنید؟ و...

چند نفر از حاضرین شفاها به پاسخ این سوال پرداختند که پاسخ‌های ارائه شده غالبا متناقض با هم بودند. جناب رییس‌جمهور خطاب به حاضرین فرمودند اگر شما به جای دولت بودید، کدام یک از این نظرات را اجرا می‌کردید؟ این نظرات متناقض هم هستند و ظاهرا شما در مقام نظر، هماهنگ نیستید. اگر دولت یکی از این نظرات را اعمال کند، صاحبان نظرات دیگر معترض می‌شوند و اگر بخواهد همه نظرات ارائه شده را اعمال کند چون متناقض می‌باشند امکان‌پذیر نیست، پس عاقلانه‌ترین کار این است که دولت نظرات مختلف صاحبنظران را اخذ نموده و با جمع‌بندی کارشناسی نظرات ارائه شده، راهکار مطلوب را انتخاب و اجرا نماید، یعنی همان کاری که دولت انجام داده و در حال اجرا است، کاری که حاصل هزاران ساعت تلاش کارشناسان و صاحبنظران اقتصادی می‌باشد و شما هم نظرات‌تان را ارائه نمایید تا در این پروسه قرار گیرد. در مقابل توضیحات ایشان، پاسخی شنیده نشد. یک یا دو نفر از حاضرین گفتند این توضیحاتی را که شما و وزرای محترم دادید ما نمی‌دانستیم و اگر می‌دانستیم، توجیه می‌شدیم، که در پاسخ گفته شد آیا شما از مراجع ذی‌ربط در دولت چنین استعلام و درخواستی داشتید و انجام نشد؟ که معلوم شد چنین درخواستی برای هیچ کدام از مراجع ذی‌ربط در دولت ارائه نشد. مشخص بود که این دوستان اقتصادی بر اساس حدس و گمان‌ها و بعضا متاثر از برخی فضاسازی‌های کاذب، چنین نامه‌ای را نگاشتند.

توضیحات منطقی و کارشناسانه دولت و ارائه پاسخ غیر‌اقناعی از سوی برخی از حاضرین، فضای جلسه را کاملا به نفع دولت رقم زد. در این زمان، ریاست محترم‌ جمهور خطاب به حاضرین در ارتباط با پخش این جلسه در صدا و سیما کسب نظر کردند و فرمودند به نظر ما ضرورتی ندارد، ولی اگر شما خواسته باشید این جلسه از صدا و سیما پخش شود که نوع نظرات حاضرین حاکی از این بود که تمایلی به پخش این جلسه از صدا و سیما ندارند. بنده در این زمان به رییس‌جمهور محترم عرض کردم اجازه فرمایید این جلسه از صدا و سیما پخش شود که ایشان با توجه به عدم تمایل حضار امضاکننده نامه، فرمودند نیازی نیست مگر اینکه آقایان خودشان بخواهند.

این یعنی رعایت ظرافت‌های اخلاقی یک سیاستمدار در عین اقتدار. از این‌رو انتظار این بود که امضاکنندگان محترم نامه پس از آن، واقعیات این جلسه را بیان نموده و رعایت ظرافت‌های اخلاقی رییس‌جمهور را پاس می‌داشتند. ولی نه تنها این گونه نشد بلکه با استفاده نامناسب از تواضع دولت، بعضا واقعیات را وارونه جلوه داده و می‌دهند، ازجمله همین نامه سوم.

پرواضح است که این نامه سوم نمی‌تواند پاسخی به فراخوان اخیر از صاحب‌نظران حوزه و دانشگاه پیرامون بحران اقتصاد جهانی و تاثیر آن بر اقتصاد ایران تلقی شود. چرا که بر اساس اطلاعات موجود متن این نامه قبلا تهیه شده و قرار بود در مهر ماه گذشته (قبل از فراخوان ) منتشر شود که به تعویق افتاد و مهم تر اینکه به موارد اشاره شده در فراخوان جز اشاره‌ای گذرا و کوتاه که در خور توجه نمی‌باشد، نپرداخته است. همچنین بدیهی است که نقد این نامه به لحاظ نگاه جامعه شناختی و تحلیل رفتار سیاسی - اقتصادی جریاناتی که در سایه روشن ساخته و پرداخته نمودن این نامه‌های سریالی و در عین حال تکراری قرار دارند، مجالی بیشتر و فرصتی فراخ‌تر می‌طلبد که چنانچه لازم شد در زمان مناسب انجام خواهد شد. منتها اینکه برخی از موضوعات نظیر: «اصول‌گرایی نامتعارف»، «قلب اهداف بزرگ»، «خود نظام‌پنداری»، «شیوع توهم توطئه»، «تکیه بر ذهنیت به جای واقعیت»، «پیدایش خود‌کامگی فکری»، «حلقه تکراری حذف» و... که در این نامه سوم به آنها اشاره شده است، حکایت از آن دارد که اهداف غیر‌اقتصادی با تابلوی دغدغه‌های اقتصادی در حال پیگیری است و ظاهرا اراده‌ای به دنبال اهداف دیگری است که برای نیل به آن اهداف، می‌خواهند برخی از کارشناسان اقتصادی امضاکننده این نامه‌های تکراری را وجه‌المصالحه قرار دهند.

*مشاور محمود احمدی‌نژاد،‌رییس‌جمهور