قیمت بلیت سینماها: گران یا ارزان؟
چند میگیری بری سینما؟!
«ما به تماشاگر باج میدهیم.» این جملهای است که میشود از اغلب کسانی که در حوزه سینما فعالیت میکنند، شنید. البته این باج دادن را میشود به زمینههای مختلف این صنعت تعمیم داد، هم باج دادن در ارائه موضوعها و مضامین اجتماعی که در بیشتر اوقات با روابط دختر/پسری آمیخته است، هم در ارائه خدمات سینمایی.
«ما به تماشاگر باج میدهیم.» این جملهای است که میشود از اغلب کسانی که در حوزه سینما فعالیت میکنند، شنید. البته این باج دادن را میشود به زمینههای مختلف این صنعت تعمیم داد، هم باج دادن در ارائه موضوعها و مضامین اجتماعی که در بیشتر اوقات با روابط دختر/پسری آمیخته است، هم در ارائه خدمات سینمایی.
البته در این زمینه منظور نظر این گزارش قیمت بلیت سینما در سالهای اخیر است وگرنه بر کسی پوشیده نیست که نه سالنهای استاندارد در سطح جهانی در اختیار سینمای ایران است، نه کیفیت پخش فیلمها در سینماها به حد مطلوب رسیده است. قیمت بلیت در این سالها به دلایلی رشد داشتهاند که این دلایل بعضا هیچ ربطی به اتفاقات موجود در جامعه و بستر سینمای ایران نداشته است. قیمت بلیت بالا رفته است، چون باید هر سال نسبت به سال قبل افزایش قیمت داشت. میزان و درصد این افزایش هم خیلی منطقی به نظر نمیآید. اما نکتهای که بسیار جلبتوجه میکند قیمت پایین بلیت در سینمای ایران است. بلیت در حال حاضر 2000تومانی در شرایطی که در کشورهای صاحبسینما بعضا با سه برابر این قیمت مواجهیم، محل بحثهای متفاوتی است.
این قیمت البته در شرایطی که بیماری مزمن کمبود تماشاگر در سینمای ایران میتواند به نابودی این سینما منجر شود به حکایت غریبی منجر شده است. در این میان نبود متفکران و مسوولان کاربلد که ریشههای این بیماری را تشخیص دهند و برایش داروهای مناسب را تجویز کنند به شدت حس میشود.
هر 3/1 صندلی برای یک ایرانی
نظریهای وجود دارد که میگوید بیتفاوتی در قبال مصرفکننده برای حداکثر بهرهگیری از کالاها و خدمات در شرایطی که امکان مصرف بیش از یک نوع کالا یا خدمات مطرح است به شدت ضروری است. مصرفکنندگان میخواهند با ایجاد تعادل در مصرف کالاهای متفاوت رضایت بیشتری کسب کنند. خرید روزنامه، رفتن به سینما و... برای مصرفکنندگان و مخاطبان مخارجی دارد. به عنوان مثال در ایران به ازای هر ایرانی۱/۳صندلی(بر اساس کل مبلغ فروش سینمای ایران تقسیم بر تعداد تماشاگران) سینما وجود دارد در حالی که در کانادا و سوئد ۲/۲۹ و ۷/۲۷ است.
حدود 805هزار نفر برای تماشای فیلم به سینماهای کشور میروند و در مقایسه با جمعیت کل کشور به طور متوسط هر ایرانی در سال5/ 1 بار به سینما میرود. در کانادا سه بار در سال، نروژ سه بار در سال،کره شمالی 4/9 بار، هند 1/5 بار، بنگلادش 3بار و.... پایین بودن ظرفیت سینماها، گران بودن تقریبی قیمت بلیت سینما، تکراری بودن موضوعات فیلمها، جذاب نبودن فیلمها و عدم بازگویی واقعیتهای اجتماعی در فیلمها از عواملی است که تولیدکنندگان باید به آن توجه کنند.
در این مجال سعی داریم موضوع قیمت بلیت سینماها را در یک آسیبشناسی مورد ارزیابی قرار دهیم.
نیمبها شدن بلیت سینماها؛ افزایش تماشاگر
از چند سال پیش، تصمیم گرفته شد که سینماها در روزهای شنبه بلیتهای خود را به صورت نیمبها عرضه کنند.
دلیل این امر نیز فروش پایین فیلمها در روز اول هفته بود. با این کار قرار بود تماشاگر بیشتری به سالنها جذب شود که این اتفاق نیز رخ داد. به طوری که شنبه از کمفروشترین روز هفته سینماها، به بیش از روزهایی تبدیل شد که به خاطر بلیت نیمبها، گاهی اوقات در حد پنجشنبه و جمعه تماشاگر را به سالنهای سینما میآورد.
شورای صنفی نمایش در یکی از آخرین تصمیماتش روز ارائه بلیت نیمبها را از یک روز به دو روز افزایش داد و روز سهشنبه را نیز به شنبه اضافه کرد. تصمیمی که ظاهرا برای رونق بخشیدن به روزهای وسط هفته اتخاذ شده است. اگر در روزهای آخر هفته بیشتر خانوادهها به سینما میروند، در روز شنبه بیشتر تماشاگران را دانشآموزان و دانشجویان تشکیل میدهند؛ کسانی که نیمبها بودن قیمت بلیت خیلی برایشان اهمیتی فراتر از خانوادههایی دارد که اوقات فراغتشان را در سالنهای سینما میگذرانند.
با آنکه برخی از تهیهکنندگان، از ارزانبودن قیمت بلیت سینما در ایران نسبت به دیگر کشورها گلایه دارند، باید گفت که قیمت فعلی بلیتها (به خصوص با افزایش قیمت امسال) هنوز برای خیلیها بالا است، حتی اگر رشد قیمت بلیت سینما همسو با رشد تورم نبوده باشد.در کشورهای صاحب سینما، از روشهای متنوعی برای جذب مخاطب بیشتر استفاده میشود، که برخی از آنها در این جا نیز قابل استفاده است. اما در گام اول به نظر میرسد که نیازمند تغییر شیوه پخش و عرضه فیلمها از روش سنتی به شیوههای مدرنتر هستیم. سینمای ایران با وجود رونق نسبی این روزهایش، بحران اقتصادیاش چنان جدی است که از هر اقدامی که به جذب تماشاگر بیشتر بینجامد، باید استقبال کند، اما تصور اینکه با انتقال روز فیلم بهای بلیت به وسط هفته، به افزایش فروش فیلمها یاری میرسانیم، از نوعی شتابزدگی در تصمیمات خبر میدهد که قبلا هم نمونههایی از آن را به چشم دیدهایم.
تجدید نظر در مناسبات اکران فیلمها، بیش از هر چیز نیازمند کار کارشناسی است. تغییر روز بلیت نیمبها، اگر زیانبخش نباشد، قطعا بیحاصل است.
قیمت بلیت وابستگی مستقیم به دستمزد عوامل دارد
در سینما همیشه چیزی هست که آن را سر زبانها بیندازد. این بار هم افزایش دستمزد بازیگران است که برای برخی دردسرساز شده و گروهی را به واکنش واداشته است. اما در حقیقت با توجه به ارقام ذکر شده توسط تهیهکنندگان فیلمها؛ افزایش هزینه در تولید هم ایجاد شده و این افزایش، به زیرمجموعهها و بدنه سینما هم سرایت کرده است. دستمزد بازیگران برای حضور در یک فیلم افزایش یافته و به تبع آن، سایر عوامل تولید نیز تقاضای دستمزد بیشتری، برای همکاری و حضور در یک پروژه سینمایی دارند. به همین سبب این افزایش قیمت، فراگیر شده است. حتی سینماداران هم در کنار تهیهکنندگان خواهان افزایش قیمت بلیت سینما هستند. تنها چیزی که در این میان در نظر گرفته نمیشود مخاطب سینما است. هرچند تهیهکنندگان، بازیگران و عوامل تولید؛ دلایلی برای ادعای خود دارند، اما آیا این روند افزایش هزینه تولید؛ در نهایت به ضرر سینمای ما تمام نمیشود؟
البته برخی از سینماگران معتقدند این افزایش قیمت در همه شاخههای تولید سینما، وجود ندارد و «کارگردانی» یکی از این عرصهها است.
علیرضا رییسیان، کارگردان سینما در همین زمینه میگوید: دستمزد کارگردانها در این سالها نه تنها افزایش نداشته، بلکه کاهش نیز یافته است. برخی فیلمسازان و تهیهکنندگان برای این که از چهرههای مطرح سینما در فیلمهایشان بهره بگیرند سینما را به هم میریزند؛ به این معنا که به فلان بازیگر مرد ۷۰میلیون و به بهمان بازیگر زن فیلم ۴۰میلیونتومان دستمزد میدهند. من هنوز هم نمیدانم با این کار میخواهند به صنعت سینما کمک کنند یا درحقیقت این سینما را زیر سوال ببرند. در نتیجه پرداخت این دستمزدهای هنگفت و برنامهریزیهای غلط، دیگر در سینما کمتر فیلم خوب ساخته میشود. در حالی که سیاستهای سینمایی امسال، داشتن سینمایی فاخر و تولید فیلمهایی فاخر است.
حمید مدرسی، تهیهکننده سینما هم افزایش قیمت دستمزد در هر بخش از سینما را نوعی تاثیر منفی میداند و میگوید: در این سالها دخل و خرج در صنعت سینما با هم، همخوانی ندارد و متاسفانه عامل اصلی هم بازیگرانی هستند که خودشان قیمت کارشان را در هر پروژه تعیین میکنند. این مساله سبب میشود تا قیمت تمام شده یک فیلم، گرانتر شود. این مساله مدتهاست که اتفاق افتاده و تاثیر منفی هم داشته است. تا جایی که بین بیست تا بیست و پنجدرصد از هزینه تولید فیلم، در دستمزد بازیگران خلاصه میشود، در هر مقطعی هم بدون هیچ دلیل منطقی، دستمزدها افزایش مییابد. بنزین گران میشود، بازیگران دستمزد خود را بالا میبرند، سهمیه سیمان قطع میشود، باز هم بازیگران دستمزد بیشتر میخواهند. قیمت شیر گران میشود، دستمزد بازیگران افزایش مییابد. در این میان، سینما دچار ضرر و زیان میشود و این شرایط پیامدهای ناخوشایندی به همراه دارد. چون کارگردان و بقیه اعضای گروه تولید، افزایش دستمزد ندارند و اگر هم افزایشی اتفاق میافتد، معقول، منطقی و متناسب با موقعیت اقتصادی آنها در سینما است. در حقیقت آنها دستمزد خود را با توجه به مشکلات موجود سینما، تورم و بحران
افزایش میدهند.
اگر مردم پول ندارند، میتوانند سینما نروند
با اینکه اغلب سینماداران با افزایش قیمت بلیتها مخالفند و آن را عاملی برای رکود سینما میدانند، ولی تهیهکنندگان اعتقاد دارند این افزایش، به رونق سینما یاری میرساند.
حسین فرحبخش از اعضای اتحادیه تهیهکنندگان سینمای ایران گفته است: هر چند نزدیک به دو سال قیمت بلیت سینماها روی ۱۵۰۰تومان مانده بود، اما هزینه تولید ۱۰۰ یا حتی تا ۱۲۰درصد افزایش یافت؛ افزایشی که لزوم بالا بردن قیمت بلیت سینما را بیش از هر زمان دیگری خاطرنشان میکند.
وی افزود: اگر مردم پول ندارند، میتوانند سینما نروند. من تهیهکننده که نباید سوبسید سینما رفتن آنها را از جیب خودم بدهم. اگر دولت دلش به حال مردم سوخته، با من بلیت پنجهزارتومان حساب کند و به مردم دوهزارتومان بفروشد.
سخنگوی انجمن سینماداران نیز با اعلام مخالفت صددرصد اعضای این انجمن با افزایش قیمت بلیتهای سینما گفت: واقعیت این است که بسیاری از فیلمها ارزش افزایش قیمت بلیت را ندارند.
از ابتدای سال 87 قیمت بلیتهای سینمای ممتاز در تهران از 1500تومان به 2000تومان افزایش یافت. در حالی که در سال 86 قیمت بلیتها ثابت مانده بود، این افزایش 35درصدی، واکنشهای متفاوتی را در پی داشت.
یک مقایسه کوچک
در نیمه اول سال جاری میلادی حدود 56میلیون بلیت در روسیه به فروش رسیده و میزان فروش فیلمها 4/382میلیون دلار بوده است.
متوسط قیمت بلیت از ۶/۵دلار در سال ۲۰۰۷ امسال به ۹/۶دلار رسید. به اینترتیب به نظر میرسد تا پایان سال میزان فروش فیلمها در روسیه بیشتر از سال ۲۰۰۷ شود که در مجموع ۱۱۰میلیون بلیت به فروش رسید و درآمدی ۹/۵۶۶میلیون دلاری حاصل شد. ۷۷ فیلم از ۱۸۶ فیلم به نمایش درآمده در نیمه اول سال ۲۰۰۸ بیش از یک میلیون دلار فروش داشتند. چهار فیلم نیز در بیش از ۷۰۰ سالن پخش شد که برابر با رکورد پارسال فیلم آمریکایی «دزدان دریایی کارائیب: در انتهای دنیا» است.
تخمین زده میشود مجموع فروش فیلمها در سینمای روسیه تا پایان سال جاری میلادی رقمی بین 750 تا 770میلیون دلار باشد. در شش ماه اول سال از پنج فیلم پرفروش، دو فیلم روسی بودند. «طنز سرنوشت: دنباله» حدود 50میلیون دلار فروخت و پرفروشترین فیلم تاریخ روسیه شد.
«فیلم خیلی خوب» هم که هجویهای بر فیلمهای موفق روسی این اواخر است، با ۶/۲۷میلیون دلار در رده دوم قرار گرفت. فیلم حادثهای «تحتتعقیب» به کارگردانی تیمور بکمامبتوف با بازی آنجلینا جولی، جیمز مک آووی و مورگان فریمن، از ۲۶ ژوئیه تاکنون فراتر از انتظار ظاهر شده و ۸/۲۵میلیون دلار فروش داشته است.
افزایش قیمت بلیت سینما با شاخص تورم همخوانی ندارد
منوچهر محمدی هم با بیان اینکه آن چه که ما به عنوان گرانی و تورم از ۶ماه دوم پارسال تا به الان شاهدش بودیم، اثرات خودش را به طور طبیعی بر سینما هم گذاشته است، توضیح داد: در بخشهایی مثل پذیرایی، اقامت، حملونقل، پارهای از وسایل صحنه که مجبور به خرید آنها هستیم، مواد مصرفی و مایحتاجی که در ارتباط با فیلمها هست، شاهد بودیم؛ بنابراین تورمی که در این بخشها بوده است به طور طبیعی روی هزینه تمام شده یک فیلم هم تاثیر گذاشته است.
وی ادامه داد: در بخش دستمزدها هم این اتفاق افتاده است که البته فقط به تورم ارتباطی ندارد و بخشی به ناهماهنگیهای موجود بین بخش سینما و تلویزیون مربوط میشود که موجب گران شدن دستمزدها در این حوزه شده است. چندین بار این موضوع را در تلویزیون، وزارت ارشاد و خانه سینما مطرح کردیم که با مشارکت جمعی به راهحلی برسیم تا بتوانیم در این بخش حداقل قدری جلوی افزایش قیمتها را بگیریم.
این تهیهکننده از تاثیر این تورم در بازگشت سرمایه فیلمها یاد کرد و گفت: اندکی از این ماجرا توسط افزایش قیمت بلیت که در اوایل سال اتفاق افتاد پوشش داده میشود؛ اما هنوز نسبت افزایش بلیت سینما با شاخصهایی که الان به صورت جدی اتفاق میافتد، همخوانی ندارد.
وی ادامه داد: اگر قیمت بلیت هم متناسب با افزایش تورم تغییر کند، اثرات منفی تورم و گرانی در بخش سینما تا حدودی کنترل میشود و این در حالی است که ما نمیتوانیم بهای بلیت سینما را تا حدی افزایش بدهیم که باعث حذف سینما از سبد هزینه خانوادهها بشود.محمدی بر ضرورت پیگیری راهحلهای برای کنترل تورم در سینما تاکید کرد و ادامه داد: اگر فکر جدی صورت نگیرد، از دامنه سرمایهگذاری در این عرصه کاسته خواهد شد و تمام تلاش و زحماتی که در این سالها کشیده شده تا سینما به مرحله رشدی برسد، از منحنی سپری شده خارج میشود.
تهیهکننده «میم مثل مادر» مطرح کرد: اگر اتفاق خاصی در این زمینه نیفتد شاهد افزایش تنوع تولید نخواهیم بود و طبیعتا بخش خصوصی مدام احساس میکند، دامنه ریسک و خطر سرمایهگذاری بالا میرود که این روند برای کار فرهنگی یک آفت به حساب میآید.
از سال 63 عقبتریم
با تمام این اوصاف البته جدول پرفروشترین فیلمهای هر سال با توجه به قیمت بلیت و تعداد تماشاگر، جدول جالبی است که میتواند شاخکهای حساس را به خود جلب کند. اینکه در تمام این سالها تنها فیلم کلاهقرمزی و پسرخاله در سال ۷۳ با دو میلیون و ۸۵۰هزار نفر تماشاگر پرمخاطبترین فیلم سینمای ایران در ۲۴سال اخیر بوده و اینکه هنوز به لحاظ تعداد تماشاگر نیز اخراجیها در سال ۸۶ با ۸۶۶هزار نفر از فیلم سناتور در سال ۶۳ با ۹۳۴هزار نفر تماشاگر عقبتر است بسیار جالب توجه است. اخراجیها با بلیت ۱۵۰۰تومانی از سناتور با بلیت هفت تومانی جا مانده است. در این میان آنها که مدام از بیماری این سینما میگویند و عدهای این بیماری را انکار میکنند و به حاصل کار خود افتخار میکنند، میتوانند اعداد و ارقام ساده این جدول و نمودارهای مشابه دیگر را نیمنگاهی بیندازند.
پرفروشترین فیلمهای ۲۴ سال گذشته
ارسال نظر