بوستون گلوب از افزایش تمایل آمریکاییها گزارش میکند
ایجاد تاسیسات بینالمللی غنیسازی در خاک ایران؟
طرح ساخت یک کارخانه غنیسازی اورانیوم در خاک ایران که به صورت بینالمللی اداره شود، مورد توجه اعضای عالیرتبه احزابجمهوری خواه و دموکرات در کنگره و نیز متخصصان منع اشاعه قرار گرفته است. به گزارش ایسنا، روزنامه بوستون گلوب نوشت: این طرح که دانشمندان «موسسه تکنولوژی ماساچوست» حدود سه سال قبل آن را ارائه و دولت بوش آن را رد کرده بود، تغییر اساسی در سیاست آمریکا را طلب میکند. بر اساس این طرح آمریکا به جای سعی در متوقف کردن تلاشهای ایران برای غنیسازی اورانیوم، باید به ساخت تاسیسات غنیسازی اورانیوم در داخل ایران که به صورت بینالمللی اداره شده و جایگزین تاسیسات فعلی ایران شود، کمک کند.
حامیان این طرح میگویند که چنین برنامهای تاکید ایران به غنیسازی اورانیوم در خاک خودش را مورد توجه قرار میدهد و در همین حال از خطر انحراف مواد به سوی تسلیحاتی شدن جلوگیری میکند.
سه سال قبل وقتی که این پیشنهاد برای اولین بار مطرح شد، به طور گستردهای غیرقابل تصور در نظر گرفته شد. مقامات دولت آمریکا گفتند که تحریمهای سختتر و تهدید حملات نظامیایران را به توقف برنامه غنیسازی اورانیوم وادار خواهد کرد.
اما اکنون، در حالی که به نظر میرسد ایران در آستانه مهارت یافتن در فناوری غنیسازی قرار دارد، درخواست تلاش برای بینالمللی کردن تاسیسات ایران در کنگره و میان متخصصان منع اشاعه به عنوان مصالحهای آبرومندانه هر روز مورد توجه بیشتری قرار میگیرد.
مقامات ایرانی بار دیگر ساخت یک کارخانه بینالمللی غنیسازی را در داخل ایران، ماه گذشته در نامهای به سازمان ملل پیشنهاد کردند؛ اما از گفتن اینکه آیا چنین تاسیساتی جایگزین یا تکمیلکننده تاسیسات آنان باشد، خودداری کردند.
محمد خزاعی، سفیر ایران در سازمان ملل، ماه گذشته در مصاحبهای گفت: درباره جزئیات این برنامه باید مذاکره شود.
توماس پیکرینگ، سفیر آمریکا در سازمان ملل در دوران ریاستجمهوری بوش پدر، ماه مارس در مقالهای از این ایده حمایت کرد. جیم والش، متخصص منع اشاعه در موسسه تکنولوژی ماساچوست و همچنین ویلیام لورز، رییس انجمن سازمان ملل که نشستها با مقامات ایرانی را سازماندهی میکند، او را در نوشتن این مقاله همکاری کردند. این سه کارشناس بیش از یک سال گفتوگوهای غیررسمی با کارشناسانی از وزارت امور خارجه و سازمان انرژی اتمیایران زمان صرف کردند.
جان تامسون، سفیر سابق انگلیس در سازمان ملل که اکنون در موسسه ماساچوست فعالیت دارد و جفری فوردن، فیزیکدان این موسسه و بازرس تسلیحاتی سابق در عراق بیش از دو سال برای تحقیقاتی جداگانه درخصوص تکنولوژی لازم برای حفاظت از چنین تاسیسات بینالمللی از جمله تجهیزاتی که دانشمندان ایرانی نتوانند کنترل آن را به دست گیرند یا از چگونگی فعالیت آن آگاه شوند، زمان صرف کردند.
سناتور دموکرات دانیل فینستین از ایالت کالیفرنیا، چاک هاگل، جمهوری خواه و از ایالت نبراسکا اعلام کردهاند که این طرح باید بررسی شود. ادوارد مارکی، نماینده دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا فراتر رفت و این طرح را یک راه حل خلاق، متفکرانه و موثر خواند.
جان مک کین، کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، باراک اوباما، سناتور دموکرات و کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا هر دو استفاده از کنسرسیومهای بینالمللی برای تولید سوخت هستهای را به عنوان راهی برای خروج این محصول از دست کشورهای غیر قابل پیشبینی حمایت کردهاند، اما هیچ کدام نگفتهاند که از قرار دادن چنین تاسیساتی در ایران حمایت میکنند.
بر اساس این گزارش، ستاد تبلیغات مک کین گفته است که تاسیسات مستقر در ایران «هدف پادمانهای شفاف و حساب شده بینالمللی قرار نخواهد گرفت» اما مشاوران اوباما چنین گزینهای را رد نکردهاند.
بروزف سیرینسیون، متخصص منع اشاعه که به صورت غیررسمیمشاور اوباما است، گفت: این گزینه اول هیچ کسی نیست؛ اما میتواند مصالحهای باشد که در نهایت به آن برسیم.
ژوزف رییس صندوق پالگشرز، موسسه منع اشاعه در سانفرانسیسکو است و بودجههای گفتوگوهای پیکرینگ و دستیار وی با مقامهای ایرانی را فراهم کرده است.
کنسرسیومهای بینالمللی برای تولید سوخت نیروگاههای هستهای از چند دهه قبل آغاز شده است. در سال ۱۹۷۳، فرانسه، بلژیک، اسپانیا و سوئد یک شرکت سهامی مشترک غنیسازی اورانیوم با نام «اورودیف» را تشکیل دادند و یک سال بعد ایران یکمیلیارد دلار را برای دریافت ۱۰درصد سهام این شرکت هزینه کرد، اما بعد از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ ایران، این معامله لغو و این سرمایه مسدود شد.
روسیه پیشنهاد کرده است که تامین اورانیوم غنی شده رآکتور ایران را براساس توافقی که تضمین میکند هیچ سوختی به سوی اهداف تسلیحاتی منحرف نمیشود، به عهده بگیرد؛ اما ایران از این امر سر باز زده و تاکید میکند نمیتواند به خارجیها اعتماد کند.
مقامات سازمان انرژی اتمی ایران در اوایل سال ۲۰۰۵ ایده قرار دادن تاسیساتی درون ایران را بررسی کردند؛ یک سال بعد محمود احمدینژاد، رییسجمهور ایران در سخنرانی در سازمان ملل از دیگر کشورها دعوت کرد به تاسیسات غنیسازی ایران بپیوندند، مقامات آمریکایی این را نپذیرفتند.
تابستان همان سال موسسه تکنولوژی ماساچوست، تحقیق درباره چگونگی طراحی تاسیساتی را بررسی کرد که بتواند مانع از آن شود که ایران کنترل آن را به عهده گیرد، سپس والش و پیکرینگ گفتوگوهایشان را با مقامات ایرانی آغاز کردند.
والش گفت: فکر میکنم بخشهایی از تاسیسات ایران باز و بخشهای دیگر باز نیستند.
نوردن و والتن در ابتدا با واکنش سه مقامات آمریکایی و دیگر کارشناسان هستهای رو به رو شدند. آنها میگویند، در آن زمان ایران فقط ۱۶۴ سانتریفوژ داشت و به نظر میرسید با مسلط شدن بر غنیسازی اورانیوم در سطوح بالا فاصله زیادی دارد، اما اکنون در حالی که ایران بیش از ۳۵۰۰ سانتریفیوژ دارد و بهرغم تحریمها و فشارهای بینالمللی این ایده دوباره مورد توجه قرار گرفته است.
فوردن گفت: وقتی برای اولین بار در این باره حرف زدیم، کنگره کاملا خصمانه با آن برخورد کرد، اما اکنون این ایده مورد توجه جدیتری واقع شده است.
سیرنیسنیونه در ارتباط با این ایده مخالف بود، اما اکنون میگوید که ارزش بررسی کردن را دارد.
وی گفت: گزینهای که از همه بیشتر ترجیح داده میشود، نبودن سانتریفیوژ در ایران است، اما چنین چیزی مدتها است که غیرممکن شده است.
وی ادامه داد: موضع آنها قویتر شده و ما ضعیفتر شدهایم؛ هرچقدر این توافق دیرتر انجام شود، قیمت آن بالاتر میرود.
با این حال بسیاری نسبت به این ایده ابراز تردید میکنند. استفان ریدمیکر که دستیار وزیر امور خارجه آمریکا در امور منع اشاعه است، در این باره گفت که این طرح پاداشی به رفتار بد ایران است.
اما دیگران میگویند که این طرح ممکن است در نهایت و در صورتی که استراتژی فعلی با شکست روبهرو شود، بهترین گزینه باشد.
دریل کیمبل، مدیر اجرایی انجمن کنترل تسلیحات گفت که خیلی زود است از تلاش برای متقاعد کردن ایران به توقف برنامهاش دست برداریم، اما در بلند مدت احتمال دارد چنین چیزی ممکن شود؛ در هر صورت این پیشنهاد میتواند بهترین گزینه در دسترس باشد.
ارسال نظر