بهره‌وری را دریابیم

سیدحمید کلانتری

اول خرداد روز ملی بهره‌وری است؛ بهره‌وری در برنامه چهارم سهم و جایگاه مهمی دارد. قرار بر این بوده است که ۵/۲درصد از رشد تولید ناخالص ملی یا به عبارتی ۲/۳۱درصد اقتصاد کشور از محل بهره‌وری و بدون سرمایه‌گذاری جدید تامین شود. همین دو عدد ما را به اهمیت بسیار بالا و تعیین‌کننده بهره‌وری متوجه می‌سازد ولی متاسفانه آنچه در عمل اتفاق افتاده است، بسیار متفاوت است. یعنی سهم بهره‌وری در رشد اقتصادی کشور به‌جای ۵/۲ درصد فقط ۵۷صدم درصد است؟! و در مقایسه با سایر کشورها متوسط رشد بهره‌وری کشورهای جهان بالغ بر ۵/۴ برابر میانگین رشد بهره‌وری در ایران است؟! براساس گزارش رسمی سازمان بهره‌وری آسیا (AOP) درمقایسه سهم بهره‌وری در تولید ناخالص ملی چند کشور وضع کشورمان بسیار تاسف‌انگیز و نگران‌کننده است؛ به‌گونه‌ای که در این مقایسه سهم بهره‌وری در هند ۴۲درصد، در چین ۴۷درصد، در کره‌جنوبی ۴۳درصد، در ژاپن ۵۳درصد، و در بنگلادش ۴۶درصد تولید ناخالص ملی می‌باشد، ولی سهم بهره‌وری در ایران کمتر از ۱۰درصد CNP است و این یعنی فاجعه؛ آن هم برای کشوری با موقعیت، امکانات، منابع، تاریخ و فرهنگی غنی چون ایران! از آنجا که این روند در سالیان گذشته با تفاوت‌هایی وجود داشته است، دست‌اندرکاران و طراحان برنامه چهارم را به چاره‌جویی جدی در خروج از این وضعیت وا داشته و ارتقای موقعیت و پیش‌بینی مهم قابل قبولی را در برنامه لحاظ نمودند. اما با کمال تاسف شاهد تداوم بی‌توجهی و بی‌برنامگی‌ها در عمل در حوزه بهره‌وری هستیم؛ به‌گونه‌ای براساس تنها آمار رسمی منتشره در سال اول کمتر از یک چهارم تعهد برنامه رشد اقتصادی از مسیر بهره‌وری تامین گشته است؟!

سوال این است که چرا توفیق نداشته‌ایم؟ چه عواملی موجب عقب ماندن کشور از ارتقای سهم بهره‌وری است؟ چه راه‌کارهایی پیش رو داریم؟

اصلی‌ترین عوامل و دلایل را می‌توان در ضعف فرهنگ کار و بهره‌وری در جامعه، نبود یک برنامه و نداشتن روش شفاف برای ارتقای بهره‌وری از طرف دولت، نبود یک سازمان و تشکیلات توانمند و برخوردار از امکانات و اعتبارات لازم برای توسعه، آموزش و نظارت بر بهره وری، ضعف و بی‌اعتقادی مدیران به موضوع، ساده‌تر بودن اتکا به هزینه کردن و رفع مشکل با استفاده از منابع عمومی و اعتبارات ملی و مقوله‌های مشابه دیگری را نیز می‌توان نام برد.

قطعا برای توفیق در بهره‌وری باید به‌عنوان اولین گام به فرهنگ‌سازی بپردازیم. یکی از آفت‌های درآمدهای نفت که خرج کردن از ثروت ملی است، رشد مصرف و مصرف‌گرایی، افت کار و خلاقیت و تلاش و گرایش به سمت کارهای کم زحمت و پردرآمد است. این فرهنگ باید به سمت فرهنگ تلاش، سازندگی، تولید، کارآفرینی و توانمند شدن تغییر جهت دهد. مردم باید در این جهت بسیج شوند، اداره امور کشور براین اساس ساماندهی و هدایت شود، درآمدهای عمومی و تسهیلات صندوق ذخیره ارزی صرفا به سمت و سوی گسترش زیرساخت‌ها و ظرفیت‌های تولیدی جهت یابد و از آن نباید به عنوان منبعی مفت و ارزان برای حل و فصل مشکلات جاری و ضعف‌های برنامه‌ای و مدیریتی بهره گرفت. فرهنگ عمومی باید به رفتارهای هم جهت با بهره‌وری تغییر و همراه شود.

به‌عنوان یک ضرورت مهم، بهره‌وری در سرلوحه آموزش‌های عمومی و رسانه‌های کشور قرار گیرد.

دستگاه‌ها و نهادهای ذیربط همچون صدا و سیما، آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد اسلامی، دانشگاه‌ها و سایر وزارتخانه‌ها باید به‌طور مشخص پاسخ دهند که چه اقداماتی و چه برنامه‌هایی برای گسترش و ارتقای فرهنگ بهره‌وری داشته‌اند؟ به چه میزان برنامه‌های تولیدی مستند یا خبری در صدا و سیما در این زمینه پخش گردیده است؟ با چه میزان الگوهای موفق بهره‌وری را معرفی کرده‌اند؟ آموزش و پرورش در چه و به چه میزان به این مهم پرداخته است؟ چند درصد فارغ‌التحصیلان آموزش و پرورش یا حتی دانشگاهی ما با مفهوم بهره‌وری آشنا هستند؟

گام دوم برنامه است، ما هنوز برنامه ملی برای بهره‌وری نداریم. استراتژی و طرح جامع بهره‌وری که گویای همه نقش‌ها و مسوولیت‌ها باشد، تنظیم و تدوین نگردیده است. سازمان مسوول بهره‌وری در کشور به‌جای ارتقا و تقویت، محدود و ضعیف گشته است. در چنین شرایطی چه انتظاری می‌توان داشت که مدیران کشور در سطوح مختلف در زمینه بهره‌وری پاسخگو باشند؟ وقتی تقسیم‌کار نشده و مسوولیت‌ها روشن نگردیده است، طبیعتا هرکس در حد فهم و اعتقاد و اختیار خود به‌موضوع می‌پردازد و اگر نپردازد، بر او حرجی نیست.

و به عنوان گام سوم، دولت باید برای فرهنگ‌سازی، آموزش، شاخص‌سازی، ارزیابی، نظارت و ترویج شیوه‌های موفق بهره‌وری در کلیه بخش‌های تابعه، صنعت، کشاورزی، آب، انرژی، خدمات و مسکن بودجه مستقل و قابل قبولی تامین و تخصیص دهد. چه‌طور می‌شود موضوع به اهمیت ۳۱درصد رشد اقتصادی کشور از حداقل اعتبارات و امکانات برخوردار باشد؟ کدام فعالیت فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی را در کشور سراغ داریم که بدون سرمایه‌گذاری دارای پیشرفت‌های اصولی و گسترده باشد؟

هرچند که قائل هستیم که بخش عمده توسعه بهره‌وری با استفاده از امکانات موجود و صرفا با تغییر جهت‌ها و گرایش‌ها در صدا و سیما و آموزش و پرورش و سایر نهادهای فرهنگ‌ساز قابل دست‌یابی است، ولی بحث بر سر تامین حداقل‌ها است.

گام چهارم مدیریت و نگرش مدیران است. باید در عصری که توسعه دانایی و فن‌آوری و ارتقای بهره‌وری محور ارتقای کشورها و جوامع در سطح و بنا است، مدیرانی باید در امور اجرایی به‌کار گمارده شوند که به این امور باور و اعتقاد و در به‌کارگیری فنون و شیوه‌های آن تسلط داشته باشند. مدیری که هیچ اطلاعی از این مقوله نداشته باشد و در چگونگی اعمال مدیریت خود و حتی در رفتارها و برنامه‌های فردی خود بهره‌ور نمی‌باشد، چگونه می‌تواند یک سازمان بزرگ را با بهره‌وری مطلوب یا قابل قبول اداره نماید.

علاوه‌بر انتخاب مناسب مدیران براساس اصول بهره‌وری با پیش‌بینی برنامه‌های آموزشی، خدمات مشاوره‌ای باید به روز آمد کردن دانش و اطلاعات آنان همت گماشت تا بتوانند با استفاده از آخرین یافته‌ها و تکنیک‌های علمی روز در حوزه کاری خود بهره‌وری را به حداکثر برسانند.

علی‌ایحال امید است به میمنت سال نوآوری و شکوفایی و هم داستان با این اندیشه، شاهد توجهات اساسی‌تر در برداشتن گام‌هایی به مراتب موثرتر در ارتقای بهره‌وری و توسعه همه جانبه آن در همه ارکان کشور باشیم و باور داشته باشیم که تنها با استفاده از این روش‌ها است که می‌توان به دست‌یابی و تحقق اهداف برنامه بلند‌مدت چشم‌انداز امیدوار بود و به رتبه اول علمی، فن‌آوری و اقتصادی در بین کشورهای منطقه نایل شد و در غیر این صورت همچون آنچه تاکنون رخ داده است، شاهد تداوم ناکامی‌ها خواهیم بود.

امید که این گونه نباشد.

رییس انجمن بهره‌وری ایران