یادداشت
خوب بودن یا خوب دیده شدن
چرا رفتار رفتگر بجنوردی در افکار عمومی درخشید و چنین بازتاب گستردهای داشت؟ چه افکار و گروههایی این موضوع را مطرح کردند و چه گروههایی ساده از کنار آن گذشتند؟ در یکی دو ماه اخیر اتفاقی در شهرستان بجنورد روی داد که ذهن بخشی از رسانهها و گروهی از مردم را به خود مشغول ساخت. رفتگر بجنوردی از مبلغ یک میلیارد تومان وجه نقد، جواهرات و اسناد بهادار گذشت و آن را به صاحبش بازگرداند.
احمدمسجد جامعی
چرا رفتار رفتگر بجنوردی در افکار عمومی درخشید و چنین بازتاب گستردهای داشت؟ چه افکار و گروههایی این موضوع را مطرح کردند و چه گروههایی ساده از کنار آن گذشتند؟ در یکی دو ماه اخیر اتفاقی در شهرستان بجنورد روی داد که ذهن بخشی از رسانهها و گروهی از مردم را به خود مشغول ساخت. رفتگر بجنوردی از مبلغ یک میلیارد تومان وجه نقد، جواهرات و اسناد بهادار گذشت و آن را به صاحبش بازگرداند. در نگرشی به این موضوع شاهد دو گونه رفتار متفاوت هستیم. گروهی بر این باورند که ایران کشوری نمونه است که همه رفتارهای اخلاقی را در خود نهادینه ساخته است و الگویی برای همه جوامع است. با این رویکرد، بیان هیچ گونه ضعف و کاستی را بر نمیتابند و حتی بر خلاف روال معمول دنیا از ارائه آمارهای کیفری خودداری میکنند. چندی پیش یکی از نمایندگان مجلس خواسته بود که حتی از ارائه آمارهای رو به رشد طلاق بپرهیزند؛ چون ممکن است نشانگر ضعف نهاد خانواده در جامعهای که مدعی اخلاق مداری و محوریت خانواده در روابط اجتماعی است، تلقی شود و آن را به عنوان بهانهای برای نادیده گرفتن شعارهای فراوان اخلاقی تلقی کنند. در واقع پنهان کاری و جلوگیری از شفافسازی و نشر اطلاعات یکی از راه کارهای معمول برای نشان دادن اوضاع به شکلی بسامان و نبود مشکل در جامعه است.
از این رو است که در مسالهای مانند رفتگر بجنوردی شاهد هستیم که از طرح موضوع و بیان واقعیتهای پیرامون آن خودداری میورزند یا به حداقل اکتفا میکنند. در حالی که در فضای عمومی جامعه طنین آن را در هر تاکسی، نانوایی، مسجد، مدرسه و حتی جمعهای دوستانه و خانوادگی به عنوان رفتاری کمیاب میتوان یافت.
مقایسه رفتار رسانههای رسمی با رسانههای مستقل در این مورد بسیار گویا است تا جایی که حتی فراگیرترین رسانههای عمومی و شهری فقط پس از دیدار آن رفتگر با مقامات رسمی به انتشار موضوع تن دادند. به عبارتی دیگر اصل همان مدیران و مسوولان هستند و زیبایی رفتار رفتگر تنها در کنار آنها است که ارزش و معنا مییابد. به واقع این حرکت بر موج آرام مردمی پیش میرفت و این جدای از تلاش و رفتار نهادهای رسمی برای موجسازی درباره مسائل مورد علاقهشان بود. جالب است که در همان زمانی که رفتگر بجنوردی برای تقدیر به تهران آمده بود، امکان حضور و گفتوگو جز با هماهنگی همراهان رسمیاش را نداشت، هر چند ممکن است بیان همین موضوع هم برای او اسباب گرفتاری شود.
این فاصله بین نهادهای رسمی و مردمی خود قابل بحث و گفتوگو است. گاهی تعاریفی از فداکاری و اخلاق و درستکاری و راستی و راستگویی ارائه میشود که با باورهای عمومی همراه نیست.از این نگاه شکلی، برنده جایزه امر به معروف و نهی از منکر به راحتی با بزرگترین تخلف بانکی تاریخ ایران همراه میشود و بعد هم با فراغ بال به کشوری دیگر میرود؛ رفتنی که با چنان سرعت و سهولتی انجام شد که حتی از نظر همکاران متهم سوالبرانگیز شد و به تعبیر یکی از آنها در دادگاه «او طی الارض کرد و ما مفسد فی الارض ماندیم.»
این تفاوت وجه دیگری هم دارد و آن تلاش برای خوب دیده شدن است نه خوب بودن. از این رو است که بنا به نقلی از بین آن همه قولهای فراوان مسوولان به ایشان جز یکی دو مورد تحقق نیافته است و او نمیداند چگونه با آن دفاتر عریض و طویل تماس بگیرد و از نتایج قولهایی که به او داده شده و در رسانهها با آب و تاب نقل شده مطلع شود.
همه اینها بیانگر افول اخلاق و نبود اخلاق مدیریتی است. از این رو است که در چنین شرایطی حرکت رفتگر فداکار ارزش مضاعفی مییابد و افکار عمومی تشنه رفتار اخلاقی-و نه گفتار اخلاقی- را تا این حد هیجان زده میکند؛ با آنکه به واقع این رفتار، در شرایط جامعه سالم امری عادی تلقی میشود. هر چند نباید به این بهانه بزرگی کار او را ندیده گرفت. در ارزش این کار همین بس که با همان ذهن و زبان ساده روستاییاش میگوید که وقتی برق انگشتر در چشمم درخشید، ترسیدم و در کیف را بستم و تصمیم گرفتم هر چه سریعتر آن را به صاحبش برگردانم مبادا که وسوسه آن مرا از ادای امانت دور سازد.
به هر حال حرکت اخلاقی، بخشنامهای و دستوری نیست و در سلسله مراتب از بالا به پایین قرار نمیگیرد. حرف اخلاقی چیزی است و عمل اخلاقی چیز دیگر. شاید این رفتگر مباحث نظری اخلاق را نداند، اما در عمل از بسیاری معلمان رسمی اخلاق پیشتر است. او از ظرفیت انسانی خود بهره برد و این رویداد را رقم زد. عمل اخلاقی نیاز به الگوی واقعی متناسب با زمان و مکان دارد و از دل رفتارهای اجتماعی میجوشد و در آن اخلاق و اقتصاد و فرهنگ و جامعه به هم پیوستهاند. اقتصاد و فرهنگ میتواند زیر ساخت حرکت اخلاقی را فراهم سازد. در نبود اشتغال و بالا رفتن خط فقر و بقا، امکان رفتار اخلاقی به شدت کاهش مییابد و تبدیل به یک استثنا میشود.
آیا رفتار رفتگر بجنوردی آقای احمد ربانی رفتاری کمیاب نیست؟ چگونه میتوان این گونه رفتارها را گسترش داد؟
پیگیری دوست گرامی آقای عباس آخوندی -که از خانواده علم و دین هستند- برای تقویت نهادهای اخلاقی در جامعه از این رو اهمیت مییابد که امروز بیش از هر زمان دیگر به اندیشه و عمل اخلاقی نیاز داریم.
در همان آغازین روزهایی که این اتفاق ارزشمند افتاد، جنبه اخلاقی و انسانی این موضوع را در شورای اسلامی شهر تهران مطرح کردم. راهاندازی جایزه سال اخلاق در چارچوب نهادی مردمی برای ارائه نمونههای عینی رفتارهای اخلاقی میتواند ظرفیتهای بالقوه و پنهان را آشکار سازد و به رقابت در امور خیر سرعت بخشد. این جایزه را میتوان با جشنوارهای مردمی همراه ساخت و من نیز به سهم خود به عنوان یک شهروند ایرانی علاقهمند به مشارکت در این کار هستم.
ارسال نظر