زاویه
راهکارهایی برای لجام زدن به دلار
روزهای اخیر شاهدافزایش لجامگسیخته نرخ ارز در بازار بودهایم، این بیثباتی میتواند دارای علل متفاوتی باشد. در این نوشتار کوشیدهایم تا با تبیین برخی علل احتمالی بروز شرایط فوق راهکارهایی برای برگرداندن ثبات به بازار ارائه کنیم.
بهزاد بابازاده*
روزهای اخیر شاهدافزایش لجامگسیخته نرخ ارز در بازار بودهایم، این بیثباتی میتواند دارای علل متفاوتی باشد. در این نوشتار کوشیدهایم تا با تبیین برخی علل احتمالی بروز شرایط فوق راهکارهایی برای برگرداندن ثبات به بازار ارائه کنیم. دروس ابتدایی اقتصاد خرد به دانشجویان میآموزد که افزایش قیمت در بازار میتواند بر اثر کاهش عرضه، افزایش تقاضا یا تلفیقی از این دو اتفاق بیفتد. با این نگاه و با تکیه بر مشاهدات و اخبار رسمی و غیر رسمی میتوان احتمال داد که بازار ارز کشور طی روزهای اخیر، با فشاری از سمت افزایش سوداگرانه تقاضا و عدم اقدام مقتضی بانک مرکزی در پاسخ به این تقاضا (عدم همراهی عرضه با تقاضا) مواجه بوده است.
اخبار منتشره در ارتباط با تحریم بانک مرکزی و جو روانی که عمدتا از سمت رسانههای خارجی نیز به آن دامن زده شده موجب شده است تا سیلی از نقدینگی به سمت بازار ارز سرازیر شود. اگر بانک مرکزی در راستای پاسخگویی به موقع به این دست تقاضاها اقدام کرده بود، مانع از افزایش بی رویه این تقاضا میشد و این حجم از نقدینگی به سمت این بازار حرکت نمیکرد.
میتوان احتمال داد که بانک مرکزی در شرایط فعلی اگرچه حجم ذخایر قابل توجهی دارد، اما در دستیابی به آنها و عرضه در بازار داخلی با مشکلاتی مواجه است.
بر فرض صحت استدلال اخیر، میتوان راهکاری را مطرح کرد که در کوتاهمدت بتواند به تنظیم بازار ارز با کمک نیروهای بازار کمک کند، همچنین اتکای بلند مدت به این راهکار میتواند برکات متعددی برای کشور به همراه بیاورد. استدلال مطرح شده را تنها میتوان در خصوص ارزهایی نظیر دلار و یورو پذیرفت، این در حالی است که حجم گستردهای از مبادلات تجاری ما با کشورهایی نظیر چین، هند، ترکیه و روسیه انجام میشود و بانک مرکزی نیز در حال حاضر حجم قابل توجهی از ذخایر خود را در قالب ارز چنین کشورهایی نگهداری میکند.
اگر بانک مرکزی در عرضه دلار و یورو با مشکل مواجه است، میتواند حجم قابل توجهی از سایر ارزها را چه از طریق گشایش اعتبارات اسنادی بر مبنای آنها و چه از طریق عرضه کاغذی، که تبعا حجم نوع اول در مقایسه با نوع دوم بسیار بیشتر خواهد بود، در بازار عرضه کند. این رویکرد میتواند به کاهش تقاضا برای دلار و یورو منجر شود و تقاضا را به سمت سایر ارزهایی که بانک مرکزی در ارائه آنها با مشکلاتی که در ارائه دلار و یورو مواجه است و رودررو نیست، سوق دهد.
فرض کنید بانک مرکزی از طریق بانکهای عامل، بر مبنای تقاضای تجار به میزان لازم اعتبارات اسنادی بر مبنای ارزهای غیریورو و دلار افتتاح کند و به مسافران هم به میزانی بیش از سهمیه فعلی ارزهای کشور مقصد را عرضه کند. به این ترتیب تجار انگیزه دارند که به جای دلار گران از ارز کشور طرف تجارت استفاده کنند، بنابراین بخش عمدهای از تقاضای دلار در بازار به سمت ارزهای جایگزین منتقل میشود، به علاوه اگر کنترلهای پلیسی در بازار کمرنگ شود، مکانیزم بازار میتواند به سرعت نرخ دلار و یورو کاغذی را نیز پایین بیاورد؛ چراکه این امکان وجود دارد تا مسافران ارز کشور مقصد را در کشور مقصد با دلار و یورو و با نرخ جهانی مبادله کنند و به علت بالاتر بودن قیمت نسبی آن در بازار داخل، آن را در بازار داخل عرضه کنند. این جریان نیز موجب کاهش قیمت دلار و یورو و نزدیک شدن نرخ بازاری آنها با نرخ مرجع میشود.
خوشبختانه تحولات پولی در فضای اقتصاد بینالمللی فرصتی فراهم آورده است که عملی شدن راهکار فوق (حذف ارز واسط) بسیار آسانتر از گذشته است. بیثباتی دلار و سیاستهای ارزی چین کشورهای مختلفی را به استفاده از ارزهای ملی در مبادلات دوجانبه کشانده است.
بانک مرکزی چین در حال حاضر با ۱۵ کشور «قرارداد سوآپ ارزی»(Central Bank Currency Swap) امضا کرده است، قراردادی که بر مبنای آن به منظور تسهیل مبادلات دوجانبه بانکهای مرکزی دوکشور بر مبنای نرخ مبادله مشخصی میزان مشخصی از ارزهای ملی خود را به یکدیگر قرض میدهند و در هنگام سررسید با یکدیگر تسویه میکنند. بانک مرکزی در کوتاه مدت با عرضه ذخایر غیردلاری و یورویی خود میتواند علاوه بر ایجاد ثبات در بازار رویکرد حذف ارز واسط را نیز نهادینه کند و در بلند مدت نیز با استفاده از چارچوب مطرح شده علاوه بر تسهیل تجارت، وابستگی تجارت کشور به دلار را نیز مرتفع کند.
علاوه بر رویکرد فوق که میتواند به حل مشکل سمت عرضه بازار ارز کمک کند، باید راهکارهایی را در جهت کنترل حجم نقدینگی سرازیر شده به این بازار ارائه داد. ارتقای سود بانکی، و ایجاد بازارهایی جذاب که بتواند در کوتاهمدت نقدینگی را به خود جذب کند، از این جنس هستند. به عنوان نمونه شاید بتوان طرح فروش آتی نفت را به نحوی که عاملان بازار، پیشبینی سوددهی قابل توجهی از آن داشته باشند، راهکاری در جهت کنترل نقدینگی هجوم آورده به این بازار دانست.
* دانشآموخته کارشناسی ارشد اقتصاد _ دانشگاه شریف
(b.babazadeh@gmail.com)
ارسال نظر