مترجم: سیاوش مسعودی‌فر
منبع: اکونومیست
صحنه شهرک صنعتی خاکستری در سولی‌هال، در وست میدلندز، شبیه یک زمین کارخانه است. نگهبانان در محل قدم می‌زنند و کارگران به سر کار می‌روند. برخی در پای کامپیوترها می‌نشینند و فرم‌هایی را تکمیل می‌کنند.

در غذاخوری کارکنان برای شلوغی زمان ناهار آماده می‌شوند. تفاوت در این است که بیشتر مردم اینجا اصلا در سر کار نیستند، بلکه در یک مرکز استخدامی‌اند که یک پیمانکار خصوصی آن را اداره می‌کند ـ ‌بخشی از یک پروژه جسورانه با سرمایه دولتی برای اشتغال بیکاران.
پس‌زمینه ترسناک است. رشد اشتغال در بخش خصوصی ضعیف است و شغل‌های بخش دولتی از بین می‌روند. دست کم 62/2 میلیون نفر، 3/8 درصد نیروی کار ممکن بریتانیا، بیکار هستند. تعداد رو به رشدی از مردم برای ماه‌ها یا حتی سال‌ها مزایای‌شان را از دست داده‌اند. وزیران شدیدا می‌خواهند از بازگشتی به «پسماند» پرهیز کنند، واژه‌ای زشت برای پدیده زشت بیکاری نظام‌مند که حتی وقتی اقتصاد پیشرفت می‌کند، باقی می‌ماند.
دیگر کشورها با موفقیت برنامه‌های تامین اجتماعی کار را اجرا کرده‌اند. تعداد کمی این کار را در چنین شرایط وحشتناکی انجام داده‌اند. اصلاحات دوره کلینتون در آمریکا در زمان سقوط بیکاری تصویب شده بود. استرالیا که وزیرانش هنگام طراحی برنامه بریتانیا از آن جا بازدید می‌کردند، نیز وقتی اصلاحاتی جدی را در سال ۲۰۰۴ شروع کرد، با چشم‌انداز اقتصادی کمی هولناک روبه‌رو شد. سوئد درست پس از رکود سال ۲۰۰۸ در شرایطی سخت‌تر تغییرات را به انجام رساند، اما بسیاری از مشاغل منتج از آن توسط مقامات محلی حمایت می‌شدند ـ ‌نه آن چیزی که ائتلاف تحت هدایت حزب محافظه‌کار بریتانیا در ذهن دارد.


دولت تقریبا یک اصلاح کامل در بیمه‌ها را تنظیم کرده است. این دونکن اسمیت، مسوول کار و مستمری‌ها، می‌خواهد شش بیمه مسکن و کار را با یک اعتبار جهانی واحد جایگزین کند. همچنین می‌خواهد مقدار پرداختی به یک خانواده تا سقف ۲۶ هزار پوند (۴۰۷۴۷دلار) باشد تا مطمئن باشیم کسانی که متکی به تامین اجتماعی هستند، بیشتر از میانگین شاغلان درآمد نداشته باشند. برخی از اسقف‌های کلیسای انگلستان این سقف پرداختی را «کاملا ناعادلانه» خوانده‌اند.
اما برنامه کار که در ژوئن عملی شد، بزرگ‌ترین ایده برای نجات تعداد بیشتری از مردم، از اعانه‌ها است. این برنامه به 18 تامین‌کننده اصلی ماموریت داده تا 40 قرارداد تا هزینه 5 میلیارد پوند را به سراسر بریتانیا برسانند. قراردادهای 7 ساله برای زدودن ناثباتی طرح‌های تغییرپذیر دولت، با مشوق‌هایی پیوند یافته‌اند تا افراد دارای شغل‌های بلندمدت شوند و این وضعیت حفظ شود.
ای.او.اس، پیمانکاری که مرکز سولی‌هال را اداره می‌کند، تلاش کرده است تا محل‌های کار را بازتولید کند. کارگاه‌های محلی می‌توانند دفتری در مراکز کاری‌شان راه بیندازند تا کارمندان را امتحان کنند. از یک اتاق در بالای آن، روسای احتمالی می‌توانند به کسانی که سر کارهایشان می‌روند نگاه کنند و کارگران کوشا را برگزینند. مهارت‌های کاری مانند لوله‌کشی و طرح‌ریزی پایه‌ای آموزش داده شده؛ در کلاس‌ها جویندگان کار ـ ‌با نام «مراجعین»‌ـ یاد می‌گیرند چطور از اینترنت و شبکه‌های شخصی برای پیدا کردن شغل‌های محلی استفاده کنند.
استیون بل، مدیر ای.او.اس، این نگرانی را کنار می‌گذارد که شغل‌های کمی وجود دارد. او می‌گوید در یک بازار کار فشرده، مردم مجبورند انتظاراتشان را تنظیم کنند: همیشه جاهای خالی وجود دارد. دو سوم آنها در برنامه شرکت برای مزایای جویندگان کار هستند ـ ‌بیمه پایه‌ای بیکاری، گذاشتن یک بخش آن در کار حفظ‌شده برای پیمانکار بین 3800 تا 4400 پوند درآمد دارد. بخش باقیمانده از مشکلات سلامتی گوناگونی آسیب می‌بیند، از ناتوانی جسمی تا افسردگی مزمن، آماده کردن عضوی از این گروه برای کار و حفظ او در آن 13700 پوند ارزش دارد.
تهدید بیمه‌های ازدست رفته در پس چیزهای خوشایندی مثل ژیمناستیک، کافه و امکانات رایگان کامپیوتری، پنهان می‌شود. ای.او.اس به سرعت کسانی را برای یادآوری به آنهایی می‌فرستد که مراکز کاری، که نتوانسته‌اند کاری از پیش ببرند، آنها را ارجاع داده است. بعد از آن، به آنها یادآوری می‌شود که پرداخت‌های تامین اجتماعی می‌تواند پس گرفته شود. ارقامی هنوز وجود ندارد که این موضوع چند وقت به چند وقت اتفاق افتاده است، گر چه کریس گریلینگ، وزیر مسوول آمارها، تاکید می‌کند که تهدید «قبلا تغییر رفتار داده است.»


اما شاید نه به اندازه کافی سریع
منابع سازمانی تایید می‌کنند که سخت است تا مردم را از بیمه ناتوانی محروم کرد، تعداد تقاضاها علیه تصمیمات ارزیاب‌های مستقل که چه کسانی مناسب کار هستند در دو سال 4 برابر شده است، از 68000 در سال 2009 به 240000 ترسیم‌شده تا پایان این سال مالی ـ ‌با هزینه 80 میلیون پوند برای مالیات‌دهنده.
برخی معتقدند که نظام پرداخت بر مبنای نتایج کار خودش سقوط می‌کند. ایان مولهرن از بنیاد بازار اجتماعی، از هسته مشاوران حامی اصلاح می‌گوید که طرح، در خطر سقوط مالی است؛ چرا که بسیاری از پیمانکاران اهدافشان را از دست می‌دهند: «تنها پرسش این است که چه زمانی وزرا با آن روبه‌رو خواهند شد.» او تخمین می‌زند که حتی کارآترین طرح‌ها فقط می‌توانند ۱۰ درصد از مردم را، که خود شغلی پیدا نکرده‌اند، روانه کار کنند.
و اگر تلاش کنید، می‌توانید آن را بیابید
اطلاعات به طرز ناامیدکننده‌ای کم‌اند. آقای گریلینگ اخیرا گفت که برنامه بیرمنگام هزارمین نفر را سر کار فرستاده بود، بدون اینکه روشن کند به چند نفر سعی کرده بود کمک کند و اعتراض دیگری هست علاوه بر زدودن بیکاری، برنامه به این قصد طراحی شده بود که تامین‌کننده‌های داوطلب و خیرین کوچکی را به عنوان بخشی از اعضای حزب محافظه‌کار شامل «جامعه بزرگ» در بر بگیرد. در عمل این گروه‌های کوچک به پیمانکارانی فرعی تبدیل شده‌اند، فقط سهم کوچکی از مبلغ سرمایه‌گذاری را دریافت می‌کنند.
برخی در برابر شرکت در برنامه کار مقاومت می‌کنند. آمبر، یک موسسه خیریه که با اعانه و کمک مالی حمایت می‌شود، روی آماده‌سازی جوانان با پیشینه فقیر برای کار تمرکز می‌کند. بیشترشان پیشینه آسیب از مواد مخدر و الکل دارند. مدیر اجرایی‌اش، چارلز درو، می‌گوید که هزینه‌ای که برای جدا کردن چنین موارد مشکلی از بیمه‌های بیماری اختصاص یافته، برای پوشش دوره‌ای بلندمدت از توان‌بخشی مورد نیاز بسیار کم است، او عنوان می‌کند «آنها نیاز دارند که پیش از آنکه بتوانند به راحتی در شغلشان باقی بمانند، زندگی‌شان دوباره ساخته شود.»
همانطور که افزایش آمار بیکاری ادامه می‌یابد، برخی ایده‌های نامرسوم باز می‌گردند. گرام کوک، تحلیلگر نهاد پژوهش سیاست دولتی، یک هسته مشاور میانه متمایل به چپ، معتقد است که ائتلاف باید شغل‌های با حمایت دولتی فراهم کند تا تضمین کند که جویندگان جوان و طولانی‌مدت کار برای زمان زیادی بیکار نمانند.
گرچه ائتلاف ظاهرا در برابر این ایده دوران حزب کارگر جدید مقاومت می‌کند، اخیرا رییس موافقت کرد تا برخی یارانه‌های پرداخت دستمزد برای شرکت‌هایی فراهم شود که کسانی را که برای یافتن کار تقلا کرده‌اند، به کار می‌گیرند ـ ‌و هدایت 300 میلیون پوند به طرح‌های کارآموزی.
اما فشار مالی گزینه‌ها را محدود می‌کند. برای مثال برنامه نمی‌تواند اعتبارات زیادی برای مراقبت از کودکان توزیع کند تا زنان بیشتری را به بازگشت به کار ترغیب کند. خرج سهام به این معنی است که معیارهایی مثل طرح‌های حمایت شغلی با پشتوانه دولت به آن اندازه سخاوتمند نخواهند بود که تحت هدایت حزب کارگر بودند.
عدم تحمل ائتلاف با آنچه دیوید کامرون، نخست‌وزیر، «فرهنگ گواهی بیماری» می‌نامد ستودنی است؛ بنابراین تصمیم‌اش این است که کمک‌های دولتی آخرین راه‌حل باشد تا اینکه شیوه‌ای از زندگی ـ هدفی که از چنگ دولت قبلی می‌گریخت، که به هر حال پول بسیار بیشتری برای این مشکل صرف می‌کرد. نظرسنجی‌ها حمایتی جدی را از بازبینی تامین اجتماعی نشان می‌دهند. اما بزرگ‌نمایی تاثیر یک برنامه واحد وقتی مشکل جدی مرکزی رشد کند، عاقلانه به نظر نمی‌رسد. فقط بیکاران نیستند که شغل‌شان را از دست داده‌اند.