یادداشت
از کاروانسرا تا اینترنت
هیچ فعالیت اقتصادی در دنیای امروز بدون وجود زیرساختهای لازم ممکن نیست. اما پیشرفت فنآوری و تحولات دنیای تجارت این زیرساختها را تغییر داده و میدهد. امروز برای مدتی کوتاه جهان در حال توسعه فرصتی پیدا کرده است تا در زیرساختهای اقتصادی از جهان توسعه یافته پیشی بگیرد. آیا این هم فرصتی از دست رفته خواهد بود؟ برای کسانیکه در ایران سفر کردهاند کاروانسراهای قدیمی منظرهای عادی هستند. این بناهای مستطیلیشکل مسکن و محل استراحت کاروانها و مسافران خسته دل بودند. اگر به تاریخ نگاه کنیم این کاروانسراها وجود جاده ابریشم را ممکن کردند و عصر طلایی تجارت ایران را رقم زدند.
دکتر علی دادپی
هیچ فعالیت اقتصادی در دنیای امروز بدون وجود زیرساختهای لازم ممکن نیست. اما پیشرفت فنآوری و تحولات دنیای تجارت این زیرساختها را تغییر داده و میدهد. امروز برای مدتی کوتاه جهان در حال توسعه فرصتی پیدا کرده است تا در زیرساختهای اقتصادی از جهان توسعه یافته پیشی بگیرد. آیا این هم فرصتی از دست رفته خواهد بود؟ برای کسانیکه در ایران سفر کردهاند کاروانسراهای قدیمی منظرهای عادی هستند. این بناهای مستطیلیشکل مسکن و محل استراحت کاروانها و مسافران خسته دل بودند. اگر به تاریخ نگاه کنیم این کاروانسراها وجود جاده ابریشم را ممکن کردند و عصر طلایی تجارت ایران را رقم زدند. این عصر با افول دولت صفوی و پیشی گرفتن تجارت دریایی پایان یافت. راه چین نه از ایران که از بنادر هند میگذشت و بریتانیا بر دریاها فرمان میراند. هنوز بسیاری هستند که آرزو دارند جاده ابریشم جدیدی، ایران را به اوج آن روزها بازگرداند.
زمانی که دنیا انقلاب صنعتی را پشت سر گذاشت، بنادر، خطوط راهآهن، تلگراف و بعدا تلفن و بزرگراهها شریانهای اقتصادی کشورها بودند. مهم نبود که در کجای دنیایید بدون راهآهن توسعه اقتصادی ممکن نبود. اولین وامی که بانک جهانی تصویب کرد برای بازسازی خطوط راه آهن در کشورهای آسیب دیده از جنگ جهانی دوم بود. با پیشرفت جوامع در قرن بیستم بیمارستانها، مدارس و دانشگاهها و مراکز آموزشی به این زیرساختها اضافه شدند. تفاوت و شکاف بین کشورهای توسعه یافته و جهان سوم هر روز بیشتر و بیشتر شد. همه برنامههای توسعه پایدار بر گسترش و توسعه زیرساختها تاکید میکردند. اما توسعه زیرساختها کاری پر هزینه بوده و هست. درآمدهای اندک کشورهای در حال توسعه برای پر کردن این شکاف کافی نبود.
اما حالا جهان در آستانه فرصت دیگری است. این روزها هیات مدیره شرکتها به راهآهن اهمیت میدهند؛ اما مهمتر از راهآهن تعداد برجهای مخابراتی کشورها است. اینکه سیستم مخابراتی تا چه حد پیشرفته است و پهنای باند اینترنت تا چه حد توان حمل اطلاعات را دارد. انگار در لابهلای روزهایی که میگذرند شکافی ایجاد شده است تا کشورها بتوانند زیرساختهای اقتصادی خود را قرن بیست و یکمی کنند؛ بدون آنکه نگران قرن بیستم باشند. موفقیت برزیل، هند، ترکیه و مالزی تا حد زیادی مدیون موقعیتشناسی این کشورها در بهرهوری از این فرصت است.
از این دید توسعه زیرساختهای مخابراتی و ارتباطی مورد نیاز شبکه جهانی اینترنت در کشور ارتباط تنگاتنگی با توسعه پایدار اقتصادی و رسیدن به جایگاه منطقهای در خور ایران پیدا میکند. ما فرصتی داریم که نه تنها به کشورهای دیگر بپیوندیم، بلکه در زمره پیشتازان قرار بگیریم. جاده ابریشم امروز ما نه از آسیای مرکزی، بلکه از شبکه جهانی اینترنت میگذرد. باعث تاسف است که نیازهای کوتاه مدت و نگرانیهای بیپایه گذرا چشمان ما را به این افق طلایی بسته است. آیا این فرصت هم در هزار خم ادارات و کوتهبینی دیوانسالاران ما گم خواهد شد و نصیب ما بازهم همان آهحسرت خواهد بود؟
ارسال نظر