فرصتها و محدودیتها در روابط ایران و مصر ارزیابی شد
دیدار قاهره در ترازوی تحلیل
سخنگوی رسمی ریاست جمهوری مصر درباره این دیدار تصریح کرد: در ملاقات عراقچی با السیسی تحولات جاری منطقه مورد بررسی قرار گرفت، سیسی بر موضع مصر تاکید کرد و خواستار عدمگسترش دایره درگیری و لزوم توقف تشدید تنشها برای جلوگیری از لغزش به سمت یک درگیری بزرگ شد که پیامدهای جدی بر امنیت و قابلیتهای همه کشورها و مردم منطقه خواهد داشت.وی افزود: در این زمینه، السیسی بر ضرورت تداوم و تشدید تلاشهای بینالمللی با هدف آتشبس در غزه و لبنان، توقف تجاوزات و حملات در کرانه باختری، و اجرای کمکهای فوری و کافی بشردوستانه برای پایان دادن به رنجهای روزافزون تاکید کرد.
سید عباس عراقچی نیز به نوبه خود از تلاشهای مصر برای دستیابی به ثبات و امنیت در منطقه قدردانی کرد و از نقش مصر در این راستا در همه مسیرها قدردانی کرد. وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در گفتوگویی درخصوص جزئیات دیدارهایش گفت: رایزنیهایم با آقای السیسی بسیار صریح، مستقیم و جدی در خصوص اوضاع منطقه بود. مسائل دوجانبهای بین ایران و مصر وجود داردکه در خصوص آن در این دیدارها صحبت کردیم، روابط دوجانبه را مرور کردیم و فکر میکنم که الان چشمانداز بهتری وجود دارد. این اولین بار نیست که مقامهای جمهوری اسلامی از تمایل خود برای برقراری مجدد روابط با مصر خبر میدهند. مهرماه ۱۴۰۰، مدیرکل خاورمیانه و شمال آفریقای وزارت امور خارجه ایران گفته بود: در حال تلاش برای بهبود روابط با مصر هستیم و حل مشکلات ایران و عربستان میتواند بر این موضوع تاثیرگذار باشد.
به نظر میرسد که اجرایی شدن توافق ایران و عربستان در ۱۷ فروردین ۱۴۰۲ منجر به تکاپوی بیشتر در روابط ایران و مصر شده است. پیشتر سامح شکری وزیر خارجه سابق مصر نیز با تایید تاثیرگذاری متغیر روابط تهران و ریاض بر روابط تهران و قاهره گفته بود که گسترش روابط قاهره با ایران به تحولات پس از توافق احیای روابط تهران و ریاض بستگی دارد.
مصر از متحدان نزدیک عربستان سعودی محسوب میشود و طبیعتا دماسنج روابط ایران و عربستان نقش تعیینکنندهای در پیشرفت گفتوگوهای ایران و مصر خواهد داشت. با این حال جدا از اهمیت متغیر عربستان و محیط عربی پیرامون مصر، قطع روابط دیپلماتیک تهران و قاهره از سال ۱۳۵۸ در کنار اختلافنظر درباره مسائل منطقهای و اتهامات مصر مبنی بر ترویج تشیع از سوی ایران نیز مسائلی است که نیازمند پروسه اعتمادسازی است. این اختلافات حتی پای یک خیابان در تهران یعنی خالد اسلامبولی را در روابط ایران و مصر به میان آورده است.
به رغم نداشتن روابط دیپلماتیک رسمی میان ایران و مصر و وجود دستاندازها در روابط این دو کشور قدیمی، تماس و دیدارهایی در همین فضا میان مقامات ارشد دو کشور در جریان بوده است. ۱۶ اردیبهشت ۱۳۷۶ علی اکبر ولایتی و عمرو موسی وزرای امور خارجه وقت ایران و مصر در قاهره مهمترین مسائل مربوط به جهان اسلام، منطقه خاورمیانه و مسائل مورد علاقه دو کشور را مورد بحث و بررسی قرار دادند.
۴ دی ماه ۱۳۸۶ علی لاریجانی مشاور رهبر انقلاب و دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی به مصر سفر کرد. نقطه عطف این دیدارها اما سفر محمد مرسی رئیسجمهور اخوانی مصر به تهران به تاریخ ۹ شهریور ۱۳۹۱ برای حضور در اجلاس سران جنبش عدمتعهد به میزبانی جمهوری اسلامی ایران بود. متعاقبا محمود احمدینژاد رئیسجمهور اسبق ایران نیز ۱۷ بهمن همان سال در سفری چهار روزه به قاهره سفر کرد. با این حال این زمینه پس از تحولات بهار عربی دستخوش تنشهای جدیدی شد که در عمل دیدارها و تماسها را به حاشیه برد و قطع کرد.
با گذشت یک دهه از این تحولات و بازگشت دوباره دولتهای رقیب به تنشزدایی گسترده که با توافق ایران و عربستان به اوج رسید، زمینهای برای ارزیابی دوباره ارزش افزوده برقراری روابط دیپلماتیک بین ایران و مصر به وجود آمده که میتواند با توجه به فضای مساعد منطقهای و تاکید ایران بر سیاست همسایگی و اول همسایگان، منجر به برقراری مجدد روابط بین ایران و مصر پس از بیش از چهار دهه قطع روابط سیاسی و دیپلماتیک شود.
روابطی که با توجه به وزن و جایگاه سیاسی و تاریخی مصر در جهان عرب و رویکرد عقلانی این کشور در ترتیبات منطقه خاورمیانه میتواند به عنوان وزنه تعادلی در روابط با دیگر کشورهای عربی مورد استفاده قرار گیرد. ناظر بر این واقعیت که در مواضع تهران و قاهره در بسیاری از نشستها و اجلاسیههای منطقهای و بینالمللی بسیار به یکدیگر نزدیک است.
پیشرانهای تحرک در روابط
اما چرا ایران و مصر به این نقطه رسیدهاند؟ پیشرانهای این تغییر چیست که در طول سه سال گذشته تهران و قاهره را به سمت رایزنیهای دیپلماتیک سطح بالا سوق داده است؟ «احمد بروایه» کارشناس خاورمیانه در موسسه ابرار معاصر تهران و پژوهشگر ارشد مسائل مصر و شمال آفریقا به «دنیایاقتصاد» گفت: یکی از عوامل مهمی که در طول سه سال گذشته باعث تحرک در روابط ایران و مصر شد، سیاست همسایگی دولت سیزدهم بود که خواهان بهبود روابط میان تهران و قاهره شد. دلیل دوم و مهمتری که باعث شد این تمایل ایران با پاسخ و پژواک مثبت مصر همراه شود و در قاهره طنین انداز شود، تمایل مصر برای بهبود وزن راهبردی خود در غرب آسیا بود. مصر از سال ۲۰۱۹ و شروع پاندمی و پس از آن بحران اوکراین، دچار بحرانهای مالی گستردهای شد و همزمان این ادراک را داشت که جایگاه منطقهای آن از سوی بازیگرانی چون ترکیه، عربستان، امارات و قطر تحت الشعاع قرار گرفته است. بنابراین به این نتیجه رسید که باید تماسهای خود را با بازیگرانی چون ایران حفظ کند و حضور در منطقه را افزایش دهد.بنابراین تلاقی سیاست همسایگی و تمایل مصر برای نقشآفرینی در منطقه باعث رشد تماسهای سیاسی -دیپلماتیک میان تهران و قاهره شد.
موانع و ملاحظات
با این حال و بهرغم رشد دیدارها و تماسها میان تهران و قاهره، مقامات مصر همچنان از سطح دیدارها و رایزنیها فراتر نرفته و به این سطح راضی هستند و برخلاف تصور عمومی شاهد احیای روابط دیپلماتیک و بازگشایی سفارتخانهها نیستیم. بنابراین پرسش مهمی که مطرح میشود این است که ملاحظات طرف مصری برای احیای کامل روابط دیپلماتیک چیست؟ چرا بهرغم تمایل ایران، مصر گامی فراتر از تماسهای دیپلماتیک برنداشته است؟
«عبدالامیر نبوی» استاد دانشگاه و پژوهشگر ارشد مقیم در مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه با بیان اینکه مصر در روابط با ایران گامی بر نمیدارد که به رابطه استراتژیک این کشور با جهان عرب آسیبی وارد شود، معتقد است: همین وضعیت در رابطه ایران با دیگر کشورها نیز برای مصر صادق است. مصر ضمن اینکه نکاتی را ملاحظه قرار میدهد، رابطه با ایران را در چارچوب کلی دنیا و منطقه میبیند. نبوی درخصوص موانعی که برای احیای روابط دیپلماتیک وجود دارد، افزود: مصر خود را کنشگر جدی، موثر و قدیمی در مساله فلسطین میبیند، این در حالی است که سیاست ایران با مواضع مصر در این باره سازگار نیست.
باید پرسید این کشور مهم منطقه چه سودی برای مصر خواهد داشت؟ آیا توان سرمایهگذاری کلان دارد؟ آیا بازار ایران میتواند مقصد صادراتی مهم و جدید باشد؟ آیا ایران در سازمانها و مجامع وزن سنگینی دارد؟ علاوه بر اینکه درآمدهای مصر از کانال سوئز به دلیل عملیات حوثیها به عنوان یکی از متحدان ایران به شدت آسیب دیده است.