1649652357-125 copy

عوامل ساختاری و ریشه‌‌های قدیمی آن چیزی نیست جز همان عدم حل و فصل مساله فلسطین و تداوم اشغال در سرزمین‌‌های فلسطینی. دقیقا از زمان تاسیس رژیم صهیونیستی در اواسط قرن بیستم تا الان که بیش از هفت دهه از آن می‌‌گذرد، اشغال ادامه داشته و این مساله به عنوان یکی از عوامل ساختاری محسوب می‌شود. اما در این بحث می‌‌خواهیم بیشتر به عوامل جدید بپردازیم، در رابطه با عوامل جدید به سه مولفه یا عامل اصلی می‌توان اشاره کرد. در این بین مهم‌ترین موضوع پیشرفت روند عادی‌‌سازی روابط بین کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و جمعی از کشورهای عربی دیگر با رژیم صهیونیستی است که از سال ۲۰۲۰ شروع شد. در این مقطع در قالب توافق ابراهیم، امارات و بحرین روابط خود را با اسرائیل عادی کردند و سپس کشورهایی مثل مراکش و سودان هم به این روند پیوستند.

در سال ۲۰۲۳ ما شاهد این بودیم که روند جدید عادی‌‌سازی بین رژیم صهیونیستی و عربستان در حال انجام است و در این رابطه ابتکارات و حمایت‌‌های دولت بایدن به پیشرفت این روند خیلی کمک کرد. حتی برخی از مقامات اسرائیلی به عربستان سفر کردند و ما در آستانه توافق طرفین برای عادی‌‌سازی روابط بودیم و در چنین شرایطی گروه‌‌های مقاومت فلسطینی احساس کردند، روندی که در حال پیش رفتن است، در جهتی است که مساله فلسطین به حاشیه می‌رود و منطقه وارد مرحله جدیدی می‌شود که در آن از اهمیت مساله فلسطین کاسته می‌شود. به‌خصوص اینکه اسرائیلی‌‌ها تلاش داشتند عادی‌‌سازی روابط با کشورهای عربی را بدون مطرح ساختن مساله فلسطین به پیش ببرند. یعنی به جای معادله قدیمی زمین در برابر صلح، بحث اقتصاد در برابر صلح را مطرح می‌‌کردند.

این پروژه به نوعی به حاشیه رفتن جدی مساله فلسطین را به دنبال داشت و همین عامل باعث شد که گروه‌‌های مقاومت فلسطینی احساس کنند که باید به یک  حرکت جدید نظامی دست بزنند تا بتوانند مانع از پیشرفت این روند شوند.عامل دوم وضعیت نابسامان و سخت فلسطینی‌‌ها در سرزمین‌‌های فلسطینی در شرایط جدید بود که از مهم‌ترین آنها می‌توانیم به تداوم شهرک‌سازی‌‌ها در کرانه باختری از سوی اسرائیل و افزایش فشار و محاصره برق غزه اشاره کرد. ضمن اینکه فلسطینی‌‌هایی که در زندان‌‌های اسرائیل در اسارت بودند نیز شرایط سخت و دشواری داشتند و احساس می‌‌شد که این روند به تدریج به سمت و سویی می‌رود که سرزمین‌های فلسطینی و مردم فلسطین را مورد فشارهای بیشتر قرار خواهد داد.

1845367_165 copy

مساله سوم هم بی‌‌توجهی جامعه جهانی به مساله فلسطین بود که این به‌خصوص در میان نسل‌‌های جدید و رهبران جدید در سطح دنیا حس می‌‌شد و این برداشت شکل گرفته بود که این رهبران توجه خاصی به مساله فلسطین ندارند. بنابراین با توجه به این سه مؤلفه کلیدی که به آنها اشاره شد، گروه‌‌های فلسطینی احساس کردند که باید دست به اقدام و ابتکار جدیدی بزنند که این ابتکار در قالب عملیات طوفان‌الاقصی نمود پیدا کرد. در مورد پیامدها به صورت تیتروار به مسائل زیر می‌توان اشاره کرد؛ نخست اینکه این عملیات و جنگ ۷ اکتبر باعث شد که مساله فلسطین در صدر مسائل منطقه‌‌ای و حتی بین‌المللی قرار بگیرد و منجر به آن شد که روند عادی‌‌سازی روابط بین اسرائیل و کشورهای عربی تضعیف و در دوره جنگ حتی تا حدی متوقف و تعلیق شود. پیامد دیگر افزایش آگاهی و همبستگی مردمی در جهان عرب، جهان اسلام و حتی کشورهای مختلف از جمله اروپا و آمریکا درقبال موضوع فلسطین بود. چون این نسل جدید آگاهی چندانی از این موضوع نداشتند. برملا شدن ماهیت و رویکردهای جنایتکارانه و ضد بشری اسرائیل هم یکی دیگر از این  پیامدها بود.