مناسبات ایران و عراق بازنگری می خواهد
سیاست
پس از سرنگونی رژیم بعث، ایران اولین کشوری بود که از فرآیند تکمیل روند سیاسی عراق و ایفای نقش گروههای مختلف این کشور در دولتسازی حمایت کرد. نوع ارتباطی که ایران با جریانهای سیاسی عراق داشته و دارد به طور معمول به پیشبرد ثبات سیاسی در این کشور کمک کرده است و آن را میتوان به حمایت ایران از روند سیاسی در عراق در دورههای پرآشوب ناآرامیهای داخلی و سپس حوادث خونبار تروریستی ناشی از ظهور و بروز داعش در این کشور تقسیم کرد. برای ایران نوع تعامل بین سه طیف اصلی سیاسی در عراق شامل شیعیان، کردها و اهل سنت بسیار مهم بوده و خود در هماندیشی بین این جریانها در دورههای مختلف تشکیل دولت در عراق یاری رسانده است.
به ویژه در مقطعی که عراق نه تنها درگیر نابسامانیهای داخلی بود بلکه دخالت برخی کشورهای منطقه نیز اوضاع را پیچیدهتر کرده بود. از سال 2014 با ظهور داعش شرایط متفاوتتری ایجاد شد و چگونگی عبور از این شرایط بحرانی و همراهی با این وضعیت در سیاست خارجی ایران نسبت به عراق بیش از گذشته مطرح شد. نکته دیگری که برای ایران در دو دهه گذشته اهمیت داشته است، حفظ یکپارچگی عراق و تعامل درونی میان طیفهای اصلی سیاسی، مذهبی و قومی بوده است. در دوران پساداعش، سمت و سوی روابط ایران و عراق در مسیر بازآفرینی سیاست منطقهای عراق قرار دارد و در واقع بغداد به دنبال ایفای نقش جدیدی در منطقه است. در این راستا، ایران برای عراق که بیشترین طول مرز را با آن دارد، یکی از اولویتهای سیاست خارجی آن محسوب میشود. اما در عین حال عراق به سمت گشایش در روابط خارجی خود اقدام کرده که به نشستهای مربوط به همکاریهای جدید منطقهای منجر شده است.
برخی تحلیلگران معتقد هستند که عراق به دنبال توسعه روابط خود با همسایگانی مانند عربستان، ترکیه، امارات و قطر است؛ اگرچه این موضوع تضعیفکننده روابط ایران و عراق نخواهد بود ولیکن نوع و سطح قراردادها و تفاهمها بین عراق با این کشورها و مقایسه آن با ایران، قابل تامل است. به عنوان مثال همکاریهای جدیدی که به شکل چهارجانبه میان ترکیه، عراق، قطر و امارات با عنوان پروژه جاده توسعه شهرت یافته است را میتوان نام برد که این موضوع به ترکیه این امکان را خواهد داد که یک کریدور جادهای از نقطه مرزی خود در شمال عراق تا جنوبیترین نقطه عراق یعنی بصره ایجاد کند. یک راه مواصلاتی که اهمیت اکونومیک و ژئوپلیتیک برای ترکیه دارد و این خود سمت و سوی تجارت منطقهای عراق به ترکیه را تحتالشعاع قرار خواهد داد. در عین حال پیوستن دو کشور امارات و قطر به این توافقنامه، باعث شده که ابعاد وسیعتری پیدا کند.
اگر نگاهی به تجارت ایران و عراق داشته باشیم رقم حدود 10میلیارد دلار که قرار است در آینده به حدود 20میلیارد ارتقا پیدا کند، بازگوکننده قابلیت و سطح روابط ایران و عراق نیست و انتظار آن بود که این روند تجارت بیش از اینها به بار مینشست. همچنین این مساله که راهاندازی جاده توسعه چه تاثیری میتواند بر تجارت ایران و عراق داشته باشد نیز نکته دیگر است. اما به این مزیت نیز باید توجه داشت که بیش از نیمی از تجارت ایران و عراق به روابط ایران و منطقه کردستان اختصاص دارد و این بیانگر آن است که ظرفیتهای زیادی برای حضور در بازارهای عراق و منطقه کردستان عراق وجود دارد. اما بیتعارف لازم است بازنگری در این روابط انجام گیرد و گفتوگوها از کلیشههای دیپلماتیک خارج شود. اکنون که قرار است آقای دکتر پزشکیان اولین سفر خارجی خود را به عراق انجام دهد، شایسته است که با عمق بیشتری به نوع روابط ایران و عراق تمرکز شود.
امنیت
ملاحظات امنیتی ایران و عراق را میتوان به دو بخش دستهبندی کرد؛ در وهله نخست، حمایتهایی که ایران از عراق و حتی منطقه کردستان عراق در مواجهه با تروریسم انجام داده، مورد توجه ویژهای قرار میگیرد. در همه سالیانی که عراق با داعش و تروریسم در جنگ بود، ایران یاریگر این کشور در این جبهه قلمداد شد و تا آزادسازی موصل و مناطق دیگر از دست داعش، ایران از حمایتهای خود دست برنداشت.
دوم ملاحظات امنیتی را شامل میشود که بین ایران و عراق و منطقه کردستان عراق در خصوص حضور گروههای معاند ایرانی در بخشهایی از خاک کردستان عراق بوده است. این امر همواره پرچالشترین مساله در مناسبات طرفین در این منطقه به شمار میرفته است.
سرانجام سال گذشته در پی توافقاتی که بین ایران و عراق و منطقه کردستان عراق انجام گرفت و به توافق امنیتی تهران-بغداد شهرت دارد، این نتایج حاصل شد که گروههای معاند کرد ایران در عراق از منطقه کردستان عراق خارج و در مناطق دیگری که گفته میشود در الانبار است، مستقر شوند. این مساله تحتتاثیر آسیبهایی که ایران از فعالیت این گروهها داشت، نشأت گرفت؛ ضمن اینکه ایران به طور جدی بر ضرورت خلع سلاح و خروج معاندان از کردستان عراق تاکید داشت که نهایتا به توافقنامه امنیتی منجر شد. در حال حاضر ایران انتظار دارد که چنین توافقنامهای به طور کامل اجرا شود.
نکته پایانی اینکه روابط بین ایران و عراق نیاز به بازاندیشی و بازنگری دارد؛ زیرا دو کشوری که بیشترین مرز را دارند و پیوستگی کاری تاریخی، مذهبی، فرهنگی و حتی اقتصادی بین آنها وجود دارد، لازم است که ابعاد مناسبتها بین آنها به شکل دیگری تعریف شود و انتظار از دولت چهاردهم این است که به روابط ایران و عراق در همه ابعاد آن توجه جدید و جدی داشته باشد. اگر چنین نشود چشمانداز روابط منطقهای با عراق در مسیری نخواهد بود که انتظارات کامل ایران را تامین کند.