فن بدل سعودی علیه نفوذ منطقه‌ای ایران

«فواد شهبازوف» محقق مدعو در مدرسه امنیت ملی دانیل مورگان در واشنگتن در فروم بین‌المللی خلیج فارس (GIF)، نوشت: در ماه‌‌‌هایی که ایران و عربستان سعودی با توافق عادی‌‌‌سازی با میانجی‌گری چین به توافق رسیدند، دو طرف روابط دیپلماتیک رو به رشدی را تقویت کرده‌اند که نشان‌‌‌دهنده تغییری خوشامد نسبت به سال‌ها رویارویی خشونت‌‌‌آمیز در منطقه خلیج‌‌‌فارس و در سراسر خاورمیانه است.

ابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور ایران برای اولین بار به عربستان سعودی سفر کرد و در حاشیه اجلاس سران سازمان همکاری اسلامی (OIC)  در ۱۱ نوامبر ۲۰۲۳ با ولیعهد محمد بن‌سلمان دیدار کرد. چند هفته بعد وزیر دفاع عربستان در ۳۰ نوامبر اولین گفت‌وگوی مستقیم خود را با رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران از زمان آغاز روند عادی‌سازی انجام داد. به این ترتیب، ایران و عربستان سعودی با توجه به نفوذ تهران بر انصارالله یمن در همسایه جنوبی عربستان، برای کاهش تنش در منطقه خلیج فارس توافق کردند. عربستان نیز به نوبه خود انتقادات از جمهوری اسلامی را ملایم کرده است.

جنگ غزه نزدیکی را پیچیده می‌کند

در حالی که به نظر می‌رسد فضای نزدیکی برای هر دو طرف مساعد است، آشتی دیپلماتیک ممکن است با تشدید جنگ غزه تهدید شود. ایران و عربستان سعودی خود را در طرف‌‌‌های مختلف یک درگیری منطقه‌‌‌ای دیگر یافتند، درگیری‌‌‌هایی که احساسات را در سراسر جهان شعله‌‌‌ور کرده و به طور بالقوه می‌تواند آغازگر دور جدیدی از خشونت‌‌‌ها بین تهران و ریاض باشد. در ۷ اکتبر، حماس حمله بی‌‌‌سابقه‌‌‌ای را به اسرائیل آغاز کرد و عملیات زمینی گسترده اسرائیل را تحریک کرد که تلفات سنگینی وارد کرد. جای تعجب نیست که در پی این حمله، اسرائیل مدعی شد که ایران این عملیات را به عنوان بخشی از استراتژی جنگ هیبریدی نیابتی خود علیه تل‌آویو طراحی کرده است و متعهد شد که پاسخ می‌دهد.

پادشاهی‌های خلیج فارس مستقیما ایران را به ارائه برنامه‌ریزی و کمک‌های مادی به حماس قبل از حمله ۷ اکتبر متهم نکردند. این بار عربستان سعودی تلاش کرد تا با این موضوع به صورت دیپلماتیک‌‌‌تر و بدون شعله‌‌‌ور ساختن تنش برخورد کند. پس از حمله حماس و اقدام تلافی‌جویانه اسرائیل در غزه، منابع رسانه‌ای مدعی شدند که عربستان سعودی پیشنهاد همکاری و سرمایه‌گذاری در ایران را داده تا از آغاز جنگ منطقه‌ای گسترده‌تر توسط شبه‌نظامیان جلوگیری کند. مدت کوتاهی پس از امضای توافق‌نامه عادی‌سازی در ماه مارس، ریاض نشان داد که سرمایه‌گذاری مستقیم در اقتصاد ایران را آغاز خواهد کرد، اما وقوع جنگ در غزه بر اهمیت همکاری اقتصادی دوجانبه به عنوان ابزاری برای حل مناقشه و جلوگیری از تشدید بیشتر، تاکید می‌کند.

از منظر ریاض، نگرش تعاملی نسبت به ایران منطقی به نظر می‌رسد، زیرا سود اقتصادی سرمایه‌گذاری دوجانبه مستلزم حفظ صلح پایدار و ثبات منطقه‌ای است. از آغاز جنگ، منطقه خلیج فارس شاهد یکسری درگیری‌های خشونت‌آمیز بوده است، به‌ویژه بین یمنی‌های تحت حمایت ایران و نیروهای ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی، که بر لزوم تضمین همکاری ایران در تلاش‌های کاهش تنش تاکید می‌کند.

تصمیم ریاض برای ارائه کمک اقتصادی به رقیب خود را نباید به عنوان خیریه تلقی کرد، بلکه باید تلاشی حساب‌شده برای خنثی کردن استراتژی نفوذ ایران در خاورمیانه تلقی شود. حتی با تجدید گفت‌وگو بین ریاض و تهران، مشارکت طولانی‌مدت قابل‌توجهی بین دو قدرت در افق نیست. ایران دقیقا به عربستان سعودی اعتماد نکرده است. این کشور از جنگ غزه برای تقویت روابط با نیروهای نیابتی خود در لبنان، کرانه باختری، عراق، سوریه و یمن استفاده کرده است. عربستان سعودی برای محافظت بیشتر در برابر طرح‌های ایرانی، با شرکای بین‌المللی خود، یعنی ایالات متحده، نیز همکاری کرده است.

ایالات متحده قصد خود را برای جلوگیری از تشدید تنش‌های منطقه‌ای اعلام کرده است. در هفته‌‌‌های پس از وقوع خشونت، واشنگتن دو گروه ناو هواپیمابر را به منطقه منتقل کرد؛ به این امید که نمایش قدرت متحدان خارجی ایران را متقاعد کند که از درگیری دور بمانند. به نظر می‌رسد که این استراتژی تاکنون جواب داده است. در حالی که حزب‌الله گهگاه موشک‌هایی را به سمت اهدافی در شمال سرزمین‌های اشغالی پرتاب کرده است، درگیری گسترده در امتداد مرز اسرائیل و لبنان و همچنین فوران منطقه‌ای خشونت در کشورهایی مانند سوریه و عراق رخ نداده است.

اقتصاد نقش داخلی مهمی دارد

طرح‌‌‌های ریاض برای ایجاد روابط اقتصادی نزدیک‌‌‌تر با ایران نیز به پادشاهی کمک می‌کند تا به منافع امنیتی داخلی خود دست یابد. اجرای موفقیت‌آمیز برنامه بلندپروازانه متنوع‌سازی اقتصادی موسوم به چشم‌انداز ۲۰۳۰ عربستان سعودی نیازمند ثبات داخلی و صلح منطقه‌ای است. هر ریالی که برای دفاع هزینه می‌شود، نمی‌تواند برای توسعه اقتصاد جدید عربستان استفاده شود. بنابراین، ریاض از طریق شراکت با ایران به دنبال کنار زدن تهدید یمنی‌ها، کاهش قاچاق غیرقانونی اسلحه در خلیج فارس و ایجاد یک مشارکت عمل‌گرایانه است که نیاز به هزینه برای دفاع را کاهش می‌دهد.

هنوز مشخص نیست که عربستان سعودی چگونه قصد دارد بدون نقض تحریم‌های بین‌المللی در اقتصاد ایران سرمایه‌گذاری کند. ریاض تاکنون شرکای غربی خود را برای کاهش تحریم‌های اقتصادی جمهوری اسلامی تحت فشار قرار نداده است. در عین حال، اختلافات اساسی عربستان سعودی با ایران، حل‌نشده باقی می‌ماند و تلاش‌ها برای گسترش روابط نزدیک به حوزه تجارت و سرمایه‌گذاری را پیچیده می‌کند. برای ایران، حفظ نبض در امور منطقه‌ای بسیار مهم است، حتی اگر موافقت کند که اوضاع در غزه را تشدید نکند. مقامات تهران ابراز تردید کرده‌اند که کشورشان شاهد ورود ناگهانی سرمایه‌گذاری در خلیج فارس باشد.

در این زمینه، ایران احتمالا به استراتژی جنگ ترکیبی خود به عنوان تنها عامل بازدارنده در برابر قدرت‌های خارجی که به دنبال کوچک کردن حوزه نفوذ خود هستند، ادامه خواهد داد. با این حال، با توجه به محدودیت‌های استراتژی نیابتی ایران، تهران باید در عوض تعهد خود را به حفظ گفت‌‌‌وگوی سطح بالا با عربستان سعودی که در توافق با میانجی‌گری چین تثبیت شده است، نشان دهد. اگر هر دو طرف بتوانند حسن نیت خود را به دیگری ثابت کنند، ایران ممکن است حمایت خود را از نیروهای نیابتی منطقه‌ای محدود کند. با توجه به روابط پیچیده بین دو قدرت بزرگ خلیج فارس، چنین سناریویی چندان قطعی نیست.